انهار
انهار
مطالب خواندنی

دیه منافع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – دیه صدمات متعدد در اثر تصادف

سؤال: طبق گواهى پزشکى قانونى، صدمات وارده بر مصدومى بر اثر تصادف به شرح ذیل بوده است:

1ـ شکستگى مهره پنجم گردن، که منجر به آسیب وسیع و قطع (نود درصد) نخاع گردیده است.

2ـ از بین رفتن کامل قدرت مقاربت.

3ـ عارضه بى اختیارى ادرار بر اثر آسیب عصبى.

4ـ بى اختیارى کامل کنترل ضبط باد و مدفوع.

5ـ فلج نسبى دو دست در حدود هفتاد درصد.

6ـ فلج هر دو پا در حدود نود و پنج درصد.

با توجّه به این که عوارض بندهاى دوّم تا ششم همگى از عوارض شکستگى مهره گردن و قطع نسبى نخاع مى باشد، دیه صدمات فوق چه مقدار است؟

جواب: نسبت به از بین رفتن قدرت مقاربت و بى اختیارى ادرار و بى اختیارى مدفوع، هر کدام یک دیه کامل تعلّق مى گیرد. و در مورد فلج پا و دست، با توجّه به این که شلل کامل 32 دیه را دارد، باید نسبت را بسنجند و دیه را تعیین کنند. و در مورد شکستن یک مهره ارش دارد.

٢ – دیه فرد مصدومی که مقصر آن فوت کرده است

سؤال: بر اثر تصادفى که منجر به شکستن دست و پاى چپ اینجانب گردیده، مدّت یک سال است که خانه نشین شده ام، زیرا پایم از ناحیه زانو، که پزشکان پلاتین گذاشته اند، خم و راست نمى شود. و در دستم، به علّت شکستگى زیاد پلاتین به کار رفته، و هیچ یک از انگشتانم خم و راست نمى شود. پزشکان نظر داده اند مدّت دو سال باید پلاتین در بدنم باقى باشد. فردى که با اینجانب تصادف نموده فوت کرده، و از نظر کارشناسان راهنمایى و رانندگى مقصّر شناخته شده است. لطفاً بفرمایید:

1ـ آیا متوفّى ضامن است؟

2ـ اگر ارث، یا ملکى، از متوفّى باقى مانده باشد، اولیاى دم مى توانند آن را به عنوان دیه پرداخت نمایند؟

3ـ آیا اولیاى دم نیز ضامن مى باشند؟

4ـ دیه خسارات وارده بر من چقدر است؟

5ـ علاوه بر دیه، پولى که اینجانب تاکنون هزینه کرده ام نیز باید پرداخت شود؟

جواب: 1 تا 5: در صورتى که طبق گواهى کارشناسان متدیّن و موثّق راهنمایى و رانندگى، شخص متوفّى مقصّر شناخته شده، باید دیه شکستگى هاى شما را از اموال به جاى مانده از او بپردازند. و اگر هزینه هاى لازم و ضرورى درمان بیش از دیه باشد، باید آن هم پرداخت گردد. و اگر میّت مالى نداشته باشد، اولیاى او مسؤولیّتى در برابر شما ندارند. و دیه فلج یک سوّم دیه آن عضو است، و اگر 80% فلج حاصل شده باشد، به همین نسبت از یک سوّم محاسبه مى شود. و اگر فلج بر طرف مى شود دیه ندارد، بلکه ارش دارد، که به وسیله کارشناسان متدیّن و آگاه تعیین مى شود.

٣ – دیه صدمات وارده به مغز

سؤال: آیا مغز به عنوان یک عضو حیاتى داراى ارش است، یا دیه؟ قسمتهاى مختلف و اعضاى مرتبط با مغز، از قبیل سطح نخاعى، تحتانى، قشرى و مانند آن، هر کدام داراى ارش یا دیه خاصّى هستند؟

جواب: هر کدام داراى ارش هستند، و اگر آسیب به مغز سبب از میان رفتن منافع (مانند تکلّم و گویایى و مانند آن) شود دیه منافع جارى است.

٤ – دیه جنایتی که موجب بی اختیاری ادرار و مدفوع شود

سؤال: جنایتى که موجب سلس و ریزش ادرار و مدفوع در تمام ایّام و تا پایان روز مى گردد، هر کدام دیه کامله دارد، یا ریزش ادرار موجب دیه کامله، و ریزش مدفوع موجب ارش مى گردد؟

جواب: در صورتى که با یک ضربه حاصل شده باشد، یک دیه دارد.

٥ – دیه بیماری که در اثر سهل انگاری پزشک دچار مرگ مغزی شده

سؤال: خانم جوانى که حامله بوده بنا به تشخیص دکتر معالج از طریق سزارین تحت عمل جرّاحى قرار گرفته، که متأسّفانه بعد از عمل دچار ضایعه شده است. بنا به تشخیص پزشک قانونى، بیمار در حال حاضر با توجّه به آسیب مغزى، و اختلال هوشیارى بدون برگشت، به سطح هوشیارى قلبى در وضعیّت نباتى به سر مى برد، و هیچ گونه ارتباطى با محیط اطراف ندارد، و کلّیّه حسّ ها، اعمّ از بینایى، شنوایى، صوتى، چشایى، جنسى و بویایى را از دست داده است. سازمان نظام پزشکى علّت حادثه را عدم امکانات و تجهیزات بیمارستان عنوان نموده، و مسؤولیّت حادثه را متوجّه دکتر بى هوشى و پرستار بهبودى و مسؤولین بیمارستان دانسته است. حال با توجّه به این که مدّت چهار سال و چهار ماه است که بیمار در چنین وضعیّتى بسر مى برد، و امکان دارد تا چند سال دیگر نیز این وضعیّت به طول بیانجامد، سؤال این است که آیا براى هر کدام از اعضا و منافع باید دیه جداگانه پرداخت شود؟

جواب: چنانچه مرگ مغزى سرانجام منتهى به مرگ قطعى شود یک دیه بیشتر ندارد، که در میان کسانى که عامل آن بوده اند به نسبت تقسیم مى شود.

٦ – دیه ضایعات اعصاب و روان

سؤال: آیا ضایعات عصبى، حسّى، فلج اعصاب دست، صدمات وارد به جمجمه، که منجر به صدمه عصبى هر یک از اعصاب دوازده گانه مغزى مى شود، آسیبهاى اعصاب کرانیال و محیطى، آسیبهاى روانى متعاقب ضربه اختلالات بینایى و شنوایى بر اثر ضربه، ضایعات اعصاب و روان به هر دلیل، ضایعات اعصاب حسّى و حرکتى، از بین رفتن حسّ بویایى و نورالژى، که تست قابل دسترس جهت تأیید آن وجود ندارد، کما و عوارض ناشى از آن، دیه مقرّر دارد؟

جواب: در مواردى که در قانون شرع دیه براى آن تعیین نشده رجوع به ارش مى شود. و تعیین ارش بر اساس درصد ضایعه اى است که به تصدیق اهل خبره مورد اعتماد حاصل مى شود.

٧ – عقیم کردن توسط پزشک

سؤال: هرگاه پزشک مرد یا زنى را عقیم کند، آیا باید دیه بپردازد؟

جواب: دیه ندارد. ولى اگر قابل بازگشت نباشد، شرعاً جایز نیست.

٨ – دیه بافت نرم عصبی دست

سؤال: چنان چه بر اثر شکستگى استخوان دست، یا سایر اعضا که دیه معیّنى دارد، بافت نرم عصبى از بین برود. آیا علاوه بر دیه شکستگى، ارش نیز به مجنىّ علیه تعلّق مى گیرد؟ چنانچه شکستگى منجر به از بین رفتن بافت نرم عصبى شود، و آن عضو کارآیى اوّلیه خود را از دست بدهد، و دچار عوارضى مثل لنگیدن شود، آیا مى توان علاوه بر دیه شکستگى، به نسبت عدم کارآیى آن عضو ارش در نظر گرفت؟

جواب: چنانچه آن عضو به کلّى از کار بیفتد، دیه شلل که 32 دیه عضو است دارد. واگر به طور کامل از کار نیفتد، به همان نسبت از کار افتادگى از این دیه محاسبه مى شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -