سؤال 61 - معنى اعراض از وطن چيست؟.
جواب: اعراض از موضوعات عرفيه است و معنايش ترك وطن به قصد عدم زندگى در آنجا است.
سؤال 62 - شخصى از وطن اصلى خود اعراض كرده، اما در آنجا املاك دارد، آيا چنين شخصى با كسى كه ملكى در وطن اعراض شدهاش، ندارد فرق دارد يا نه؟ و نيز اعراض از وطن اتخاذى، با اعراض از وطن اصلى فرق مىكند يا نه؟.
جواب: به نظر اينجانب با اعراض از وطن، ملك داشتن و نداشتن، فرق نمىكند و نماز در وطن معرض عنه، قصر است، لكن چون مشهور با داشتن ملك، حكم به تمام مىفرمايند اگر احتياطا جمع نمايد بسيار خوب است، و در اين جهت، فرق بين وطن اتخاذى و اصلى نيست.
سؤال 63 - علماء و فقهاء فرمودهاند، اگر شخصى از وطنش اعراض كرده وقتى كه به آنجا مىرود حكم مسافر را دارد. اين كلمه (اعراض)، محل گفتگو واقع شده كه مراد چيست تنفر و انزجار است و يا همين كه بنا ندارد عادة آنجا زندگى كند همين اعراض است اگر چه علاقه به بودن آنجا داشته باشد.
جواب: اعراض از وطن، تصميم به عدم اقامت در آن محل است، خواه، بواسطه انزجار از آن محل باشد يا جهات ديگر.
سؤال 64 - بنده خانه پدريم در اهواز است ولى چند ماهى است كه در سوسنگرد ازدواج كردهام و همانجا منزلى اجاره كرده و ساكن شدهام در اين صورت وقتى به اهواز مىروم نسبت به نمازم چه تكليفى دارم؟.
جواب: اگر از وطن سابق خود اعراض كرده باشيد - هر چند به اين نحو باشد كه چون در مكان جديد، كار و پيشه، اتخاذ كردهايد عرفا شما را اهل آنجا بشمارند و بازگشت شما به اهواز، مثل انتقال اهالى سوسنگرد به اهواز، محتاج به عروض عارض باشد - در اهواز، حكم مسافر را داريد.
سؤال 65 - آيا زوجه اگر از مسقط الرأس خود اعراض نكرده و به آنجا سر بزند، نمازش تمام است؟ و همينطور مسقط الرأس زوج كه از آن اعراض نكرده و به آنجا سر مىزند، براى زن هم وطن محسوب است يا خير؟.
جواب: هر يك از زوج و زوجه اگر از وطن اصلى خود اعراض نكردهاند، به اين معنى كه باز براى توطن دائم يا موقت به آنجا بر مىگردند بايد نماز خود را در آنجا تمام بخوانند، ولى اگر قصد بازگشت براى توطن ندارند و فقط گاهى براى ديدن ارحام مىروند، حكم مسافر را دارند كه اگر ده روز با قصد در آنجا نمانند نمازشان قصر است.
سؤال 66 - در مسأله اعراض از وطن، مراد اعراض قصدى است يا اعراض عملى را هم شامل مىشود، مثلا زيد، از وطن اصلى خود خارج شده و ملكى هم آنجا ندارد و در يكى از شهرستانها ساكن شده و عمارت ساخته و هفت هشت سال است در آنجا زندگى مىكند، بدون اعراض قصدى، فقط اعراض عملى و قهرى دارد، حال اگر به وطن اصلى مسافرت كند و قصد ماندن ده روز نداشته باشد آيا بايد نمازش را شكسته بخواند يا تمام؟.
جواب: اعراض از وطن تصميم به عدم اقامت در آنجا است و اگر تصميم به عدم اقامت، نداشته باشد اعراض نيست، هر چند سالها به آن وطن نرود، بلى در بعض موارد، بواسطه طول مدت و غفلت از وطن اولى، بر حسب عرف، اعراض، صدق مىنمايد.
سؤال 67 - شخصى در قريهاى در حدود يكصد كيلو مترى اصفهان متولد شده و در چهار فرسخى آن قريه، محل ييلاقى داشته كه تابستانها 3 تا 4 ماه در آن محل ييلاقى زندگى مىكرده است و اكنون متجاوز از بيست سال است كه ساكن تهران شده ولى در آن قريه خانه دارد و سالى چند مرتبه به آن قريه مىرود و بعضى اوقات دو يا سه روز و گاهى بيشتر متوقف مىكند و مىگويد اعراض نكردهام، و چند فرزند دارد كه همه آنها در تهران متولد شدهاند، آيا نماز اين شخص در آن قريه و آن محل ييلاقى كه مىرود قصر است يا تمام؟ و همچنين نماز فرزندان او؟.
جواب: در فرض سؤال نماز آن شخص در قريه مذكور كه هنوز از آن اعراض نكرده تمام است، و نسبت به ييلاقى چنانچه سكونت او سه و يا چهار ماه در آنجا نيز بعنوان وطن بوده و هنوز اعراض ننموده نماز در آن محل نيز تمام است و اما فرزندان آن شخص كه خود مستقلند و در آنجا ساكن نيستند يا بچههائى كه فعلا تابعند ولى در منزل تهران هستند و در آن قريه با پدر و مادر زندگى نكردهاند بايد نماز خود را در آن قريه قصر بخوانند.