انهار
انهار
مطالب خواندنی

حكم اشياء متعلقه به مسجد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  63 - منبر مسجد - در حرمت نجس نمودن و لزوم تطهير - در حكم مسجد است يا نه؟.
جواب: اگر موجب هتك باشد تطهير آن، لازم است.

سؤال  64 - اگر از لوازم تعمير مسجد - نو يا كهنه - از قبيل آجر و گچ و غيره اضافه بيايد خريد و فروش آن براى منزل شخصى، جائز است يا نه؟.

جواب: اگر براى مسجد مذكور بى مصرف باشد بايد صرف در مسجد ديگر شود و چنانچه در مسجد ديگر هم بى مصرف باشد جائز است بفروشند و وجه آن را صرف همان مسجدى كه مصالح، جهت آن تهيه شده بود بنمايند و اگر آن مسجد، احتياج نداشته باشد صرف در مسجد ديگر كنند.

سؤال  65 - پولى كه براى مسجدى بعنوان هزينه ساختمان، به ثبت رسيده مىتوان آن پول را پس گرفت و در مسجد ديگر صرف نمود يا نه، و قبل از پرداخت وجه، جهت مسجد، مىتوان منصرف شد و به مسجد ديگر داد يا نه؟.

جواب: اگر عين پولى كه داده شده باقى باشد صاحب آن مىتواند آن را استرداد نمايد و مختار است صرف مسجد ديگر يا به هر مصرفى كه مىخواهد، برساند. و اگر صرف در مسجد شده حقى به آن ندارد.

سؤال  66 - اشخاصى پولى را براى مسجد با رضايت داده‌اند اگر بعدا بگويند راضى نيستيم چه صورت دارد؟.

جواب: اگر به اذن خودشان صرف در مسجد شده است عدم رضايت بعد از صرف شدن، اثرى ندارد.

سؤال  67 - چند عدد زيلو وقف مسجد محلى بوده بعدا به واسطه آن كه فرش قالى خريده‌اند هيچ احتياجى به آن زيلوها نيست، در اين صورت بردن زيلوها به مسجد ديگرى كه در آبادى ديگرى است جائز است يا نه و نماز خواندن روى آن زيلوها كه وقف مسجد خاص است چه صورت دارد، و تصرف در آن چگونه است؟.

جواب: در فرض مسأله تا ممكن است كه در محل از آن استفاده شود نقل به محل ديگر جائز نيست و در صورت عدم امكان استفاده در آن محل، به مسجد ديگر نقل دهند.

سؤال  68 - مسجدى يك عدد منبر چوبى داشت، اخيرا يكى ديگر درست كرده و براى آن مسجد آورده‌اند آيا اجازه مىفرمائيد منبر كهنه قديمى را در يكى از مساجد كه منبر ندارد ببريم يا نه؟.

جواب: در صورتى كه از معرض استفاده - در اين مسجد - افتاده باشد بردن آن به مسجد ديگر، مانعى ندارد.

سؤال  69 - مسجدى فرشهاى زيادى دارد كه مسلمانان براى آن وقف كرده‌اند و فعلا هيچ گونه احتياجى به فرشهاى زيادى آن نيست. آيا مىشود فرشهاى زيادى را فروخت و خرج تعمير همين مسجد كرد يا نه و اگر اين مسجد، احتياج به تعمير نداشته باشد مىشود فرشها را به مسجدى كه احتياج به فرش دارد، داد يا نه؟.

جواب: اگر در آن مسجد (حتى به اين نحو كه مدتى اين فرش ها را بيندازند و مدتى فرشهاى ديگر را) مورد انتفاغ نباشد و نگهدارى آن براى اين كه در آينده، مورد استفاده قرار گيرد نيز ممكن نباشد جائز است آن را به مسجد ديگر بدهند و فروش آن، براى تعمير مسجد، جائز نيست.

سؤال  70 - در مسجد جامع بندر ماه شهر، يك دستگاه بلند گو است كه در موقع اذان و مجالس سوگوارى از آن استفاده مىشود، بعضى اوقات، كودكى يا پولى از اشخاص، مفقود مىشود از ما خواهش مىكنند كه بوسيله بلند گو، به اهالى شهر، ابلاغ نمائيم، حكمش چيست؟.

جواب: اگر بلند گو را به خارج نبرند و پول برق آن را بدهند، اشكال ندارد.

سؤال  71 - گاهى روى فرشهاى مسجد نوشته شده (فرش را از مسجد بيرون نبرند مگر براى تطهير و غيره) مراد از كلمه (غيره) چيست و چه مواردى مشمول اين كلمه است و مثلا مىتوان آن فرش را به حسينيه‌اى كه متصل به مسجد است ببرند و روى آن، نماز بخوانند؟.

جواب: مقصود از كلمه (غيره) كه عطف به تطهير شده، رفو كردن و گرد گيرى نمودن و چرك و كثافات آن را پاك كردن و امثال اينها - از امورى كه متعلق به خود فرش است - مىباشد.

سؤال  72 - اسامى مباركه خداوند متعال، مثل (الله)... كه روى زيلوهاى مسجد نوشته شده و مردم بدون توجه بر روى آن پا مىگذارند يا دست بى وضو به آن مىمالند از بين بردن آن لازم است يا نه و محو كردن آن با وقف، منافات دارد يا نه؟.

جواب: كسانى كه بى التفات بدون وضو دست به آن مى گذارند معذورند ولى اگر زير پا افتاده باشد چون موجب هتك احترام اسم خداوند متعال است لازم است آن را به نحوى كه خود زيلو پاره نشود محو نمائيد.

سؤال  73 - مسجدى قديمى كه غير قابل استفاده بود تخريب و نوسازى شده مقدارى از سنگهاى شبستان باقى مانده، آيا استفاده از آن سنگها جهت توالت و دستشوئى جائز است يا خير؟. زيرا سنگهاى اضافى، از اصل ساختمان و شبستان مسجد مىباشد؟.

جواب: در فرض سؤال اگر مسجد ديگرى در محل يا غير آن باشد كه نياز به سنگ داشته باشد صرف آن شود و چنانچه مسجد ديگرى نباشد سنگها را بفروشيد و پول آن را صرف خود مسجد كنيد و صرف آن در توالت و دستشوئى صحيح نيست.

سؤال  74 - در مسجدى گليم هائى است، كه در حاشيه‌اش نوشته شده وقف مسجد است و اجازه خارج كردن از مسجد نيست، فعلا فرشهاى قيمتى براى آن مسجد آورده، و فرش نموده، و گليم‌ها را برداشته و حجرات همان مسجد را كه در حياط مسجد است فرش نموده‌اند، و طلاب علوم دينيه در آنها ساكن هستند. آيا اشكالى دارد يا خير؟.

جواب: در فرض سؤال، گليم مسجد را زير فرش خود مسجد، پهن كنند، و بجاى ديگر نبرند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -