انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام روزه ی قضا

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال364- زنى در ماه رمضان ايام حيض روزه نگرفته بعد از ماه رمضان تا رمضان ديگر مريض بوده، آيا قضا ساقط است؟

جواب:  در فرض مزبور بايد هر وقت متمكن شود ولو پس از چند سال بعد آن، روزه‏ها را قضا نمايد و احتياط واجب بر او در اين صورت دادن فديه است نيز براى هر روز مُدّ طعام به فقير كه عبارت از سه ربع كيلو است تقريباً. واللََّه العالم.

سؤال365- بنده مريض هستم و دكترهاى داخلى و خارجى من را جواب كرده‏اند و فعلاً هم قادر به روزه گرفتن نيستم و اميد بهبودى برايم نيست و لذا مى‏خواهم در زندگى خودم چند سالى استيجار روزه بنمايم چون وثوق ندارم به ورثه و غير ورثه كه بعد از من استيجار بنمايند و مى‏ترسم فرداى قيامت مسئول خداوند باشم، خواهشمند است بفرمائيد من مى‏توانم كسى را استيجار كنم كه اين عمل را در حال حيات من بجا بياورد يا نه؟ و اگر عمل او در زندگى من برايم صحيح نيست، بفرمائيد چنانچه بتوانم كسى را استيجار كنم بعد از فوت من عمل را بجا بياورد آيا مبرء ذمه من مى‏شود يا نه؟ و اگر راه ديگرى هست بفرمائيد.

جواب:  روزه‏هايى كه به جهت مرض معذور از گرفتن آن بوده‏ايد و مرض هم ممتد بوده تا ماه رمضان بعد، بر شما نه اداى آنها واجب بوده است، و نه قضاى آن در حال حيات و نه بعد از ممات، پس وصيت به آن هم لازم نيست، فقط واجب است كه از براى هر روزى فديه بدهيد و مقدار آن تقريباً ده سير طعام است كه بايد به فقير داده شود.

سؤال366- كسى كه در ذمه‏اش روزهء قضا و يا كفاره و يا نذر مطلق دارد مى‏تواند اجير ديگرى باشد يا نه؟

جواب:  بلى مى‏تواند. واللََّه العالم.

سؤال367- دخترى كه نه سالش تمام شده ولى به واسطه ضعيفى و كمى قوه نمى‏تواند روزه بگيرد، و بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان هم نمى‏تواند قضاى او را بگيرد، آيا قضا از او ساقط است؟

جواب:  در اين صورت هر وقت توانايى پيدا نمود بايد قضاى آن را بگيرد و احتياط واجب دادن فديه است براى هر روز سه ربع كيلو طعام به فقير در آخر سال آن رمضان كه افطار نموده بود. واللََّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -