انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتوای آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی درباره قمه‎زنی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
  
جریان فتوای آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی علیه قمه‎زنی
آقا سید ابو الحسن اصفهانی
آیت الله العظمی بهجت گفته‌های نسبت داده شده به خود را در سی‌دی حقیقت مظلوم تكذیب نمودند.
دو سال پیش عده‌ای جریان حامی بدعت قمه‌زنی در اصفهان برای ترویج این عمل خرافی اقدام به ساخت سی‌دی نمودند كه در آن با بهره از تمام حیله‌ها و ابزارهای فریب به ترسیم چهره‌ای شرعی! و مظلومانه! برای قمه‌زنی پرداختند. در این سی‌دی كه به صورت بسیار انبوه و با بودجه‌های مشكوك در تمام كشور منتشر گردید از تحریف روایات گرفته تا تحریف كلام علماء استفاده شد. كه با گذشت بسیاری از دروغ‎ها آشكار گردیده و بر زشتی كار سازندگان این سی‎دی افزود. متأسفانه در یكی از همین تحریفات، نسبتی كذب توسط یكی از سخنرانان به آیت الله العظمی بهجت داده شد كه چندی پیش ایشان صریحاً آن را تكذیب نمودند. سخنران فوق مدعی شد كه حدود سی سال قبل در روضه‌ای كه در منزل آیت الله بهجت تشكیل شده بود از ایشان شنیده است كه فرموده‌اند: در زمان آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی آن زعیم بزرگ به جهت سخنان یكی از روشنفكران پیرامون حرمت قمه‌زنی فتوا به وجوب قمه‌زنی! داده و فرمودند هر كس توانایی دارد باید امسال قمه ‌بزند. در آن سال حدود 700 مجتهد!!! به اطاعت از حكم سید، قمه زدند اما من (آیة الله بهجت) چون دیدم هم می‌ترسیدم و بنیه و هنر این كار را ندارم برای این كه مخالفت با مرجعم سید ابوالحسن نكنم لباسی پوشیده و به میان قمه‌زنان رفتم و آن لباس من خونی شد و آن را نشُستم و وصیت كرده‌ام آن را با من دفن كنند!!! چون به امر مرجعم چنین كردم.
گفتنی است آیت الله العظمی بهجت ضمن دستخطی كه اصل آن هم‌اكنون موجود است ضمن تكذیب این ادعا فرمودند: آنچه من گفته‎ام آن است كه مرجع بزرگوار آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی با قمه‌زنی مخالف بوده‌اند و تا پایان حیات خود نیز بر این رأی و نظر باقی بودند. و چنین لباسی نیز هم‌اكنون نزد من وجود ندارد.
دست خط آیة الله بهجت
جالب اینجاست كه این تهمت بزرگ در حالی به آیة الله اصفهانی زده شد كه همان گونه كه آیت الله بهجت نیز فرمودند ایشان یكی از مخالفان سرسخت قمه‌زنی بوده‌اند. در اینجا با بهره از كتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت؟» گزارشی از جزئیات فتوای ایشان را ارائه خواهیم نمود:
(قضیه از آنجا آغاز شد كه) مرحوم آیة الله العظمی سیدمحسن امین در كتاب خویش به نام «التنزیه لاعمال الشیبه» با استدلال و برهان ثابت می‌كند قمه‌زنی و برخی دیگر از خرافات رایج در عزاداری امام حسین علیه السلام نه تنها ثوابی ندارد بلكه از نظر شرع مقدس حرام و از كار‌های شیطان است. در پی انتشار این اثر، كه با هدف پاكسازی گردهمایی‌های‌ مذهبی از بدعت‌ها و گمراهی‌ها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند، كه برخی از دوستانش خطر «انقلاب عوام» را به وی گوشزد كردند. تبلیغات فراگیر درباره دانشمند مصلح دمشق چنان مؤثر افتاد كه حتی گروهی از گویندگان مذهبی در مسجدها به بیان گمراهی‌هایش پرداختند و برخی از مردم با گرو نهادن خانه خود و به دست آوردن اندكی پول، در جهاد نامقدس ضد سیدمحسن شركت جستند.
ولی از آنجا كه حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا كه پس از اندك زمانی، آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (كه در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند) به طرفداری از امین عاملی و كتاب بیداری بخش او فتوا صادر كرد و با صراحت گفت:
«انّ استعمال السّیوف و السلاسل و الطبول و الابواق و ما یجری الیوم أمثاله فی مواكب العزاء بیوم عاشورا انّما هو مُحرم و هو غیر شرعی؛ به كار بردن شمشیرها(قمه‌زنی) و زنجیرها و طبل‌ها و بوق‌ها و كارهایى مانند این امور كه امروزه در دسته‌هاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیر شرعى است.»

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -