انهار
انهار
مطالب خواندنی

ارتحال جانسوز «امام خميني(قدّس سرّه)» (1368 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
ارتحال جانسوز حضرت "امام خميني(ره)" بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران (1368ش)ارتحال جانسوز حضرت «امام خميني(ره)» بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران (1368ش)
حضرت امام خميني(ره) در زاد روز حضرت زهرا (س) در 20 جمادي ‏الثاني 1320 ق برابر با اول مهر 1281 ش در خمين به دنيا آمدند. هنوز پنج ماه از تولد اين عزيز نگذشته بود كه پدرشان، سيدمصطفي، از علماي آن ديار به دست خوانين منطقه به شهادت رسيد. آن حضرت تحت تكفُّل مادر، عمه و برادر بزرگ خود، پس از تحصيل مقدمات در خمين راهي اراك گرديد و از محضر حاج شيخ عبدالكريم حائري استفاده برد. با مهاجرت استاد به قم، حضرت امام نيز به قم رفتند و به تكميل تحصيلات خود پرداختند. پس از ارتحال آيت‏ اللَّه بروجردي، زندگي سياسي امام، وارد مرحله جديدي شده و حوادث آينده، ايشان را به دشمن شماره يك رژيم پهلوي تبديل كرد. سخنراني‏هاي پرشور و افشاگري‏هاي كوبنده ايشان، رژيم را رسوا مي‏نمود تا اين كه در اعتراض به تصويب لايحه كاپيتولاسيون، سخنراني شديداللحني عليه رژيم ايراد فرمود و چند روز بعد از آن در آبان 1343 به تركيه و سپس عراق تبعيد شدند. اين تبعيد بيش از 14 سال به طول انجاميد. امام كه از خارج از كشور حوادث ايران را تعقيب مي‏نمودند و انقلاب را هدايت مي‏كردند، بر اثر پايداري مردم، سرانجام در 12 بهمن سال 57 وارد ايران شده و پس از چند روز، به رهبري ايشان، نظام شاهنشاهي ساقط شد. حوادث سال‏هاي پس از انقلاب اسلامي تا رحلت معظم‏له، فصل پرشوري در تاريخ حماسي جمهوري اسلامي ايران را تشكيل مي‏دهد. سرانجام رهبر كبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، پس از سال‏ها مبارزه در راه حق و متجلي ساختن اسلام حقيقي در ميان جوامع اسلامي و بشري و ستيز دائم با كفر و استكبار جهاني، در شامگاه روز سيزدهم خرداد سال 1368ش به ملكوت اعلي پيوست و جهان اسلام در ماتم بزرگ‏ترين، شجاع‏ترين و آگاه‏ترين مرجع و رهبر اسلامي، به سوگ نشست. خبر رحلت اين قائد عظيم الشأن در بامداد روز 14 خردادماه 1368 اعلام شد و قلب مالامال از عشق مردم به آن حضرت را به ماتمي جانكاه فرو برد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -