انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام مسافر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  1 - مسافر نماز خود را قصر خوانده به اطمينان اين كه مبلغ مذهبى كه مسأله را از او پرسيده جوابش صحيح است، ولى بعدا معلوم مىشود كه جواب مسأله اشتباه بوده و نتيجة نمازهاى قصر، خلاف وظيفه بوده، آيا معذور است يا قضا كند؟.

جواب: اگر وظيفه‌اش اتمام بوده و نماز را قصر خوانده بايد در وقت اعاده و در خارج وقت تماما قضا نمايد.

سؤال  2 - زيد در ماه شعبان سه مرتبه به چهار فرسخى سفر كرده و در ماه مبارك رمضان چند روزى سيار است، آيا مىتواند نمازش را تمام بخواند و روزه‌اش را بگيرد يا خير؟.

جواب: در فرض سؤال، نماز او شكسته است و روزه هم نمىتواند بگيرد.

سؤال  3 - در رابطه با اين مسأله كه اگر براى لهو و خوشگذرانى به شكار رود، نمازش تمام و اگر براى تهيه معاش باشد نمازش شكسته است، آيا اين حكم شامل كسانى كه براى صيد ماهى مىروند نيز هست يا خير؟.

جواب: حكم سفر صيد فرقى ندارد كه به دريا باشد يا غير دريا.

سؤال  4 - زن مسافر در مقصد، با اين كه ايام عادت او است، مىتواند قصد ده روز كند و يا بايد صبر نمايد تا پاك شود و در ابتداى ورودش به مقصد اگر مثلا پنج روز عادت او است اين پنج روز جزء عشره، محسوب است يا نه؟.

جواب: مجرد قصد ده روز، كافى است اگر چه در تمام آن، حائض باشد كه بعدا اگر يك روز هم بماند بايد نماز را تمام بخواند به شرط آن كه قبل از خواندن نماز، از قصد اقامه ده روز، برنگشته باشد.

سؤال  5 - آيا نماز جمعه بجاى يك نماز ظهر چهار ركعتى در موردى كه قصد عشره كرده و آن را خوانده و بعد از قصد خود برگشته كفايت مىكند يا نه؟.

جواب: اقوى عدم كفايت نماز جمعه است، جهت اتمام نماز بعد از عدول از قصد اقامت.

سؤال  6 - شخصى ساكن تهران است، باغى در كرج خريده و دو اطاق و لوازم زندگى هم دارد، روزهاى جمعه در دوره سال، به آن باغ مىرود و بعضى از جمعه‌ها شب هم در آنجا مىماند، نماز و روزه او چه صورت دارد؟.

جواب: اگر در آنجا شغل و پيشه‌اى ندارد و فقط براى تفريح يا تغيير آب و هوا به آنجا مىرود بايد نمازش را شكسته بخواند و روزه‌اش را افطار كند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -