انهار
انهار
مطالب خواندنی

تصرف در مال صغیر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1894- اگر در معامله‌ای که ولی قهری برای فرزند صغیرش انجام داده رعایت غبطه و مصلحت صغیر نشده باشد آیا آن معامله صحیح است یا خیر؟

جواب:  اگر معامله ولی در اموال صغار بر اساس غبطه و مصلحت صغار نباشد نفوذ ندارد.

سؤال 1895- آیا به منزل صغیر می‌شود رفت و آمد کرد یا نه؟

جواب:  در فرض سؤال، چنانچه ولیّ شرعی یعنی جدّ پدری داشته باشد و یا خود متوفّی و یا حاکم شرع جامع الشرائط قیّم تعیین نموده باشند با اجازه آنها رفت و آمد مانع ندارد.

سؤال 1896- شخصی سه فرزند صغیر دارد این شخص در حال حیات خود به دیگر ورّاث می‌گوید من اجازه می‌دهم که بعد از وفات من اشخاص تا چهل روز به خانه‌ام رفت و آمد نمایند آیا این مقدار اجازه مجوز ورود افراد به خانه او می‌شود یا خیر؟

جواب:  همین مقدار کافی است.

سؤال 1897- این جانب با دختر عمویم که دارای یک پسر و یک دختر صغیر از شوهر قبلی است ازدواج نمودم و خودم هم صاحب یک دختر و یک پسر هستم و خودم مبلغی با رضایت قیّم که مادرشان است بعنوان اجاره خانه پرداخت می‌کنم و محل کار من در قم است و سکونت دائمی در آن خانه دارم و خرج بچه‌های خودم به عهده من است و چون عقد رسمی است مبلغی بعنوان خرجی به زنم پرداخت می‌کنم آیا به بچه‌های خودم کرایه تعلق می‌گیرد یا نه؟ آیا مهمانی که به خاطر من به آن خانه می‌آید اشکال شرعی دارد یا نه؟

جواب:  در فرض سؤال، شما باید در مدّت اجاره، مال الاجاره عادله بر طبق قیمت روز برای سکونت خود و بچه‌هایتان تعیین نمائید و در صورتی که بچه‌های همسرتان جد پدری نداشته باشند با اجازه مجتهد جامع الشرائط باشد و در این صورت سکونت بلا اشکال است.

سؤال 1898- در سال 1370 مرد خانواده مرحوم شد و یک سال و نیم بعد یکی از پسران او فوت کرده و از وی بچه‌های صغیر باقی است. طبق معمول همسر وی (همسر پدربزرگ صغیر) در خانه مسکونی مرحوم زندگی می‌کند آیا می‌تواند با اجازه وراثی که در قید حیاتند بعضی از لوازم غیر ضروری منزل را به فروش رساند و لوازم دیگری که مورد نیازشان می‌باشد جایگزین نماید؟

جواب:  اجازه وراث اثری نسبت به سهم صغیر ندارد بلی اگر فروش و یا تبدیل به مصلحت صغیر باشد در این صورت ولیّ یا قیّم شرعی صغیر می‌تواند این را به فروش برساند یا تبدیل نماید. و اللَّه العالم

سؤال 1899- پدری مغازه فرزند صغیر خود را به مدت معین با شرط واگذاری، به غیر اجاره داده است پدر فوت شده، آیا مادر طفل صغیر که قیّم است حق دارد اجاره را فسخ نماید یا خیر و آیا مستأجر حق دارد اجاره را به غیر واگذار نماید یا خیر؟

جواب:  در مورد سؤال، چنانچه نحوه واگذاری، به نحو مشروع (که تفصیل آن در توضیح المسائل مسأله شماره 2851 مذکور است) بوده قیّم نمی‌تواند فسخ کند ولی بعد از تمام شدن مدت اجاره، قیّم باید ملک را تحویل بگیرد و نسبت به باقیمانده مدت اجاره هم اگر شرط واگذاری به غیر در ضمن عقد لازم ذکر شده باشد مستأجر می‌تواند بقیه مدت را به غیر واگذار نماید و الّا نمی‌تواند. و اللَّه العالم

سؤال 1900- بنده چند سال قبل با زنی ازدواج نمودم که آن زن دو فرزند داشت پس از ازدواج و گذشت شش سال آن زن و فرزندانش از من ادعاء مال می‌کنند و در موقع ازدواج تمام دارائی آنها یک گاو ماده و یک رأس الاغ و بیست هزار پول افغانی بود که نزد این جانب بود، چیز دیگری نزدم نداشتند آیا آنان حق مطالبه اشیاء فوق الذکر را دارند یا نه البته با توجه به اینکه من مدت شش سال مخارج‌شان را داده‌ام و از افغانستان به ایران آوردم آیا در صورتی که آنها حق مطالبه این 3 قلم را داشته باشند من هم حق مطالبه مخارج آنها را که پرداخت نموده‌ام دارم یا نه؟

جواب:  در مورد سؤال چنانچه در انفاق به آن دو فرزند قصد مجان نبوده و بدستور ولی شرعی آنها در صورتی که صغیر بوده‌اند به آنان انفاق نموده‌اید می‌توانید مقداری که نفقه به آنها داده‌اید مطالبه واخذ نمائید و بقیه اموال را به ایشان مسترد دارید و چنانچه قصد مجان داشته‌اید و یا بدون اذن ولی شرعی صغار چیزی بر ایشان خرج کرده‌اید نمی‌توانید مطالبه نمائید و اموالشان را باید مسترد نمائید. و اللَّه العالم.

سؤال 1901- آیا مادر می‌تواند جهت نگهداری و سرپرستی فرزندانش مثلًا در حد یک کارگر ساده و یا بیشتر حقوق دریافت بدارد؟ (البته بعد از دریافت مهریه و حق الارث خود) ضمناً بعرض می‌رساند پدربزرگ پدری نیز درگذشته است.

جواب:  در مورد سؤال با نظر وصی، اگر باشد و اگر وصی در بین نیست با نظر حاکم شرع جامع الشرائط پرداخت اجرت به مادر مانعی ندارد. و اللَّه العالم.

سؤال 1902- شخصی 16 سال قبل فوت کرده فرزند ارشد ایشان اموال باقی مانده از پدرش را که نزد او به امانت گذاشته شده بوده به نفع خود می‌فروشد، بدون اجازه حاکم شرع و دادستان و قیم و تا این تاریخ هیچ مبلغی به سه صغیر پرداخت نشده است آیا شرعاً حق فروش دارد یا خیر؟ آیا با توجه به اینکه دیناری پرداخت ننموده به قیمت 16 سال قبل ارزیابی شود یا امروز؟

جواب:  بطور کلی معامله آنچه فرزند ارشد از ترکه بدون اذن سائر ورثه و شرکاء و قیم صغار فروخته نسبت به سهم شرکاء فضولی است که در صورت رد باید عین آن (در صورت باقی بودن) و در صورت تلف عین اگر قیمی است قیمت یوم التلف آن را حساب نماید توضیح اینکه در فروش اموال صغار علاوه بر اذن قیم رعایت مصلحت آنها نیز لازم است.

سؤال 1903- اگر پدر شخص متوفی که قیم و ولی قهری صغار متوفی هم می‌باشد

اقرار به شرکت زوجه آن مرحوم نسبت به خانه موروثی از باب مهرش بنماید آیا نسبت به سهم صغار آن مرحوم از باب قاعده «من ملک شیئاً ملک الاقرار به» نفوذ دارد و میتوان نسبت به سهم بوده صغار هم مالک دانست همانطور که از باب اقرار نسبت بسهم خود ولی قهری مالکیت و شرکت زن محرز می‌شود؟

جواب:  اقرار ولیّ علیه مولّی علیه بما هو اقرار نفوذ ندارد لکن ولیّ میتواند طبق یقین خود عمل نماید بلی اقرار ولیّ نسبت به تصرّفات و اعمالی که بر حسب ولایت در اموال مولّی علیه می‌نماید، نافذ است. و اللَّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -