انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی تبریزی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال ١٩٠۶ : براى تعيين و برآوردن ديۀ حمل كامل، ولوج روح را شش‌ماهه به حساب مى‌آورند، از سوى ديگر مشهور است كه جنين در چهار ماه در شكم مادر حركت مى‌كند؛ نيز در باب غسل، اگر سقط جنين صورت پذيرد، براى چهارماهه غسل لازم شمرده شده، لطفاً جمع اين دو را بفرماييد؟

جواب:باسمه تعالى؛ به حسب مراتب ديه حمل كامل وقتى ثابت مى‌شود كه ولوج روح شده باشد، امّا ولوج روح به شش ماه تحديد نشده، آنچه به شش ماه تحديد شده اقل زمان حمل است؛ بنابراين آنچه در باب ديه بيان شده با آنچه در غير آن گفته مى‌شود، منافاتى ندارد؛ و اينكه در بعض روايات غسل ميت آمده:

« جنين اگر شش ماه را تمام كرد تام است» مقصود از آن به قرينۀ تعليل به ولادت حسين به على عليه السلام اقل زمان حمل است، و الله العالم.

ؤال ١٩١٠ : فقهاى عظام شرط قصاص قتل جنينى كه روح در آن دميده شده را يقين به حيات ذكر كرده‌اند، مراد از حيات چيست؟ زيرا جنين از ابتدا داراى حيات حيوانى مى‌باشد، ولى از روايات استفاده مى‌شود مراد از ولوج روح، داشتن حيات حيوانى نيست؛ از سوى ديگر تمام شدن خلقت نيز ملاك نيست زيرا ديۀ جنين تام الخلقه قبل از ولوج روح  ١٠٠  دينار تعيين شده، پس امرى كه پس از تمام شدن خلقت، امارۀ ولوج روح است چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ مراد از حيات، ولوج روح است، نه حيات نباتى كه از اول موجود است؛ و احراز اين حيات امارۀ خاصى ندارد، و مثل تكان خوردن از موجبات علم به حيات است، و الله العالم.

سؤال ١٩١٢ : اگر زنى باردار بوده با وسايل پزشكى بچه را از شكم درآورده، وى در آغاز

نمى‌دانسته كه گناه كرده، اگر بداند و با آگاهى سه يا چهار بار اين كار زشت را انجام دهد، حكمش چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ زن از گناهى كه كرده توبه و استغفار نمايد، و كسى كه مباشرت در سقط جنين داشت، بايد ديه بپردازد؛ چنانچه در جنين روح دميده بود، بايد ديۀ كامل بپردازد؛ و اگر روح ندميده بود، بايد ديۀ جنين را بپردازد، و الله العالم.

سؤال  ١٧٠۴  -زن بواسطۀ دكتر سقط جنين مى‌نمايد، آيا ديه بر دكتر يا بر زن و يا هر دو واجب مى‌شود؟

جواب: بسمه تعالى -در صورتى كه زن با خوردن دارو و يا غير آن اسقاط جنين كند، ديه بر زن است، و اگر بوسيله‌اى مانند عمل جراحى و يا تزريق آمپول دكتر باشد ديه بر دكتر است، و اللّه العالم.

سؤال  ١٧١١  -خانمى با توصيۀ شوهرش (كه هر دوى آنها از حرام بودن و باعث سقط جنين شدن دستگاه درون رحمى بى‌اطلاع بودند) توسط پزشك زنى آن را كار گذاشته است، آيا با اين عمل مرد و زن و پزشك مرتكب گناه و عمل حرامى شده‌اند؟ در صورتى كه هيچ اطلاعى از اسقاط نطفه و تعداد دفعات آن نداشته باشند، براى پاك شدن از اين گناه چه مقدار ديه و كفاره بايد بدهند؟ و به چه كسى؟

جواب: بسمه تعالى -اگر موجب سقط نطفه بعد از انعقاد آن شده، ديه دارد و ديۀ آن براى هر بار اسقاط نطفه بيست مثقال شرعى طلا است؛ ولى در فرض مزبور كفاره‌اى بر زن نيست، و اللّه العالم.

سؤال ٢٠٩٧:اگر پزشك تشخيص دهد كه باردارى براى مادر ضرر دارد، چنانچه بچه در شكم بماند مادر يا نوزاد يا يكى از آن دو مى‌ميرند، در اين صورت آيا سقط جنين جايز است؟

جواب: باسمه تعالى؛ چنانچه مادر خوف داشته باشد كه وجود حمل براى جان او خطر دارد- و لو از گفتۀ دكتر حاذق اين حرف براى او پيدا شود- خود مادر مى‌تواند با خوردن دوا و مثل آن اسقاط كند، و الله العالم.

سؤال ٢٠٩٨:خانمى بر اثر وضع حمل زياد گرفتار امراض گوناگونى از قبيل استخوان درد و ضعف اعصاب شديد و ناراحتى قلبى شده، با توجه به عوارض فوق اگر مجدداً حامله شود خود يا دكتر مى‌توانند جنين را پيش از دميدن روح از بين ببرند؟ مخفى نماند كه حامله شدن خانم نامبرده براى وى غير قابل تحمل است و ضرر شديد دارد.

جواب: باسمه تعالى؛ چنانچه از حمل جديد خوف بر نفس داشته باشد، يا به حرجى بيفتد كه زندگيش مختل مى‌شود، مى‌تواند جلوگيرى كند و لو با عقيم كردن خود؛ ولى اگر حامله شد نمى‌تواند اسقاط كند چه خودش و چه دكتر، بلى اگر بقاى حمل موجب ضرر غير قابل تحمل باشد، در فرض قبل از دميدن روح، خود زن مى‌تواند اسقاط كند يا كارى كند كه جنين تلف شود، و بعد دكتر آن را خارج كند، و لو با قطعه‌قطعه كردن، و الله العالم.

سؤال ٢٠٩٩: اگر دكتر بگويد سقط جنين موجب نجات مادر است و الّا مادر هم از بين خواهد رفت آيا سقط جنين جايز خواهد بود؟

جواب: باسمه تعالى؛ اگر زن علم يا اطمينان داشته باشد اين بچه موجب مرگ او مى‌شود، مى‌تواند دوايى بخورد تا بچه بميرد و ديگران از رحم او خارج كنند؛ و بر غير مادر، سقط جايز نيست، و الله العالم.

سؤال ١٧٠۴ -زن بواسطۀ دكتر سقط جنين مى‌نمايد، آيا ديه بر دكتر يا بر زن و يا هر دو واجب مى‌شود؟

جواب: بسمه تعالى -در صورتى كه زن با خوردن دارو و يا غير آن اسقاط جنين كند، ديه بر زن است، و اگر بوسيله‌اى مانند عمل جراحى و يا تزريق آمپول دكتر باشد ديه بر دكتر است، و اللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -