انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام شهید

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احکام شهید (آیت الله العظمی مکارم)

1- کشته شدن در راه حفظ اموال و ناموس

سؤال:از طرف دشمن هیچ گونه تهدیدى براى ما وجود نداشت و جان و مال و عزّت ما به طور کامل در امان بود، تا این که به فرمان فرماندار سنگرهاى دشمن را قبضه نمودیم. در این جنگ، درگیرى شدیدى رخ داد و عدّه اى از مسلمانان کشته شدند، آیا به چنین افرادى احکام شهید را دارند؟

پاسخ:کشته شدگان در راه حفظ دین، احکام شهید را دارند; ولى آنها که در راه دفاع از ناموس و اموال خود یا مسلمین کشته مى شوند، هر چند ثواب شهید دارند، ولى احکام شهید را ندارند.

2- کشته شدن مسلمانان در برابر متجاوزان

سؤال:پس از بیرون رفتن استعمار انگلستان از شبه قاره هند و تقسیم آن به ایالت مسلمان نشین جامو و کشمیر، بر خلاف مقرّرات تقسیم و خواست مسلمانان، این منطقه در نتیجه زورگویى و لشکرکشى زیر سلطه هند درآمد. مسلمانان براى حفظ مذهب، فرهنگ، ناموس و آزادى خود علیه متجاوز، قیام کرده اند و در این مبارزه به بدترین مصائب از جمله قتل عام، شکنجه، اسارت و غارت و حتى... گرفتار شده اند، آیا کشته شدگان مسلمانان در این مبارزه شهیدند و این حرکت جهاد محسوب مى شود؟

پاسخ:مادام که براى دفاع از جان و مال و ناموس مسلمین و اساس اسلام و مذهب اهل بیت(علیهم السلام) تلاش مى کنند عمل آنها جهاد است و آنها که دراین راه کشته مى شوند شهیدند، امّا باید سعى کنند از مجتهد یانماینده مجتهدى دستور بگیرند.

3- کشته شدن در مانور های نظامی

سؤال:اگر مرد ایرانی، مسلمان، شیعه مذهب در ارتش اسلام استخدام باشد و در مانورهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در یک عملیات آموزشی چتر بازی پس از پریدن از هواپیما و بر اثر شدت باد وعدم تشخیص جهت باد نتواند چتر خود را به خوبی کنترل کند و در حین فرود چتر او را روی زمین چند صد متر بکشد و سپس متوقف شود و بر اثر کشش روی زمین و متلاشی شدن جمجمه در همان مکان توقف فوت شود.

آیا این فرد شهید محسوب میشود؟

پاسخ:چنین کسی شهید به معنی عام است نه شهید به معنی خاص.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -