انهار
انهار
مطالب خواندنی

احراز عدالت امام جماعت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 298- امام جماعتی عدم صلاحیتش از جهت عدالت قبلًا محرز بوده و فعلًا بخاطر ارتباط کمتر با او گمان می‌رود که صفات گذشته‌اش را ترک کرده باشد از نظر اقتدا کردن به او آیا یقین قبلی ملاک است یا گمان فعلی؟ همچنین در عدالتی که برای امام جماعت شرط است امور سیاسی و غیره هم دخیل است؟

جواب:  در فرض سؤال گمان مجوّز اقتدا نیست باید حجت شرعی برای عدالت قائم شود و نسبت بمعنی عدالت به مسأله شماره- 2- توضیح المسائل مراجعه نمائید. و اللّه العالم.

سؤال 299- شخصی با اینکه در عدالت امام جماعت شک دارد یا اصلًا او را عادل نمی‌داند ولی برای نماز به او اقتدا می‌کند و دوباره همان نماز را منفرداً می‌خواند این عمل شرک در عبادت حساب می‌شود یا خیر؟

جواب:  عمل مذکور شرکت محسوب نمیشود ولی بدون عذر این عمل را انجام ندهید.

سؤال 300- روحانیونی از طرف مراجع مختلف تقلید یا از طریق ارگانهای دولتی مثلًا سازمان تبلیغات اسلامی یا اعزام مبلغ و ... به روستاها و بخشهای مختلف برای مدت موقت مثلًا یک شب جمعه یا برای چند ماه تابستان و ... اعزام می‌شوند و مؤمنین نسبت به صلاحیت و عدالت آنها هیچ‌گونه اطلاعی ندارند وظیفه مأمومین را در این مواقع چیست؟

جواب:  بطور کلی بنظر مأموم امام جماعت باید واجد شرائط باشد که از جمله آن عدالت است بنابراین چنانچه از اعزام روحانی توسط دفتر مراجع یا مرکز خاصی، اشخاص علم به صلاحیت و عدالت او پیدا می‌کنند می‌توانند اقتدا نمایند، و در غیر این صورت اقتداء جایز نیست.

سؤال 301- آیا کسی که گناه کبیره انجام داده می‌تواند امام جماعت مردم شود و اگر شخصی از گناه او اطلاع داشته باشد می‌تواند به او اقتدا نماید یا خیر؟

جواب:  شخص مذکور تا توبه نکرده عادل نیست و امام جماعت باید عادل باشد و کسی که اطلاع از گناه کبیره او داشته باشد تا یقین به توبه و عدالت او پیدا نکند نمی‌تواند اقتدا نماید ولی نباید گناه او را بدیگران بگوید و نیز باید صدور گناه کبیره از او قطعی باشد و خود او در صورتی که توبه کرده و حال عدالت یافته می‌تواند پیشنماز باشد.

سؤال 302- در صورتی که عده زیادی (حدود 20 نفر) آشکارا به امام جماعت اقتدا نکنند آیا نشان دهنده عدم عدالت امام نیست؟

جواب:  اگر مقصود ترتیب آثار فسق امام جماعت بواسطه عدم اقتداء آن اشخاص باشد بحسب موارد و اشخاص مختلف است و اگر مقصود جواز عمل آن اشخاص باشد اگر تفسیق عملی امام جماعت بر آن صادق باشد جایز نیست.

سؤال 303- امام جماعتی به صورت شوخی گاهی دروغ می‌گوید مثلًا سیبی در دست دارد و همه ببیند اما به شوخی می‌گوید سیبی در دست من نیست آیا چنین دروغی باعث سلب عدالت امام جماعت می‌شود؟

جواب:  اگر معلوم است شوخی می‌کند دروغ حرام نیست.

سؤال 304- شخصی والدینش بهائی بوده و خودش تا سالیانی بعد از بلوغ بهائی بوده امّا بعداً توبه می‌کند و حتّی عادل هم می‌شود آیا شخص مذکور می‌تواند امام جماعت بشود؟

جواب:  در صورتی که عدالت او به طریق شرعی احراز بشود اقتداء به او مانعی ندارد.

سؤال 305- آیا اقتدا کردن به افرادی که با نظام مقدس جمهوری اسلامی مخالف می‌باشند و یا با ولایت فقیه یا با مصداقش مخالفند جایز است یا نه؟

جواب:  با حاکمیت اسلام و اجراء احکام اسلام هیچ مسلمانی مخالف نیست و اگر بعضی اشتباهاتی یا ایراداتی داشته باشند ممکن است موردی باشد، یا در بعض حدود و مرزهای ولایت نظرات فقهی داشته باشند که در کل اگر مغرضانه نباشد و اشتباه محض یا اجتهاد و رأی باشد مخل به عدالت نمی‌شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -