انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام تخلّى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

دستشويى هاى رو به قبله مدرسه و...

سؤال 386. ساختمان هاى دولتى [مثل مدرسه] كه تعدادى از دستشويى هاى آن رو به قبله ساخته شده است، آيا دانش آموزان مى توانند از آن استفاده كنند؟

جواب: فرد غير بالغ تكليف ندارد و بالغين بايد مراعات كنند. و در اين گونه موارد براى تغيير بنا اقدام كنند.

افتادن اشياى محترم در دستشويى

سؤال 387. اگر سكّه اى ـ كه اسماى محترمه دارد ـ در دستشويى بيفتد، با توجّه به هزينه ى آن كه براى بعضى افراد صرف آن مقدور نيست و با توجّه به انحصار دستشويى، آيا مى توان از آن براى تخلّى استفاده كرد؟

جواب: آن چه ذكر شد، مجوّز هتك نيست و تطهير آن ممكن است به اجراى آب زياد متصل به كر، به گونه اى سكه را احاطه كند و اگر مسير آن متصل به فاضلاب شهرى است، از محل ابتلاى او پس از تطهير مذكور خارج مى شود.

شك در سرايت بول و غايط

سؤال 388. اگر فردى شك كند كه آيا بول يا غائط از مخرج تجاوز كرده يا نه، آيا مى تواند بنابر عدم تجاوز بگذارد؟

جواب: بلى، و ميزان صدق عرفى استنجا است.

آب كشيدن عورت با آب قليل

سؤال 389. آيا اگر عورت را در هنگام آب كشى با آب قليل يك مرتبه به صورت مستمر آب بريزند، پاك مى شود يا حتما بايد دو يا سه مرتبه آب قطع و وصل شود؟

جواب: يك مرتبه به صورت مستمر كفايت مى كند، به صورتى كه بعد از زوال عين نجاست، آب بر آن جريان پيدا كند؛ بنابر كفايت يك مرتبه آب ريختن در تطهير خصوص مخرج بول با آب قليل، كه در مسأله ى 71 رساله توضيح داده شده است.

توالت رو به قبله

سؤال 390. اگر انسان در منزل ديگران متوجه شود كه توالت رو به قبله ساخته شده است، آيا وظيفه دارد صاحب خانه را مطلع سازد؟

جواب: در موردى كه مستند به ابتلاء او است، تذكر بدهد.

توالت فرنگى

سؤال 391. در كشورهاى غير مسلمان كه در ساخت توالت ها سمت قبله رعايت نمى شود، تكليف چيست؟

جواب: شخص مسلمان بايد وظيفه اش را در رعايت سمت قبله، هنگام نشستن، رعايت كند.

پوشش بدن از مميّز

سؤال 392. اگر شك داشته باشيم كه بچه اى مميّز شده يا نه، آيا واجب است كه خود را از وى بپوشانيم؟

جواب: خير، واجب نيست، اگرچه احتياط خوب است.

همراه داشتن دعا، تربت و انگشتر

سؤال 393. حكم همراه داشتن دعا، تربت و انگشتر با اسماى متبركه، در هنگام تخلى چيست؟ آيا گذاشتن در جيب پايين يا بالا كفايت مى كند؟ يا بايد كلاً از بردن آن ها به تخلى اجتناب كرد؟

جواب: ميزان صدق عرفى هتك است، كه بايد اجتناب شود.

سكه با اسم امام رضا در جيب

سؤال 394. سكه هاى ده تومانى رايج منقش به اسم امام رضا ـ عليه السّلام ـ است، اگر هنگام تخلى اين سكه ها در جيب باشد اشكال دارد؟ و در صورتى كه هنگام نشستن، سكه در جيب و زير پا قرار گيرد، آيا موجب بى احترامى مى شود؟

جواب: چنان چه ذكر شد، ميزان صدق عرفى هتك است، كه بايد اجتناب شود.

تخلّى عشاير و چادر نشين ها

سؤال 395. عشاير و چادرنشين ها ـ به خصوص در هنگام كوچ ـ ، آب كافى براى تطهير ندارند، آيا چوب و سنگريزه براى تطهير مخرج بول آن ها كفايت مى كند؟ و آيا آن ها با اين حال مى توانند نماز بخوانند؟

جواب: خير، كافى نيست و بايد براى نماز، خود را با آب تطهير كنند ـ چنان چه در مسأله ى 71 رساله بيان شده است ـ و در صورت ناچارى، حكم نمازخواندن با بدن و لباس نجس در حال اضطرار جارى است.

كشف عورت جهت استخدام

سؤال 396. استخدام در بعضى از شركت ها و مؤسسات و... مستلزم معاينات پزشكى است ـ كه گاهى مشتمل بر كشف عورت است ـ ، آيا اين عمل در صورت نياز جايز است؟

جواب: جايز نيست و اضطرارى كه به واسطه آن كشف عورت، اجازه داده شده است، فقط در ضرورت هايى است كه انجام آن منحصر بر كشف عورت است.

يكى بودن چاه توالت و آشپزخانه

سؤال 397.آيا اگر چاهى كه آب توالت به آن مى ريزد، با چاه آشپزخانه ـ كه اضافه آب و مواد غذايى هم چون برنج، نان و... در آن ريخته مى شود ـ يكى باشد، آيا اشكال دارد؟

جواب: بهتر است متعدد باشند.

پاك كردن محل غايط با سنگ

سؤال 398. اگر محل غايط را با سنگ يا دستمال پاك كنند، آيا برطرف شدن لزجى غايط از محل لازم است يا نه؟ و آيا اگر انسان عرق كند و يا محل غايط خيس شود، موجب نجاست بدن يا لباس مى شود؟ و آيا در اين صورت مى توان با اين بدن و لباس نماز خواند؟

جواب: هر گاه با سنگ و كلوخ و مانند اين ها غايط را با شرايطى كه در مسأله ى 74 رساله ذكر شده، برطرف كنند، بنابر اظهر مخرج پاك مى شود و نمازخواندن مانعى ندارد و چنان چه چيزى هم به آن برسد، نجس نمى شود و ذره هاى كوچك و لزوجت محل، اشكال ندارد، مگر اين كه آن مقدارى كه معمولاً به وسيله سنگ و كهنه از بين مى رود، باقى بماند.

بول در آب فراوان

سؤال 399. اگر كسى در زير دوش، درون رودخانه يا... بول كند، جهت تطهير لازم است لباس هاى خود را فشار دهد و محل بول را دست بكشد؟

جواب: فشاردادن در تطهير با آب كثير، لازم نيست؛ اما دست كشيدن محل بول نقشى جز ازاله ى عين نجاست ندارد.

منظور از عورت چه قسمتى از بدن است

سؤال 400. در بحث تخلى ـ كه پوشاندن عورت لازم است ـ مراد از عورت چه قسمتى از بدن مى باشد و آيا ران و باسن، زير شكم و بالاى آلت و نيز ما بين دبر و بيضتين جزو آلت شمرده مى شود؟

جواب: مراد از عورت ـ در باب تخلى ـ در زن قُبُل و دبر او به تنهايى است و در مرد قُبُل و دُبُر و بيضتين او است و قسمت هاى ديگر عورت محسوب نمى شود، هر چند موهاى روييده شده ى اطراف آلت، بهتر است پوشانده شود، همان گونه كه مستحب است از ناف تا ساق پوشيده شود؛ بلكه بهتر است هنگام تخلى در مكانى قرار گيرد كه اصلاً كسى او را نبيند.

تخلى رو به قبله يا بدون پوشاندن خود

سؤال 401. اگر كسى در مكانى قرار گيرد كه يا بايد رو به قبله تخلى كند تا در منظر ديگران نباشد، يا در منظر ديگران رو از قبله بگرداند، كدام يك را بايد برگزيند؟

جواب: اگر براى آن كه نامحرم او را نبيند، ناچار شود رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند، بايد رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند.

مراد از ازاله عين نجس در بول

سؤال 402. در نجاساتى هم چون بول ـ كه عين ندارد ـ ، گفته مى شود پس از برطرف شدن عين نجس يك يا دوبار آب ريخته شود، منظور چيست؟ و اگر بول كه در يك محل ريخته شده، خشك شده باشد، آيا به آن زوال عين اطلاق مى شود؟

جواب: چون عين بول با آب ريختن زايل مى شود، ذكر مطلب فوق براى تذكر اين است كه شستنى كه زايل كننده عين بول است با شستنى كه پاك كننده محل است و اين دو از نظر حكم متفاوت هستند، اشتباه نشود و بول پس از خشك شدن، اگر جرمى از آن نماند، زوال عين آن مى شود.

برجستگى عورت از پشت شورت

سؤال 403. برخى از شورت ها به قدرى چسبان و كوتاه است كه فقط عورت را مى پوشاند و تمام حجم عورت از آن نمايان است، آيا پوشيدن و يا نظر به افرادى با اين پوشش، اشكال دارد؟

جواب: اگر معرضيّت براى مفسده دارد، اشكال دارد.

آداب رفتن به توالت

سؤال 404. لطفا آداب تخلى را بيان فرماييد؟

جواب: از جمله آدابى كه بهتر است رعايت شود آن است كه در وقت داخل شدن، پاى چپ را پيش گذارند و در هنگام خروج پاى راست را اوّل بيرون نهند و نيز گفتن «بسم اللّه » و دعاهاى وارد شده نيز مستحب است. هم چنين خوب است هنگام تخلى سر پوشيده باشد و مستحب است در پايان تخلى، مردان استبراء نمايند. (جهت توضيح بيشتر در اين رابطه به مسأله ى 83 تا 85 رساله مراجعه شود.)

ذكر گفتن

سؤال 405. آيا در هنگام تخلى ذكر گفتن اشكال دارد؟

جواب: خير، اشكال ندارد.

مكروهات رفتن به توالت (تخلى)

سؤال 406. لطفا امورى كه هنگام رفتن توالت بهتر است ترك شود را بيان فرماييد؟

جواب: نشستن فرد در كنار راه، كنار نهر و چشمه و محل افتادن ميوه و درب خانه ها و نيز رو به آفتاب و ماه و رو به باد، بول نمودن و نيز در زمين سخت بول كردن و در سوراخ حيوانات و داخل آب راكد يا جارى و نيز در جايى كه موجب لعن انسان بشود و هم چنين خوردن و آشاميدن در حال نشستن و مسواك كردن در حال تخلى و شستن خود با دست راست و يا تطهير خود با دست چپى كه انگشتر با نقش اسماى خداوند در آن باشد (البته اگر موجب آلودگى نشود مكروه است و در غير اين صورت حرام است) و سخن گفتن ـ به غير ذكر خداوند و خواندن «آية الكرسى» يا حكايت اذان و يا گفتن «يرحمك اللّه » به كسى كه عطسه مى كند، اگرچه مورد روايت، تحميد خود عطسه كننده است ـ و سر بالا بول نمودن مرد و هم چنين از بلندى بول كردن و تخلى ميان قبر كردن و زياد نشستن در توالت، از جمله چيزهايى است كه ترك آن در هنگام تخلّى مطلوب مى باشد.

مشقت در يافتن قبله

سؤال 407. اگر انسان به واسطه فشار غايط و بول توانايى تفحص از جهت قبله را نداشته باشد، وظيفه او چيست؟

جواب: مى تواند به گمان خود عمل كند، در غير اين صورت وظيفه اى ندارد.

آب پس از بول

سؤال 408. گاهى پس از بول آبى خارج مى شود كه چسبندگى زيادى داشته و به آسانى از آلت و دست پاك نمى شود، اگر پس از تطهير هنوز چسبندگى آن وجود داشت، تكليف چيست؟

جواب: اگر چسبندگى تنها حالت پوست باشد و عرفا جرمى از آن نمانده باشد، پاك شده است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -