انهار
انهار
مطالب خواندنی

مالیات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – علت اخذ مالیات از مردم

سؤال:مالیات چیست؟ و به چه جهت از مردم گرفته مى شود؟ و آیا کفایت از خمس مى کند؟

جواب:مالیات جهت هزینه تأمین امنیّت و حفظ کشور از داخل و خارج است تا مردم، کشور، ناموس و اموالشان در امنیّت کامل باشند و همچنین براى کشیدن جادّه ها، ساختن مدارس و بیمارستانها و سایر نیازهاى اجتماع مى باشد. مالیات را نمى توان به جاى خمس محسوب داشت، بلکه مانند سایر هزینه هاى کسب و کار است.

٢ – قلمرو مالیات و وجوه شرعیه

سؤال:در بعضى از محافل بحثى مطرح هست که آیا مالیات در نظام اسلامى (آن هم گاهى با در صد زیاد) جایگزین خمس و زکات مى شود؟ و در صورتى که جایگزین نمى شود، براى کسانى که خمس و زکات مى دهند، چاره اى اندیشیده شده تا مالیات کمترى (لا اقل به میزان خمس و زکاتِ پرداختى) بدهکار باشند؟ مخصوصاً با توجّه به این که در صدر اداره مالیات و اخذ وجوهات، فقیه جامع الشرایط نظارت و حضور دارد؟

جواب:مسأله مهمّ این است که مالیات نوعى هزینه کار اقتصادى است. یعنى کسى که فعّالیّت اقتصادى دارد، از جادّه ها استفاده مى کند، از امنیّت بهره مى گیرد، از رسانه هاى جمعى کمک مى گیرد، و از دیگر امکانات بهره مند مى گردد. اگر این امکانات نبود، کار اقتصادى ممکن نمى شد، یا بهره کمى داشت. بنابراین وظیفه دارد سهمى از هزینه هاى کارهاى عمومى دولت، که در انجام امور اقتصادى او مؤثّر است را بپردازد، و این یک امر طبیعى است. حال اگر بعد از پرداختن مالیات، چیز اضافه اى براى او باقى نماند، خمس به او تعلّق نمى گیرد، و اگر اضافه بماند 80 درصد آن مال خود اوست، و 20 درصد دیگر که خمس است در حال حاضر عمدتاً صرف مسائل فرهنگ اسلامى، و حفظ عقاید و ارزشها مى گردد، که سود آن عائد مردم مى شود. چون اگر حوزه ها نباشد، نسل آینده از اسلام دور و جدا مى گردد. بنابراین، اساساً نباید قلمرو مالیاتها را با وجوه شرعیّه مخلوط کرد.

٣ – جوابگویی واجبات مالی اسلامی به نیازهای دولت اسلامی

سؤال:آیا منابع درآمد حکومت اسلامی (زکات.خمس.انفال.فیء.جزیه.عشور و...) به تفکیک در زمان حاضر پاسخگوی درآمد دولت میباشند؟(جنبه کاربردی مالیه عمومی در اسلام در زمان حاضر چیست؟)

جواب:در صورتی که واجبات مالی اسلامی بطور کامل انجام شود جوابگوی نیازهای دولت اسلامی خواهد بود و اگر در شرایطی جوابگو نباشد وضع مالیات عادلانه مانعی ندارد.

٤ – مالیات های تصاعدی

سؤال:اینجانب داراى مغازه اى هستم که غیر از خودم، چند نفر دیگر از اعضاى خانواده در آن شریک و سهیم هستند، و کار مى کنند. به حمدالله از طفولیّت اهل خمس و وجوهات بوده، و همه سال و جوهات خود را نیز پرداخته ایم. بعد از انقلاب اسلامى هر از چندى به هر بهانه اى مبلغى را باید پرداخت کنیم. وجوهات که یک سهم مشخص است، و بر هر مسلمانى واجب است آن را پرداخت کند، مالیات نیز سهم هر شهروند، و وظیفه ملّى اوست و آن نیز باید پرداخت گردد. لکن هیچ دلیل و حجّت شرعى براى پرداخت سهم تصاعدى و مانند آن نداریم. آیا جزاى فعّالیّت بیشتر براى رونق کشور پرداخت جریمه است؟ اگر فعّالیّت نباید کرد و نباید زحمت کشید، چرا علما از قول معصومین(علیهم السلام) این قدر ما را تشویق به فعالیت مى کنند؟

جواب:مالیات، در صورتى که ضرورت حلّ مشکلات کشور ایجاب کند، باید به صورت عادلانه باشد، تا مردم را به کار بیشتر و تلاش زیادتر دعوت کند. و به طورى که شنیده شد، اخیراً برنامه هایى در دست مطالعه است که مالیاتهاى تصاعدى که اثر نامطلوبى در فعّالیّت هاى اقتصادى دارد اصلاح شود.

٥ – عدم کفایت مالیات از وجوه شرعیه

سؤال:آیا پرداخت مالیات در نظام جمهورى اسلامى از وجوه شرعیه کفایت میکند؟

جواب:مالیات مانند سایر هزینه هاى کسب و کار است و جاى وجوه شرعیه را نمیگیرد.

٦ – رابطه مالیات و خمس

سؤال:آیا مردم مى توانند مالیاتى که به دولت اسلامى پرداخت مى نمایند را بابت خمس حساب نمایند؟

جواب:مالیات شبیه سایر هزینه هاست و جزء هزینه سال محسوب مى شود و بابت خمس محسوب نمى شود.

٧ – نپرداختن مالیات در حکومت اسلامی

سؤال:آیا نپرداختن مالیات در جمهوری اسلامی ایران از لحاظ شرعی مسئله ای دارد؟

جواب:از قوانین و مقرّرات حکومت اسلامى تخلّف نکنید


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -