انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز قضاى پدر و مادر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 375 :پدر و مادر اينجانب در تمام عمر نمازشان را غلط خوانده اند و وصيت هم نكرده اند، آيا بر من كه پسر بزرگ آنان هستم واجب است تمام نمازهاى آنان را قضا كنم؟

جواب: اگر احتمال دهيد كه غلط خواندن آنان از جهت عدم قدرت بر تصحيح بوده و در ياد گرفتن كوتاهى نكرده اند، قضا ندارد.

سؤال 376 :برادر اينجانب بعد از پدرم فوت كرده و عمر او كفاف نداد كه نمازهاى پدرم را قضا كند، آيا بر من كه بعد از او هستم ولى يكسال و نيم از او كوچكترم واجب است نمازهاى پدرم را قضا كند؟

جواب: خير، بر شما واجب نيست، ولى اگر قضا كنيد ثواب دارد.

سؤال 377 :برادر بزرگ اينجانب بعد از فوت پدرم و قبل از بلوغ، فوت كرد و من كه كوچكتر بودم فعلا بالغ شده ام، آيا نماز قضاى پدرم بر من واجب است؟

جواب: خير بر شما واجب نيست، ولى اگر بخوانيد ثواب دارد.

 سؤال 378 :برادر بزرگ اينجانب در زمان حيات پدرم فوت شد و وقتى پدرم از دنيا رفت من اولاد ارشدش بودم، آيا نماز قضاهاى پدر بر عهده من است؟

جواب: بلى، نماز قضاى پدر و مادر بر پسر بزرگتر وقت فوت آنان مى باشد.

سؤال 379 :اگر پدر يا مادر نماز آيات را ترك كرده يا فراموش كرده باشند اگر بر پسر بزرگتر آنها واجب است بعد از فوت آنان قضاى نماز آيات را بخواند؟

جواب: بلى فرقى بين قضاى نمازهاى واجب يوميه و نماز آيات نيست.

سؤال 380 :آياپسرى كه هنوز به تكليف نرسيده مى تواند نماز قضاى پدر ومادرخودرا بخواند؟

جواب: اگر مميز باشد و مسائل وضو و نماز را بداند كه نمازها را صحيح بخواند، بلى جايز و صحيح است.

سؤال 381 :شخصى در اواخر عمر بهايى شده و به همان حال از دنيا رفته، آيا بر پسر بزرگش واجب است نمازهاى او را قضا كند؟

جواب: خير، واجب نيست و هركس به هر عنوان منكر نماز و روزه شد و با حال انكار از دنيا رفت، نماز و روزه اش بر كسى نيست و قضا ندارد.

سؤال 382 :برادر بزرگترى داشتم كه قبل از پدر اينجانب فوت كرده است، آيا فعلا كه پدرم فوت شده نماز و روزه او بر من واجب است يا خير؟

جواب: در فرض سؤال كه برادر بزرگتر شما قبل از پدر فوت كرده، فعلا شما فرزند پسر بزرگتر هستيد كه واجب است قضاى نماز پدر خود را بخوانيد و همچنين روزه قضاى او را بگيرد.

سؤال 383 :مسلمانى حدود 45 سال قبل با زن كافره ازدواج كرده و صاحب پسرى شده است و سپس آنها را رها كرده و سى و پنج سال قبل ازدواج مجدد كرده است و صاحب پسرى شده است و فعلا كه فوت شده، از زن و پسر اول او هيچ اطلاعى در دست نيست، آيا نماز و روزه او بر پسر زن دوم او واجب است يا خير؟

جواب: در فرض سؤال قضاى نماز و روزه پدر بر پسر زن دوّم با فرض بزرگتر بودن پسر زن اول وى واجب نيست. هرچند خوب است تبرعاً انجام دهد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -