انهار
انهار
مطالب خواندنی

مواردی که دیگری مسئول پرداخت دیه می گردد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – دریافت هزینه های محاکمه و درمان از جانی

سؤال: آیا جانى غیر از دیه، زیانهایى که در اثر جراحتهاى وارده بر مجنىٌ علیه وارد شده است را نیز لازم است به مجنىٌ علیه بپردازد؟ مانند هزینه محاکمه و از کار و کاسبى افتادگى و غیره.

جواب: جانى زاید بر دیه مقرّره را شرعاً ضامن نیست ولى اگر هزینه درمان بیش از دیه باشد، احتیاط واجب آن است که تفاوت را بپردازد.

٢ – ماهیت حقوقی دیه

سؤال: ماهیّت حقوقى دیه چیست؟ آیا دیه به عنوان مجازات یا جبران خسارت وارده بر مجنىٌ علیه تشریع شده است؟ آیا جایى که خسارت وارده بیشتر از مقدار دیه باشد مى توان از جانى مطالبه کرد؟

جواب: دیه جنبه جبران خسارت مادّى دارد و اگر در موردى براى جبران خسارت، علاوه بر مبلغ دیه هزینه هاى بیشترى را براى درمان متحمّل شود همان گونه که در بالا اشاره شد احتیاط واجب آن است که شخص جانى اضافى را بپردازد (البتّه حداقل لازم براى جبران خسارت را مى پردازد نه بیشتر از آن).

٣ – یکسان بودن دیه برای تمامی افراد

سؤال: چنانچه مرگ مقتول و نبودنش در خانه و جامعه، علاوه بر خانواده، به گروه یا در فرض مثال به یک جامعه لطمه و ثلمه اى که هم مادّى و هم معنوى باشد وارد آورد، آیا مقدار دیه قبلى که منحصراً جهت جبران خسارت مادّى عدم حضور وى در خانواده اش بوده را مى توان افزایش داد؟ زیرا غیر خانواده اش گروه و جامعه اى نیز از مرگ وى متضرّر شده اند؟

جواب: گر چه افراد با هم متفاوتند ولى شارع مقدّس براى همه، دیه یکسان قائل شده است (جز در مواردى مانند زن و مرد و امثال آن) و ممکن است فلسفه آن این باشد که قبول تفاوت با توجّه به این که معیار روشنى ندارد، سبب درگیریهاى فراوان اجتماعى و کشمکشهاى نامحدودى مى شود و ضرر و زیان آن از منافعش بیشتر خواهد بود.

٤ – فوت جانی قبل از پرداخت دیه

سؤال: شخصى تصادف کرده و یک نفر را کشته است، دادگاه حکم کرده که قاتل باید دیه بپردازد ولى قاتل قبل از پرداخت دیه فوت کرده است، آیا بر ورثه واجب است که این دیه را بپردازند؟

جواب: دیه مانند سایر دیون است و واجب است که از اصل مال او بپردازند.

٥ – مراتب اولیاء دم در قصاص و دیه

سؤال: در قتل عمد، اگر پدر رضایت داد و مطالبه دیه کرد و جد مخالفت کند و مطالبه قصاص نماید کدام مقدّم است؟

جواب: با وجود پدر نوبت به جد نمى رسد.

٦ – ولایت ولی صغیر بر دیه

سؤال: آیا دایره ولایت ولىّ قهرى بر موَلّى علیه صرفاً ناظر بر حقوق مالى است و یا اطلاق دارد. به عبارت دیگر آیا ولىّ قهرى در حقّ قصاص نفس و عضو از باب ولایت مى تواند قاتل و جانى را عفو نماید و یا این که لزوماً غبطه صغیر در اخذ دیه است و بدون اخذ آن مجاز به عفو نیست، در صورتى که غبطه صغیر و مولى علیه در اخذ دیه نفس و عضو باشد در صورت اخذ آن از جانى آیا او به اعتبار ولایت مى تواند هر گونه دخل و تصرّفى را در سهم مالى مولى علیه ولو به نفع خود بنماید؟

جواب: ولایت ولىّ صغیر شامل دیه و مانند آن مى شود، امّا نمى تواند بر خلاف غبطه صغیر، دیه و مانند آن را ببخشد یا به نفع خود تصرّف کند.

٧ – کشته شدن در تصادف رانندگی

سؤال: اگر در جریان تصادف رانندگى مقتول مقصّر شناخته شود آیا باز نسبت به راننده خطاء در قتل محسوب است که دیه مقتول برعاقله راننده واجب گردد؟

جواب: در تصادف رانندگى قتل خطا نیست، اگر راننده مقصّر باشد شبه عمد است اگر عابر مقصّر باشد مثل این که خود را به زیر ماشین انداخته هیچ دیه اى وجود ندارد و اگر قتل مستند به هر دو باشد دیه از راننده به نسبت گرفته مى شود.

٨ – پرداخت وجه دیه با قیمت روز

سؤال: قتل غیرعمدى واقع شده است و در این مدّتى که از قتل گذشته مقدار دیه تغییر کرده است آیا پرداخت کننده دیه ملزم به پرداخت وجه زمان حادثه است یا وجه فعلى؟

جواب: ملزم به پرداخت وجه فعلى است مگر این که قبلا توافق و مصالحه اى بر مبلغ معیّنى شده باشد.

٩ – پرداخت دیه توسط کارفرما

سؤال: در کشورهاى حوزه خلیج فارس، شرکتهایى است که اگر کارگر شاغل در آن شرکتها در هنگام کار در اثر سانحه اى مانند سقوط از ساختمان فوت نماید مبلغ سى میلیون تومان به عنوان دیه به ورثه متوفّى پرداخت مى نماید، این مبلغ چه حکمى دارد؟

جواب: هرگاه پرداختن دیه مزبور به صورت شرط استخدام کارگر در آمده باشد، اشکال ندارد، این شرط ممکن است به هنگام قرارداد با کارگر ذکر شده باشد و یا این که به صورت قانون کلّى در عرف کارگرى آن جا باشد که جزء شرایط عامّه استخدام محسوب گردد.

١٠ – نحوه تقسیم دیه

سؤال: آیا دیه مقتول جزء ماترک و دارایى اوست و آیا تقسیم آن بین ورثه همچون قانون ارث است؟

جواب: تمام وارثان نسبى و سببى از دیه ارث مى برند، مگر متقرّبان به مادر مانند برادر و خواهر مادرى.

١١ – نحوه تقسیم دیه

سؤال: آیا دیه مقتول جزء ماترک و دارایى اوست و آیا تقسیم آن بین ورثه همچون قانون ارث است؟

جواب: تمام وارثان نسبى و سببى از دیه ارث مى برند، مگر متقرّبان به مادر مانند برادر و خواهر مادرى.

١٢ – تنبیه بدنی کودک

سؤال: اگر پدر یا مادرى فرزند خود را براى تربیت یا از روى غضب بزند و جاى آن سیاه یا کبود و یا قرمز بشود، آیا دیه دارد؟

جواب: دیه دارد.

١٣ – سهم همسر از قصاص و دیه

سؤال: منظور از مصالحه در جمله «همسر از حقّ قصاص برخوردار نمى شود; مگر قصاص به دیه مصالحه شود.» چیست؟

جواب: منظور آن است که اولیاى دم با قاتل توافق کنند که به جاى قصاص دیه بگیرند; در این صورت همسر هم سهیم مى شود.

١٤ – اخذ هزینه های کفن و دفن از قاتل

سؤال: آیا اولیاى دم مى توانند خرج کفن و دفن، یا هزینه هاى دیگرى که در خصوص مقتول انجام داده اند را از متّهم دریافت کنند؟

جواب: غیر از دیه چیزى نمى توانند بگیرند.

١٥ – خسارات ناشی از صدمات روحی و روانی

سؤال: یکى از مسائل مورد ابتلا در محاکم دادگسترى خسارات ناشى از صدمات بدنى وارد شده به افراد است. آیا صدمات بدنى، فقط شامل صدمات فیزیکى است، یا شامل صدمات روحى و روانى نیز مى شود؟ با توجّه به این که صدمات روحى و روانى به مراتب اثراتى بدتر از صدمات فیزیکى به دنبال دارد، و چه بسا ممکن است فردى به خاطر چنین اثرات روحى و روانى، تا آخر عمر رنج بکشد، و همچنین ممکن است فرد در مدّتى که صدمه وارد شده، از کار و فعالیّت (خصوصاً کارهاى علمى) باز ایستد، و به هدفى که مدّ نظر داشته نائل نشود، و مسیر دیگرى را اجباراً در پیش گیرد. آیا چنین خساراتى شرعاً قابل جبران هست؟

جواب: با توجّه به این که صدمات روانى قابل اندازه گیرى نیست، و نمى توان حدّ و حدود آن را معیّن کرد، بنابراین تعیین خسارت براى آن مشکل است، و غالباً سبب دعوى مى شود. همان چیزى که اسلام از آن به شدّت پرهیز دارد; البتّه در بعضى از موارد، مانند از دست دادن هوشیارى کامل (جنون)، یا به مقدار کمتر که قابل اندازه گیرى باشد، جبران خسارت آن در فقه اسلامى پیش بینى شده است.

١٦ – برداشتن قسمتی از پوست برای ترمیم جراحت

سؤال: دکتر مقدارى از پوست بدن را براى ترمیم جراحت یا سوختگى، برداشته است. آیا براى این قسمت دیه یا ارش جداگانه اى در نظر گرفته مى شود؟

جواب: دیه و ارشى براى این قسمت نیست.

١٧ – ضرب و جرح کودکان توسط والدین

سؤال: بعضى از کودکان توسّط پدر و مادر شدیداً مورد ضرب و جرح قرار مى گیرند، و گاه آثار این شکنجه ها در بیمارستان دیده مى شود، و متأسّفانه قانونى جهت منع آن موارد وجود ندارد. حکم آن چیست؟

جواب: این گونه شکنجه ها محکوم به دیه و ارش است; و فرقى با جنایات دیگران ندارد.

١٨ – تاخیر صدور حکم دیه به امید بهبودی مجنی علیه

سؤال: آیا محاکم مى توانند قبل از این که وضعیّت بهبود یا عدم بهبود مجنىّ علیه مشخّص شود، حکم صادر کنند؟ مثلا انگشت شخصى شکسته، و پزشکى قانونى مى گوید: «سه ماه دیگر در خصوص این که بهبود پیدا کرده یا نه، اظهار نظر مى کنم.» آیا محاکم باید صدور حکم را به تأخیر بیاندازند، یا اکنون مى توانند دیه عدم بهبودى را تعیین کنند؟

جواب: محاکم مى توانند نسبت به قدر متیقّن دیه حکم کنند، و نسبت به بقیّه باید منتظر نتیجه باشند.

١٩ – مقدار دیه جراحت نافذه

سؤال: تیرى به پهلوى راست کسى اصابت نموده و با فاصله حدود 20 سانتیمتر از همان جا خارج شده است، به عبارت دیگر به مقدار کمى زیر پوست واقع شده و با فاصله کوتاهى خارج شده ولى به درون بدن وارد نشده است، پزشک قانونى اعلام نموده تیر مذکور هیچ آسیب داخلى به احشا و امعا وارد نکرده است، آیا این جرح، مصداق جائفه اى است که یک سوّم دیه کامل، دیه آن است یا مصداق جائفه اى که دو سوّم دیه کامل است یا هیچ کدام و باید ارش معین گردد؟

جواب: این جراحت ظاهراً مصداق نافذه است که دیه آن در روایات معتبره صد دینار تعیین شده است.

٢٠ – اگر دیه کمتر از هزینه درمان باشد

سؤال: در اثر تصادف یا نزاع، ضربه اى به کلیه هاى شخصى وارد و کلیه ها از بین رفته است، یا این که در اثر ضربه، على الدّوام باید تحت معالجه و مراقبت پزشک باشد، یا یکى از کلیه ها یا طحال و یا مثانه همان گونه شده است، تکلیف قاضى در این موارد براى صدور حکم چیست؟ مشروحاً جواب مرقوم فرمایید. در ضمن هزینه معالجه به عهده ضارب است یا مضروب؟ و در صورتى که به عهده مضروب باشد ممکن است دیه کفایت معالجه را نکند، جریان را چگونه باید اصلاح نمود؟

جواب: باید کارشناسان نظر دهند که این آسیب دیدگى عضو داخلى چند درصد کلّ بدن است (همان طور که در مجروحین جنگى محاسبه مى کنند) و سپس به همان نسبت از دیه کامله محاسبه کنند و اگر هزینه درمان بیشتر شود، احتیاط واجب این است که باقیمانده هزینه درمان را بدهند.

٢١ – عدم تعلق خمس به دیه

سؤال: آیا پولى که به عنوان دیه خون گرفته شده با گذشت سال خمس به آن تعلق مى گیرد؟

جواب: دیه خمس ندارد

٢٢ – پرداخت دیه از بیت المال برای اولیای کسی که قاتلش پیدا نشود

سؤال: اگر فردى در اثر تصادف در جاده بمیرد و راننده فرار کند آیا دیه او را میتوان از بیت المال به اولیاى او پرداخت؟ چرا؟

جواب: در صورتى که به هیچ وجه دسترسى به قاتل نباشد میتوان از بیت المال دیه او را پرداخت کرد زیرا خون مسلمان نباید هدر برود.

٢٣ – کشتن غیر عمد حیوانات

سؤال: اگر با ماشین و بدون عمد باعث مرگ گربه شدم آیا باید کفاره یا دیه بدم ؟ در صورت مثبت بودن جواب مبلغ ان چقدر است و به چه کسی باید داد؟ با تشکر

جواب: دیه ای ندارد، صدقه ای در راه خدا بدهید مناسب است.

٢٤ – دیه تشریح جسد انسان

سؤال: آیا تشریح بدن در جایى که جایز است دیه دارد؟

جواب: تشریح بدن انسان در آن جا که شرعاً جایز است، بنابر احتیاط دیه دارد .

٢٥ – دیه کارگرانی که در محیط کار نقص عضو پیدا می کنند

سؤال: در کارخانه سنگبرى تمام وسایل از قبیل دستگاه و سنگ را صاحب کارخانه آماده مى کند و با کارگر قرارداد مى بندد که هر متر سنگ را مثلا در مقابل هزار تومان براى وى آماده سازد. اگر زمانى که کارگر مشغول کار مى شود، دست وى زیر سنگ برود و قطع گردد، آیا دیه دست به صاحب کارخانه تعلّق مى گیرد؟

جواب: چنانچه قراردادى با صاحب کارخانه نداشته باشد و او نیز مقصّر در تنظیم دستگاه شناخته نشود، دیه اى بر او تعلّق نمى گیرد. در ضمن اگر جبران این خسارت در موادّ قانونى استخدام آمده باشد و آنها با توجّه به این مواد، کسى را استخدام کرده باشند، آن هم به منزله قرارداد محسوب مى شود.

٢٦ – فوت اجیر بر اثر بی احتیاطی

سؤال: اگر صاحب کار، شخصى را که در کار کندن چاه استاد و به کارش آگاهى کامل دارد و بیش از پنجاه سال دارد، براى کندن چاهى استخدام کند و آن شخص در حین انجام کار براى کندن و رفتن در چاه پایش بلغزد و در چاه سقوط کند و جان خود را از دست بدهد، آیا ورثه متوفى حقّى بر مالک محلّ مزبور دارند؟

جواب: در شرایط بالا، مالک محلّ مسئولیّتى ندارد مگر این که آن محل داراى ویژگى هاى خاصّى بوده که موجب خطر مى شده و مالک مى دانسته و در اعلام آن کوتاهى کرده باشد.

٢٧ – دیه کودکانی که در اثر ضایعات کارخانه فوت کرده اند

سؤال: کارخانه پتروشیمى بر خلاف اصول بهداشتى و امنیّتى، ضایعات و سموم خطرناک خود را جهت صرفه جویى در هزینه، در برکه آبى در حوالى کارخانه تخلیّه مى نماید و چند کودک بدون اطّلاع در آن آب شنا مى کنند و دچار مسمومیّت شده و پس از مدّتى فوت مى نمایند، آیا مسئولیّتى متوجّه کارخانه مى باشد؟ لطفاً جواب این سؤال را در دو صورتى که برکه آب در زمین متعلّق به کارخانه باشد یا نباشد بیان فرمایید.

جواب: چنانچه برکه در معرض رفتن بچّه ها بوده، کسانى که آب را آلوده کرده اند، در برابر دیه مسئولند و اگر در معرض نبوده،چیزى بر آنها نیست.

٢٨ – ضامن دیه کارگر نابالغ

سؤال: شخصى زراعت مى کند و مرغان خانگى قریه، تخم زراعت او را مى چینند و با پایشان آن زراعت را خراب مى کنند. اگر صاحب زراعت براى جلوگیرى از مرغان، دانه را زهرآلود کرده و بپاشد و مرغان بخورند و بمیرند در حالى که صاحب مرغان را از سم پاشى نیز خبر کرده است آیا ضمان مرغهایى که بر اثر این کار صاحب زراعت تلف مى شوند به عهده صاحب زراعت است؟

جواب: اگر استخدام به اذن ولىّ و مطابق مصلحت و توان کودک بوده و کوتاهى در حفظ کودک نشده و حادثه اتفاقى بوده، هیچ کس ضامن نیست و در صورتى که بدون اجازه ولىّ بوده یا در حفظ او کوتاهى شده است، استخدام کننده ضامن دیه است.

٢٩ – قسامه در جنایت بر اعضاء

سؤال: آیا قصاص در اطراف با قسامه قابل اثبات است؟قسامه در جنایت اعضا نیز ثابت است ولى به وسیله آن تنها دیه ثابت مى شود نه قصاص.

جواب: قسامه در جنایت اعضا نیز ثابت است ولى به وسیله آن تنها دیه ثابت مى شود نه قصاص.

٣٠ – کشتن فرد بی گناه

سؤال: شخصى قصد کشتن فرد بى گناهى را دارد ولى به علّت اشتباه در هویّت مجنى علیه، شخص دیگرى را که وى نیز بى گناه بوده مى کشد، قتل واقع شده از چه نوعى خواهد بود؟

جواب: این قتل عمد است و قصاص دارد ولى احتیاط مستحب آن است که اولیاى مقتول با جانى مصالحه به دیه یا مانند آن کنند.

٣١ – تقسیم دیه و قصاص در جنایت

سؤال: آیا در جنایت عمدی میتواند برای قسمتی از جنایت طلب قصاص کرده و برای بخش دیگر دیه بگیرد؟

جواب: در صورتی که جنایات معتدد باشد مثل اینکه جند انگشت او را قطع کند مانعی ندارد.

٣١ – تقسیم دیه و قصاص در جنایت

سؤال: آیا در جنایت عمدی میتواند برای قسمتی از جنایت طلب قصاص کرده و برای بخش دیگر دیه بگیرد؟

جواب: در صورتی که جنایات معتدد باشد مثل اینکه جند انگشت او را قطع کند مانعی ندارد.

٣٢ – بازداشت محکوم به دیه ای که کفیل و وثیقه ندارد

سؤال: چنانچه متّهم محکوم به پرداخت دیه شده، و ضامن معتبر از قبیل کفیل یا وثیقه نداشته باشد، لکن هنوز در مهلت دو سال در غیر عمد، و یکسال در عمد باشد، آیا بازداشت وى قبل از مهلت مقرّر شرعیّه، مجوّز شرعى دارد؟

جواب: هرگاه بیم آن برود که متّهم فرار کند، و هرگز دیه را نپردازد، و از طریق ضمانت و کفالت مشکل حل نشود، مى توان او را بازداشت کرد.

٣٣ – مطالبه خسارات جسمی و معنوی مازاد بردیه

سؤال: آیا خسارت جسمی و معنوی و ازکارافتادگی مازاد بر دیه قابل مطالبه است ؟

جواب: اگر نقص مستقلی بوده و از آثار معمولی آن جنایت نباشد قابل مطالبه است.

٣٤ – معلوم نبودن راننده و سرنشین در تصادفات منجر به فوت

سؤال: در حادثه سقوط اتومبیل، به لحاظ تغییر مسیر ناگهانى آن، راننده و سرنشین هر دو فوت نموده اند. با توجّه به این که:

اوّلا: اولیاى دم هر کدام، خواهان دیه هستند.

ثانیاً: اظهارات شهود در مورد این که کدام یک از متوفّیان رانندگى اتومبیل را بر عهده داشته و کدام یک سرنشین بوده، با هم در تعارض مى باشد.

ثالثاً: نظریّه کاردان فنّى تصادفات، کارشناس رسمى دادگسترى، و هیأت هاى سه نفره و پنج نفره کارشناسان، در خصوص مورد مذکور مغایر همدیگر است. و در یک جمله قناعت وجدانى دادگاه را فراهم نیاوده است، مسؤول پرداخت دیه کیست؟

جواب: دیه از هر دو طرف ساقط مى شود.

٣٥ – اجبار قاتل به پرداخت دیه

سؤال: اگر ولىّ دم در قتل عمد مطالبه دیه کند، و قاتل حاضر به پرداخت آن نشود، آیا مى توان او را به پرداخت دیه محکوم نمود؟

جواب: دیه در قتل عمد تنها با توافق طرفین قابل وصول است، و نمى توان قاتل را اجبار کرد.

٣٦ – خودکشی قاتل قبل از قصاص

سؤال: اگر قاتل عمد قبل از اجراى قصاص خودکشى کند، آیا دیه ساقط مى شود؟

جواب: دیه از اموال او برداشته مى شود.

٣٧ – عدم دسترسی به قاتل

سؤال: هرگاه قاتل فرار کند و تا هنگام مُردن به او دسترسى نباشد، در این صورت تکلیف دیه چیست؟

جواب: مى توان دیه را از اموال او برداشت.

٣٨ – مطالبه دیه از شخصی که اذن بر ایراد جراحت داشته است

سؤال: آیا إذن وارد ساختن جنایت از سوى مجنىّ علیه، موجب سقوط ارش یا دیه مى گردد؟ به عبارت دیگر، اگر شخصى به دیگرى اجازه دهد که جنایتى بر او وارد کند. آیا پس از ایراد جنایت، مجنىّ علیه مى تواند مطالبه خسارت نماید؟

جواب: این اذن از نظر تکلیفى مجوّز ایراد جنایت نمى شود، و دیه نیز دارد; مگر این که مجنىّ علیه بعد از وقوع جنایت جانى را عفو کند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -