انهار
انهار
مطالب خواندنی

غیبت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سؤال: چه کسی این سوال ها را جواب میدهد ؟ ایا ایت الله جواب میدهد؟ سوال اول من طولانی هست دوست دارم دقیق جواب دهید مادرم داشت برای پدرم تعریف میکرد که این مرد ازش بخاری بلند نمی شود( یعنی خسیس است و من هم نمیدانم شاید ماردم از زنش یه چیزهای شنیده است که تصدیق بر این حرف دارد شاید هم این فقط احساس مادرم من بوده است درضمن این زن و مرد خانه ما نمیان فقط چند دفعه سلام دادیم بهم و اینکه مادرم با زنش دوست است ولی خیلی عمیق نیست و بعضی چیزا رو که من خبر ندارم برای مادرم تعریف میکند . مادرم داشت به پدرم تعریف میکرد که این مرد ازش بخار بلند نمی شودچون پسرش موبایل پولش رو میده یا اینکه پول بلیط هواپیماش رو داده است بعد من دورتر ایستاده بودم و گفته اره ولی نه به قصد غیبت کردن بلکه یهویی از دهنم امد بیرون حالا اینجا مستور است ؟ بعدا من قصد نکردم در ضمن معلوم نیست ان مرد واقعا خسیس باشه ایا غیبت و تهمت زدم راستش رو بخواهید شاید اصلا صدای منو هم نشنیدن که من تصدیق کردم شاید ان مرد و زن اصلا کار نمیکند یعنی شوهر این خانم فکر کنم کارنمیکند که پسراش بهش پول میدن معلوم نیست ولی مشکل من این هست که من قصد غیبت نداشتم از روی قصد بخوام کسی را تهمت یا غیبت زنم چون عادت ندارم برای این کار ولی اشتباهی اینطور شد یعنی هیچ فرقی در احکام نداره؟ شاید هم مادرم به ان مرد تهمت زده من نمیدانم واقعیت چیست یه چیزایی رو مادرم میگه نمیگم چون ممکن است غیبت شود شایدربط به خسیس بودن ان مرد داره پسراش خیلی براش خرج میکنن!! یکی بهم گفت غیبت نیست چون اختیاری نبوده و فقط گناه کردی ولی دلم راضی نشد گفتم از یکی بپرسم که دقیق جواب میده. مرجع:آیت الله بهجت (قدس سره)
پاسخ: یکی از کارهایی که مومن نباید خود را به آن آلوده کند غیبت ، تهمت، بدگویی و سایر گناهان زبان است. در حدیث آمده: «المومن مُلْجَم ؛ یعنی: دهان مومن بسته است»
شما باید زبان و چشم و گوش خود را از آلودگی معنوی دور کنید به پدر و مادر خود نیز دوستانه و محترمانه سفارش کنید پشت سر دیگران عیب جویی نکنند و مرتکب غیبت یا احتمالا تهمت نشوند و شیوه مومنین را دنبال کنند.
*****
 سؤال: اگر برای آگاه کردن کسی برای ازدواج با دختری عیب های آن دختر را باز گو کنیم آیا غیبت محسوب میشود؟
جواب: اگر انسان در اطراف تحقیق پیرامون هویت دختر یا پسری قرار بگیرد و مورد مشورت قرار گرفت آنچه از معایب سراغ دارد واجب است اظهار کند و چنانچه اظهار نکند به مشورت خیانت کرده است.
*****
سؤال: آیا کسی که در حال شنیدن غیبت است و برای مثال جایی از خانه است که صدای غیبت را می شنود و می داند که غیبت راجع به کیست، و خودش هم دوست دارد بداند. ولی در محل غیبت حاضر نمی شود و فقط موضوع را میداند ولی چون اهل غیبت نیست به کسی نمیگوید آیا گناه میکند؟و اگه دوست نداشته باشد به بیرون از خانه برود که غیبت را نشنود، آیا واجب است برود؟مرجع: آیت الله مکارم شیرازی مدظله
پاسخ: شنیدن غیبت و گوش کردن به آن همانند خود غیبت گناه است و گناه غیبت کننده و غیبت شنونده مساوی است، و با عوض کردن مکان در اتاق به طوری که غیبت به گوش برسد گناه کم یا قطع نمی شود، هر چند خود شما هم نوشته اید دوست دارید بدانید ولو به کسی هم نگویید. جلوگیری از غیبت واجب است و در صورتی که توان جلوگیری از غیبت را ندارید واجب است محل غیبت را ترک نمایید.
*****
سؤال: این حدیث درست است کسی که غیبت میکند اگر توبه کند آخرین نفری است که وارد بهشت میشود؟ و آیا هر نوع غیبت گناه کبیره است. مثلاً کسی منو اذیت میکنه من راجب ظلمی که به من کرده صحبت میکنم این هم واقعاً همچین شراییط را دارد بعنی بازم مطابق این حدیث در قیامت با او برخورد میشود؟ یا مثلاً کسی بداخلافی میکنه ما راجع به اوصحبت می کنیم؟ مرجع: آیت الله وحید خراسانی مدظله
پاسخ:ما دو جور غیبت داریم؛1) غیبت مذموم 2) غیبت ممدوح. حدیثی که ذکر کرده اید یقینا مربوط به غیبت مذموم است، غیبت مذموم یعنی غیبتی که بدون علت و دلیل موجه انجام می گیرد چنین کسی اگر توبه کند آخرین نفری خواهد بود که به بهشت وارد می شود. ولی در مورد غیبت ممدوح انسان مجاز است از ظلمی که به او شده است یا بداخلاقی که به او صورت گرفته است را برای هر کسی که بتواند داد او را از ظالم بگیرد بازگو کند. این عمل هر چند غیبت است لکن شرع اسلام اجازه تظلم به مظلوم می دهد. مانند شکایاتی که مظلومین در دادگاه های اسلامی و دادسراها یا به ریش سفید محل یا قوم بازگو می کنند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -