انهار
انهار
مطالب خواندنی

غنا

بزرگ نمایی کوچک نمایی

تعريف غنا

سؤال1790. غنا چيست؟ آيا غنا فقط شامل صداى انسان است يا اين كه شامل صداهاى حاصل از آلات موسيقى هم مى  شود؟

جواب: غنا، كشيدن صدا و گردش آن در حنجره است، به گونه  اى ويژه كه طرب آور بوده و به علت شدّت شادمانى به واسطه خيال وصول به محبوب و يا حزن و اندوه به واسطه خيال فراق و دورى او، موجب سبكى در انسان گردد؛ و علامت آن مناسبت داشتن با مجالس اهل فسوق مى  باشد و صداهاى حاصل از آلات و ابزار، حكم جداگانه  اى دارد كه در مسأله  ى 20 از مسايل متفرقه رساله و نيز در باب موسيقى همين كتاب ذكر شده است.

معيار حرمت غنا

سؤال1791. آيا معيار در حرمت غنا، كيفيت آهنگ است يا محتواى آن؟

جواب: در غنا، كيفيت آهنگ معيار حرمت است.

آوازخوانى زن براى شوهر

سؤال1792. آيا جايز است زن براى شوهر خود آواز بخواند؟

جواب: آواز اگر غنا است، جايز نيست.

خواندن اشعار با مضامين فاسد

سؤال1793. خواندن اشعارى كه داراى مضامين فاسد و لغو و هجو است با آواز يا ساده چه حكمى دارد؟

جواب: خواندن آن اشعار ملازمت با غنا ندارد و مى  تواند تحت عنوان ديگرى هم حرام باشد.

آوازخوانى زن براى مرد اجنبى

سؤال1794. گوش دادن به صداى زن نامحرم براى مرد، در صورتى كه اشعار مذهبى بخواند و موجب مفسده هم نباشد، چه حكمى دارد؟

جواب: با عدم غنا و لذّت بردن جايز است؛ اگرچه احتياط در اجتناب است.

هم خوانى زنان با مردان

سؤال1795. هم خوانى زنان با مردان و شنيدن هم خوانى آن ها چه حكمى دارد؟

جواب: كلاًّ اشكال دارد.

شنيدن صداى تلاوت قرآن زن توسط مرد

سؤال1796. هنگامى كه در مراسم صبحگاهى مدرسه يكى از خواهران قرآن را با صوت تلاوت مى  كند، دبيران مرد صداى وى را مى  شنوند، آيا به طور كلّى تلاوت قرآن توسّط خواهران در صورت شنيدن نامحرم گناه است؟

جواب: اشكال دارد.

قرائت قرآن به صورت شاد

سؤال1797. آيا خواندن قرآن به صورت شاد حرام است؟

جواب: اگر به حدّ غنا نباشد، جايز است.

 

خوانندگى زنان

سؤال1798. آيا خوانندگى زنان حرام است؟

جواب: اگر به حدّ غنا باشد يا صداى آن ها را نامحرم بشنود، حرام است.

گوش دادن به آواز زن نامحرم

سؤال1799. گوش كردن به آواز زن نامحرم، چه حكمى دارد؟

جواب: اشكال دارد، هر چند با ريبه هم نباشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -