انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام مسافر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 151: لطفاً منظور از وطن را روشن بفرماييد.

جواب: همانطور كه در رساله توضيح المسائل هم آمده، محلى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرد، وطن او است، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آنجا را براى زندگى اختيار كرده باشد و در صدق وطن بودن قصد هميشه ماندن نيز معتبر نمى‏باشد اگرچه لازم است ماندن خود را محدود به مقدار معيّن نكند وگرنه وطن صدق نمى‏كند.

سؤال 152: كسى كه دو محل را براى زندگى اختيار كرده مى‏تواند آنها را وطن خويش محسوب كند؟

جواب: بلى هر دو وطن او است.

سؤال 153: در رساله‏ها در مورد وطن ذكر شده كه انسان اگر شش ماه در محلّى بماند وطن او محسوب مى‏شود، آيا در اين مدّت مى‏تواند مسافرت كند يا اينكه بايد همه شش ماه را در يك محلّ بماند و اگر مسافرت كند، آيا به اين قصد ضرر مى‏رساند يا خير؟

جواب: لازم است مدّتى به قصد توطّن بماند به اندازه‏اى كه كسانى كه از قصد او اطلاع دارند بگويند كه فلانى اهل اينجا شده است. شش ماه موضوعيت ندارد و مسافرت مختصر در بين مضرّ نيست.

سؤال 154: اينجانب با اجازه و فتوى حضرتعالى بر تقليد از (حضرت امام رضوان اللّه تعالى عليه باقى مانده‏ام پنج سال پيش از زادگاهم در روستا به قم كوچ كردم و ديگر اميد و قصد برگشتن نداشتم لذا قم را وطن قرار دادم چون قصد دائم محقق بوده و هر موقع به زدگاهم مى‏رفتم يا قصد عشره مى‏كردم و يا نماز شكسته مى‏خواندم. تابستان امسال از طرف دفتر نمايندگى ولى فقيه در سپاه مأموريت گرفتم به شهر انديمشك و به همراه خانواده در آن شهر سكن شدم. مدّت زمان اين سكونت اصلاً معيّن نيست. از انديمشك تا محل كارم كه پادگانى است واقع در كرخه حدود 21 كيلومتر راه است كه هر روز اين مسير را رفت و آمد مى‏كنم.

در رساله حضرت عالى ديدم كه براى قصد توطّن در محلى كه براى زندگى انتخاب شده قصد ماندن دائم معتبر نيست و كسى كه مدّت نامعينى در محلى بخواند زندگى كند مى‏تواند آنجا را وطن قرار دهد. بنده در اين يك مسئله رجوع كرده‏ام به حضرت عالى و نمازم را هم در انديمشك و هم در پادگان كامل مى‏خوانم. با توجه به اين مطالب آيا شكسته خواندن نمازم در زادگاهم (با توجه به اينكه قصد برگشتن ندارم) اشكال دارد يا خير؟

جواب: اگر انديمشك را وطن خود قرار داديد و نمى‏خواهيد بصورت موقّت در آنجا بمانيد در اين صورت آنجا براى شما وطن محسوب شده نماز را تمام مى‏خوانيد و روزه هم صحيح است امّا در صورتى كه ماندن شما در آن شهر موقّت باشد ولو به مدّت طولانى آنجا براى شما وطن بحساب نخواهد آمد. و اگر در آنجا قصد اقامه نكنيد نماز شما قصر و روزه شما صحيح است. و نسبت به وطن اصلى خود چون اعراض محقّق شده است اگر قصد اقامه ده روز نداشته باشيد بايد نماز را قصر بخوانيد.

سؤال 155: گاه گاهى كه به قم مى‏آيم چون قطع علاقه نكرده‏ام نمازم را كامل مى‏خوانم و روزه‏ام را مى‏گيرم آيا اشكال ندارد؟

جواب: اگر شهر قم را وطن خود قرار داده‏ايد حتماً نماز را تمام بخوانيد و روزه هم صحيح است.

سؤال 156: پدر و مادرم 30 سال پيش از زادگاه خود به همدان آمده‏اند و از آن به بعد هر هفته يك روز يا هر ماه دو روز رفت و آمد دارند. آيا پدر و مادرم بايد در آنجا نماز را كامل بخوانند؟ حكم روزه چطور است؟ فرزندان چه حكمى درباره نماز و روزه دارند آيا بنده كه 21 سال دارم وقتى به زادگاه پدرم و پدر بزرگم مى‏روم نماز را بايد كامل بخوانم يا شكسته؟ روزه چطور؟

جواب: كسى كه در محلّى به عنوان وطن اقامت داشته يا وطن آباء واجدادى او بوده مادامى كه از آنجا اعراض نكرده و هنوز آنجا را وطن خود مى‏داند هر وقت كه بانجا مسافرت كند نماز و روزه‏اش آنجا تمام است و در بين راه اگر مسافت شرعى است قصر است.

سؤال ‏157: طلبه‏اى همدانى هستم در تهران ، اول اتوبان بهشت زهرا كه جزء شهر رى است مشغول تحصيل علوم دينى هستم و قصد دارم كه هر وقت موفّق شوم براى ادامه تحصيل به قم بروم براى تمام خواندن نمازهايم قصد عشره مى‏نمايم آيا مى‏توانم در اين ده روز براى زيارت حضرت عبد العظيم‏عليه‏السلام يا براى زيارت مرقدم امام «رضوان اللّه تعالى عليه» يا براى شركت در نماز جمعه به دانشگاه تهران بروم؟

جواب: يك مرتبه رفتن به مرقد امام رضوان اللّه عليه يا دانشگاه تهران در ده روز كه دو سه ساعت بيشتر طول نكشد به اقامه شما ضرر نمى‏رساند و به حضرت عبدالعظيم‏عليه‏السلام كه جزء شهر رى است هر روز برويد اشكال ندارد.

سؤال 158: چند سالى است شهرستان كرج را وطن اخذ نموده و سه ماه پيش در يك سازمانى در تهران به صورت قراردادى به مدت 89 روز مشغول به كار شدم فعلاً مدت تمام شده و قرارداد يكساله بسته‏ام و قرار است رسمى بشوم و هر روز صبح از كرج به تهران بروم و برگردم در اين مدّت يكسال تكليف نماز و روزه‏ام از نظر قصر و اتمام و شكستن روزه چيست؟

جواب: در صورتى كه مقتضاى شغل جنابعالى اين است كه مدتى از سا را از وطن خود به نقطه‏اى رفت و آمد داشته باشيد در سفر اول نماز شما قصر و در سفر دوم به بعد تا هنگامى كه ده روز پشت سرهم در وطن خود نمانيد و در مقصد نيز ده روز قصد اقامه نكنيد نماز و روزه شما تمام است.

سؤال 159: شخصى تهران را وطن خود قرار داده ولى به علّت مشكل مسكن تصميم دارد كه براى مدّت غير معيّنى در كرج اقامت نمايد، چنانچه قصد اقامت دائمى در كرج را نداشته باشد نماز و روزه او در كرج چگونه است؟ ضمناً اين شخص چنانچه محلّ كارش تهران باشد نماز و روزه‏اش در تهران چگونه است؟

جواب: تا هنگامى كه از تهران اعراض نكرده است نمازش در تهران تمام و روزه‏اش صحيح است ولى چون كرج وطن او نيست در مسافرت به آن نماز و روزه‏اش قصر است مگر اينكه به كرج به واسطه شغلش رفت و آمد داشته باشد و ده روز پشت سر هم در تهران نماند كه در اين صورت نماز و روزه‏اش در رفت و آمد به كرج هم تمام است.

سؤال 160: يك نفر از وطن اصلى اعراض كرده، الآن مى‏خواهد دوباره آن وطن را برگرداند، طريقش را بيان فرماييد.

جواب: لازم است مدّتى در آنجا به قصد توطّن بماند.

سؤال 161: شخصى وطن و مسقط الرأس او آبادان است، اكنون ساكن ماهشهر شده ولى از آبادان اعراض نكرده، بچه‏هايى دارد كه بعضى در آبادان متولّد شده بودند و صغير بودند و بعضى در ماهشهر به دنيا آمده بودند، با اينكه اينها الآن بالغ شدند ولى در خانه پدر هستند و از پدر جدا نشدند و پدر از آبادان اعراض نكرده، اگر بچه‏اى او چه متولدين آبادان و چه متولدين ماهشهر به آبادان سر بزنند نمازشان چگونه است؟

جواب: از وطن آباء و اجداد خود تا اعراض نكرده‏اند وطن آنها محسوب مى‏شود و نمازشان در آنجا تمام است.

سؤال ‏162 شخصى مأموريت دارد دو سال از طرف اداره در شهرى كار كند، آيا دو سال كه در آنجاست، حكم وطن بر آن شهر مترتّب مى‏شود يا خير؟

جواب:مترتّب نمى‏شود.

سؤال 163: نظر حضرت عالى درباره بلاد كبيره چيست آيا تهران را بلاد كبيره مى‏دانيد يا خير؟

جواب: بين بلاد كبيره و صغيره فرق نيست و كبيره هم مانند صغيره است، مگر اينكه آن قدر بزرگ باشد كه رفتن از يك نقطه به نقطه ديگر آن شهر، مسافرت وجدا شدن از وطن محسوب شود و تهران فعلاً اينطور نيست.

سؤال 164: زن وقتى شوهر نمود تابع اوست اگر شوهر در شهرى دور از زادگاه زن اقامت نمود و در طول سال گاهى يك بار به زادگاه زن مى‏روند نماز آن زن چگونه است؟

جواب: مادامى كه زن از وطن اصلى و زادگاه خويش اعراض نكرده باشد هر وقتى كه به آنجا سفر كند نمازش تمام و روزه‏اش صحيح است، و تنها شوهر كردن زن دليل اعراض نيست.

سؤال 165: زنى اهل شيراز با شخصى اصفهانى ازدواج كرده است و در اصفهان ساكن شد آيا اين به معناى اعراض قهرى زن از وطن اصلى است؟

جواب: ازدواج به معناى اعراض از وطن اصلى نيست و تا اعراض قلبى و عملى نكرده است نماز او در وطن اصلى خود در هر موقع كه آنجا برود تمام و روزه‏اش صحيح است.

سؤال ‏166: اگر زن بگويد من با شوهرم زندگى مى‏كنم ولى از وطنم اعراض نكردم طورى كه اگر شوهرم مرد يا طلاقم داد به وطنم بر مى‏گردم، آيا اين گفته زن سبب مى‏شود كه وطنش از وطنيّت نيفتد و اگر جهت سر زدن به خانه پدر بيايد نمازش قصر است يا تمام؟

جواب: در اين فرض وطن او از وطن بودن نيفتاده هر موقع كه آنجا برود نمازش تمام و روزه‏اش صحيح است.

سؤال ‏167: اگر هنگام رفتن زن به شهر شوهر در ذهنش اعراض و عدم اعراض نبوده، در اين صورت اگر به خانه پدر سر بزند نمازش قصر است يا تمام؟

جواب: تمام است.

سؤال ‏168: طلبه‏ها براى تبليغ به شهرستان و روستاها اعزام كه مى‏شوند، آيا مى‏توانند در طول ماه مبارك رمضان هر روز به شهر بروند كه فاصله آن كمتر از چهار فرسخ است و برگردند ولى نماز و روزه‏هاشان را تمام بخوانند و بگيرند؟

جواب: بعد از قصد اقامه در يك نقطه و خواندن يك نماز چهار ركعتى و يا اصلاً بعد از اقامه ده روز جريانى پيش آمد كه هر روز كمتر از چهار فرسخ رفت و آمد مى‏كند نمازش تمام و روزه‏اش صحيح است.

سؤال ‏169: بنده قصد داشتم در هر هفته پنجشنبه در يك روستا بمانم و شب جمعه در يك روستاى ديگر و بقيّه هفته را در قم زندگى كنم، آيا نماز اينجانب در اين دو شب تمام است يا قصر، جواب مرقوم فرماييد؟

جواب: اگر شغل جنابعالى اقتضا مى‏كند كه هفته‏اى يك دو شب در سفر باشيد و شغل را در مسافرت انجام بدهيد، نماز و روزه جنابعالى در سفر اول قصر و در سفر دوّم به بعد تمام است.

سؤال ‏170: تكليف نماز و روزه كسانى كه در مكانى غير از وطن خود سكونت دارند و مشخّص نباشد چند روز در آنجا مى‏مانند چيست و چنانچه يك يا دوبار قبل از اتمام عشره از حدّ ترخّص خارج شوند چه وظيفه داند؟

جواب: اين افراد اگر قصد اقامه ده روز نكنند نماز و روزه آنها قصر است و در صورتى كه از اوّل قصد خروج از حدّ ترخّص در ده روز را نداشته يا فقط يك دفعه قصد خروج در ظرف دو سه ساعته داشته و قصد اقامه كرد ولى بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى قصد كرد كه از حدّ ترخّص خارج و به مسافت كمتر از چهار فرسخ شرعى كه 22/5 كيلومتر است برود و برگردد به اين ترتيب به قصد اقامه ضرر نمى‏رسد و نماز و روزه او تمام است هرچند مكرّر رفت و آمد بكند.

سؤال ‏171: شخصى به خيال اين كه رفقايش مى‏خواهند ده روز در مكانى يا شهرى بمانند قصد كرده كه او هم ده روز در آنجا بماند و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى فهميد كه آنها چنين قصدى ندارند، تكليف او چيست؟ اگرچه خودش هم ديگر در آنجا نمى‏خواهد بماند؟

جواب: در فرض مرقوم اگر خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتى كه در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.

سؤال ‏172: اينجانب سال گذشته يك روز مانده به ماه رمضان براى ادامه تحصيل به عنوان دانشجو به خرم آباد رفتم (در ضمن بنده، زاده و ساكن همدان هستم) با قصد 10 روزه و نماز را هم كامل خواندم و پس از 5 يا 6 روز بعد مشكلى داشتم نتوانستم بمانم و به همدان باز گشتم و چند روز كه در همدان ماندم قصد سفر دوّم را كردم البته با قصد 10 روزه، روزه گرفتم و نماز را هم كامل خواندم و پس از آن سه هفته يك بار يا دو هفته يك بار يا 45 روزه يا 30 روزه رفت و آمد مى‏كردم و مى‏كنم و از سفر دوّم به بعد نمازم را كامل بجا مى‏آورم.

الف: با توجه به توضيح فوق در سفر اوّ نماز و روزه‏ام چه حكمى دارد؟

جواب: چون قصد اقامه كرده و تمام خوانده‏يد صحيح است و همچنين روزه.

ب: در سفر دوم نماز و روزه‏هايم چه حكمى دارد؟

جواب: چون بعد از قصد اقامه تمام خوانده‏ايد و روزه گرفته‏ايد صحيح است.

پ: اينكه تا كنون نماز را كامل خوانده‏ام چه حكمى دارد؟

جواب: حكم كثير السفر و تمام خواندن نماز حكم كسانى است كه در فاصله كمتر از ده روز رفت و آمد مى‏كنند نماز شما قصر است و روزه شما نيز ناتمام است.

سؤال ‏173: تعدادى از برادران وظيفه در حين خدمت جهت پاسدارى از حدّ ترخص خارج مى‏شوند حكم نماز و روزه آنها چيست؟

جواب: اگر در يك محل قصد اقامه ده روز كرده و يك نماز چهار ركعتى را خوانده و خروج از حدّ ترخّص تا موقعى كه 22 كيلومتر و نيم راه نرفته باشد به قصد اقامه او ضرر نمى‏زند و نماز و روزه او تمام است.

سؤال ‏174: سرباز كه اختيار در دست خودش نيست نمازش چگونه است؟

سرباز و غير سرباز در حكم قصر و اتمام فرق ندارند. اگر شرائط قصر نماز و روزه كه در رساله نوشته شده است در بين باشد قصر وگرنه تمام است.

سؤال ‏175: دانشجويى حكم نماز و روزه خود مبنى بر قصد ده روز ماندن در شهرى كه در آن تحصيل مى‏كنند را نمى‏داند. مستدعى است حكم مسأله را بيان فرمائيد:

جواب: كسى كه به اقتضاى شغل خود - كارمند اداره يا دانشجو يا كاسب - در مسافت شرعى كه 22/5 كيلومتر و بيشتر رفت و آمد مى‏كند و ده روز پشت سرهم در وطن خود نمى‏ماند و در مقصد هم ده روز قصد اقامه نمى‏كند در سفر اول نمازش قصر و روزه‏اش رإ؛04ظظ  مى‏خورد و بعداً قضاى آن را مى‏گيرد و در سفر دوّم به بعد نماز او تمام و روزه‏اش صحيح است و اين جريان ادامه دارد، مگر اينكه دوباره در وطن خود ده روز پشت سرهم بماند يا ددر مقصد ده روز قصد اقامه كند و بماند در اين صورت در سفر اول قصر و در سفرهاى بعد تمام است.

سؤال ‏176: اگر كسى در ضمن كشاورزى كه در همدان دارد شغل ديگرى داشته باشد كه بخاطر آن به شهرهاى ديگرى فرضاً مسافرت كند حكم روزه و نماز چنين شخصى چطور خواهد بود؟

سؤال ‏177: پرسنل محترم يكى از يگانهاى نظامى هفته‏اى يكبار جهت خريد از حدّ ترخّص خارج مى‏شود تكليف نماز و روزه او چطور است؟

جواب:  فكر مى‏كنم منظورتان از حدّ ترخّص مسافت شرعى كه 22/5 كيلومتر است مى‏باشد اين قبيل افراد اگر مرتباً به بيش از مسافت شرعى مى‏روند و بر مى‏گردند كثير السفر مى‏باشند و نماز و روزه آنها در سفر اوّل كه شروع به اين كار كرده‏اند قصر و در سفر دوم به بعد تا هنگامى كه ده روز در مقصد قصد اقمه نكنند تمام است و اگر قصد اقامه كردند و ماندند دوباره در سفر اول قصر و بعد از آن مقام است.

سؤال ‏178: اگر دانشجويى در يكصد كيلومترى اصفهان اقامت دارد.

الف: براى امرى مثل امتحان دادن و كارهاى مربوط به دانشجويى‏اش بخواهد به اصفهان برود نماز و روزه او چه حكمى دارد؟

جواب: كسى كه به مناسبت شغلى كه دارد در رفت و آمد است به طورى كه ده روز پشت سرهم در وطن خود نمى‏ماند و در مقصد نيز ده روز قصد اقامه نمى‏كند در سفر اول نماز او قصر است و روزه‏اش را بايد بخورد ولى در سفرهاى بعد نمازش تمام و روزه‏اش صحيح است.

ب: اگر در همين مسأله بخواهد به عنوان تفريح و غير كار دانشجوئى برود چه حكمى دارد؟

جواب: اگر مسافرت ديگرى كه با اشتغالش مربوط نيست پيش بيايد مثل اينكه به زيارت برود يا براى تفريح مسافرت كند نمازش قصر و روزه‏اش صحيح نيست.

سؤال ‏179: شخصى كارش ملوانى است ولى مدّتى با كشتى باربرى و مدتى در سال با كشتى ماهيگيرى مسافرت مى‏كند آيا نماز و روزه او تمام است يا قصر؟

جواب: در صورتى كه ده روز پشت سر هم در وطن خود نمى‏ماند در سفر اول نماز او قصر است و در سفرهاى بعد تمام است روزه او نيز به همين حكم است.

سؤال ‏180: شخصى است كه شغل او مسافرت است اما در يكى از سفرهايش براى بردن لوازم خانه‏اش مى‏خواهد به مسافرت برود، تكليف او چيست؟

جواب:  اگر در اين سفر فقط براى بردن اثاث البيت خود مسافرت مى‏كند نمازش شكسته است.

سؤال ‏181: شغل من رانندگى است ولى در يكى از سفرهايم جهت فروش ماشين مسافرت كرده‏ام، حكم نماز من چگونه است؟

جواب: اگر شغل شما رانندگى در مسافت شرعى است و مسافرت كرده‏ايد كه اين ماشين را بفروشيد و ماشين ديگر تهيّه كنيد چون اين موضوع از لوازم شغل شماست نمازتان تمام است.

سؤال ‏182: شخصى كه كارش ملوانى و رفتن به كشورهاى عربى است اگر به خاطر آوردن قاچاق دستگير شود و چندين روز به خاطر اين مسئله بين خانه و زندان و انتظامات رفت و آمد كند در مسافت شرعى آيا اين هم جزء شغل او مى‏باشد و نمازش تمام است يا قصير؟

جواب: در فرض مسأله نمازش قصر است.

سؤال ‏183: آيا خدمت مقدس سربازى شغل محسوب مى‏گردد؟

جواب: شغل محسوب مگردد و اگر براى انجام آن رفت و آمد مى‏كند حكم نماز و روزه او از مسائل قبل معلوم شد.

ج2

سؤال  221 - آموزشگاهى است شبانه روزى در يكى از روستاهاى استان همدان كه دانش‏ آموزان روستاها از مسافتهاى بيشتر از حد ترخص به آنجا مى‏آيند و تحصيل علم مى‏كنند و كمتر از 10 روز در آنجا اقامت مى‏كنند. سؤال اين است كه نماز و روزه آنان در مدت اقامت در مدرسه چه حكمى دارد؟ و آيا مقلدين حضرت امام قدس سره در اين مسأله مى‏توانند به مجتهد زنده رجوع كنند؟

جواب: اگر بيشتر از مسافت شرعى (22/250 كيلومتر) باشد نماز آنان تمام و روزه‏شان صحيح است و كسانى كه قبلاً از حضرت امام و يا غير ايشان تقليد مى‏كرده‏اند مى‏توانند در اين مسأله به فتواى ديگرى رجوع كنند.

سؤال  222 - مغازه‏ دارى كه ساكن روستايى است و براى تهيه اجناس مغازه خود مجبور است كه در هر هفته يكبار به شهر برود كه بيشتر از حد مسافت باشد. آيا اين شخص كثير السفر است. يعنى آيا در سفرى كه براى خريد جنس مى‏رود بايد نماز و روزه او تمام باشد يا خير؟

جواب: در فرض سؤال كثير السفر است نماز وى تمام و روزه‏اش صحيح است.

سؤال  223 - فردى كه شغل او مسافرت نباشد مانند معلّم، طلبه، پرستار و كارمندان ادارات كه براى كار خود از شهرى به شهر ديگرى مى‏روند و هر هفته چند روز در محل كار هستند، نماز و روزه آنها به چه صورت مى‏باشد؟

جواب: افراد مذكور اگر ده روز در وطن خود يا جائى ديگر قصد اقامه ننمايند حكم دائم السّفر دارند و نماز آنها تمام و روزه آنها صحيح است و اگر ده روز بمانند در غير سفر اول نيز حكم دائم السفر را دارند.

سؤال  224 - اينجانب امام جماعت يكى از كارخانه‏هاى همدان مى‏باشم و وطنم همدان مى‏باشد. مابين همدان و آن كارخانه رفت و برگشت بيش از مسافت شرعى مى‏باشد و اين راه را هر روز تردد مى‏نمايم. اگر اتفاقاً به مسافرت روم مثلاً به شهر مقدس قم بقصد زيارت بروم و موقع برگشتن هدفم اين باشد كه در كارخانه نمازم را با جماعت بخوانم و بعداً به همدان روم آيا نمازم شكسته است يا تمام؟

جواب: در فرض سؤال اگر بقصد شغل وارد كارخانه شده‏ايد نماز تمام است.

سؤال  225 - شخصى در ماه چندين روز را به عنوان مأموريت به مسافرت مى‏رود و دائم السفر تلقى مى‏گردد. اگر در يكى از اين سفرها كه قبلاً 4 روز است يك روز ديگر نيز علاوه بر آن 4 روز براى كارهاى شخصى در آنجا بماند حكم نماز او در آن روز چيست؟ (با توجه به اينكه آن روز جزء مأموريت او به حساب نمى‏آيد)؟

جواب: اگر آن شخص دائم السفر باشد در فرض مذكور بيشتر از آن چهار روز نيز نماز تمام و روزه را بايد بگيرد.

سؤال  226 - ما در كارخانه‏اى كه 5 كيلومتر از وطنمان فاصله دارد كار مى‏كنيم در بعضى مواقع براى كار شخصى از قبيل خريد يا مهمانى به شهر همدان كه فاصله آن از محل كارمان بيشتر از مسافت شرعى است مى‏رويم و به محل كارمان بر مى‏گيرديم نماز و روزه ما چگونه است؟ و گاهى با قصد قبلى از وطن خود به محل كار مى‏آييم و از آنجا به شهر مى‏رويم و بر مى‏گرديم به محل كارمان در اين صورت چطور؟

جواب: در هر دو صورت نمازتان شكسته است.

سؤال  227 - در صورتى كه با قصد كار شخصى از وطن به محل كار (5 كيلومترىِ وطن) آييم تا بعد از انجام كارمان به جايى كه بيشتر از هشت فرسخ از محل كارمان فاصله دارد برويم آيا نماز و روزه ما در محلّ كار قصر است يا تمام؟ و اگر در محل كار از قصد خود برگرديم چطور؟

جواب: در فرض اول مسافر مى‏باشيد. و در صورتى كه در محل كار از قصد سفر منصرف شويد نماز و روزه شما تمام است.

سؤال  228 - عدّه‏ اى كه در كارخانه‏اى كار مى‏كنند كه بيشتر از مسافت شرعى (هشت فرسخ) با وطنشان فاصله دارد نماز و روزه ايشان در خصوص حركتشان به طرف محل كارشان با قصد كار شخصى يا به قصد شغل چيست؟

جواب: عدّه‏اى كه محل كارشان تا وطن بيشتر از مسافت شرعى است در صورتى كه بعنوان شغل به محل كار آمد و رفت دارند روزه آنان درست و نمازشان هم تمام است.

سؤال  229 - طلاب و دانشجويانيكه به مدت چند سال (دو سال يا بيشتر) در يك شهر مى‏مانند آن شهر برايشان چه حكمى دارد؟

جواب: اگر تحصيل شغل آنها باشد در صورتى كه ده روز پشت سر هم در وطن خود نمى‏مانند و در مقصد هم ده روز قصد اقامه نمى‏كنند در سفر اوّل نمازشان قصر و در سفر دوم به بعد نمازشان تمام است و اين جريان ادامه دارد مگر اينكه دوباره ده روز در وطن خود بمانند يا در مقصد، قصد اقامه ده روز داشته باشند كه باز هم در غير سفر اول نمازشان تمام است.

سؤال  230 - كسى كه هفده كيلومتر براى انجام كارى مى‏رود و از همان راه بر مى‏گردد ولى در دوازده كيلومترى در بين مسافت توقف مى‏كند و مجدداً به همان محلِّ قبل بر مى‏گردد، نماز و روزه او چه حكمى پيدا مى‏كند؟

جواب: در فرض سؤال نماز تمام و روزه صحيح است.

سؤال  231 - من از آمريكا به اروپا سفر كردم و 14 روز در انگلستان اقامت داشتم، مى‏خواستم بدانم تا چند روز مى‏توانم نمازم را شكسته بخوانم؟

جواب: اگر در يكى از شهرهاى انگلستان قصد اقامه ده روز نداشته باشيد، تا مدت سى روز نمازتان در آنجا شكسته و بعد از آن نمازتان تمام است.

سؤال  232 - و اگر مسافرى با هواپيما بعد از ظهر نماز نخوانده به شهر ديگرى برود ولى در آن شهر بعد از نيم ساعت حركت كرده دوباره هنگام عصر به شهر خودش برسد، نمازش را چگونه بايد بخواند؟

جواب: در فرض سؤال نمازش تمام است.

سؤال  233 - در سال 1364 در جبهه مستقر شديم فرمانده گفته بود كه شما كمتر از 10 روز در اينجا مى‏مانيد اما من فكر كردم كه مى‏گويد 10 روز در اينجا مى‏مانيد لذا در ماه رمضان يك روز روزه گرفتيم و روز بعد حدود 5 كيلو متر از آنجا دور شديم و بعداً يعنى بعد از 4 ساعت به مقرّ اول كه بوديم برگشتيم و بعد از آن ديگر روزه نگرفتم در اين صورت آيا فقط قضاى آن روزه بر من واجب است يا كفاره هم دارد؟ (در ضمن مقلد مرحوم امام هم هستم)

جواب: در صورتيكه قصد ده روز ماندن در يك مكان نداشته‏ايد فقط قضاء لازم است.

سؤال  234 - كسانى كه مانند دانشجويان هر هفته يك يا چند روز به منظور تحصيل به شهر ديگرى مى‏روند كه بيش از چهار فرسخ است، تكليف نماز و روزه آنان چگونه است؟

جواب: بعد از سفر اوّل نماز آنها تمام و روزه صحيح است و در صورتى كه ده روز در محل خود توقف نمايند يا ده روز با قصد اقامه در غير محل خود بمانند در سفر اوّل قصر و در سفرهاى بعد تمام مى‏باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -