انهار
انهار
مطالب خواندنی

كفاره روزه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال368- زنى كه حائض در بين روز شد اگر قبلاً افطار كرده است كفاره بر او مى‏آيد و حرمتش از باب تجرّى است يا واقعاً حرام است؟

جواب:  در فرض مزبور اگر افطار عمدى نموده بود احتياط واجب دادن كفاره در آن است.

سؤال369- اگر مردى به واسطه عذرى روزه نبود و زن روزه‏دار خود را مجبور كرد

به جماع اگر زن در بين راضى شد باز هم كفاره بر زن نيست.

جواب:  بلى در مفروض سؤال بر زن كفاره است. واللََّه العالم.

سؤال370- مواردى كه شخصى بايد افطار كند مثل زن حامله و شير ده كه روزه به خودش يا به بچه ضرر دارد اگر نتواند تا ماه رمضان سال آينده قضاى آن را بگيرد آيا دو كفاره براى او واجب است يكى براى افطار در ماه رمضان و يكى براى بجا نياوردن قضاى آن يا يك فديه دارد و كفاره را به سيد مى‏توان داد يا نه؟

جواب:  بلى دو كفاره لازم است و به سيد فقير هم مى‏توان داد. واللََّه العالم.

سؤال371- مريض كه اطمينان دارد تا ماه رمضان ديگر خوب نمى‏شود آيا مى‏تواند در ماه رمضان حال يا شوال كفاره روزه‏اش را بدهد؟

جواب:  تعجيل در اداى فديه در فرض مزبور مشكل است، و احتياط در اداى آن به مقدار ضيق وقت در اداى قضاى آن بر فرض واجب بودن است، مانند يك روز به آخر شعبان در صورت افطار يك روز، و همين طور بيشتر در بيشتر. واللََّه العالم.

سؤال372- قدر واجب در كفاره اطعام ده مسكين يا شصت مسكين چيست، به معنى اين كه مراد از طعام و كميت آن چيست؟

جواب:  مراد، اعطاى فقير به طورى كه سير شود به اينكه حاضر كند او را بر سفره طعام و بخورد تا سير شود، يا تسليم نمايد طعام را به دست او به طورى كه صلاحيت داشته باشد كه آن را طعام خود قرار دهد مانند گندم يا نان يا آرد يا برنج.

امّا كميت آن پس در مورد اوّل آن است كه در مجلس اطعام سير گردد، و اما در مورد دوّم به وزن يك مدّ كه مقدار سه ربع كيلو است به هر مسكين بدهد، چنانچه تفصيل آن در رساله ذكر شده.

سؤال373- زيد براى كفاره قضاى ماه رمضان مثلاً صد مد گندم يا جو مى‏خرد به فقير مى‏دهد، چون در شهر وسيله پخت و پزِ نان، در خانه‏ها نيست، لذا فقير اين گندم يا جو را مى‏فروشد و قيمت آن را از نانوا، نان مى‏خرد و مصرف مى‏كند، چون نان گرانتر است قيمت صد مد گندم يا جو حدود هشتاد مد نان مى‏شود، حال از ذمه زيد صد مد كه به فقير داده ادا شده، يا آن كه آنچه فقير نموده از نان ادا شده، آنچه حكم است بيان فرمائيد.

جواب:  بلى همان صد مد از ذمه زيد ادا شده. واللََّه العالم.

سؤال374- زيد بابت كفاره مدهاى طعام گرفت به فقير داد، آيا بر فقير جايز است كه آن را فروخته در غير خوردن ساير لوازمات خود برساند يا خير؟

جواب:  در فرض مزبور مانعى از فروختن آن و صرف در غير خوردن براى فقير نيست.

سؤال375- آيا مستحقين كفارات از قبيل كفاره روزه ماه مبارك رمضان كه عمداً روزه را افطار مى‏كرده و غيره، مى‏توانند كه مثلاً يك مد طعام را به مبلغ وجهى كه قيمت آن است صلح كنند يا بايد حتماً طعام داده شود؟

جواب:  در قبض كفارات كه تكليف به دادن طعام است، دادن و گرفتن غير طعام مجزى نيست، مگر آنكه دهنده، فقير را وكيل كند در خريدن طعام با آن مبلغ، پس از آن، طعام را قبول كند فقير براى خود، آنگاه اگر خواست بفروشد يا ببخشد مانعى ندارد.

سؤال376- فقير ده سير طعام را كه به عنوان كفاره مى‏گيرد بايد خود شخصاً مصرف نمايد، يا آنكه براى مهمان خود هم مى‏تواند مصرف نمايد؟

جواب:  بلى مى‏تواند مصرف نمايد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -