انهار
انهار
مطالب خواندنی

پرداخت دیه از بیت المال

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – پرداخت نصف دیه زن از بیت المال

سؤال: از جایی نقل شده است که «چنانچه مردی زنی را به قتل برساند و خانواده زن بخواهند قصاص کنند، باید نصف دیه مرد را بپردازند و اگر توانایی پرداخت نداشته باشند در صورت اجازه حاکم شرع می توان از بیت المال مبلغ مذکور را پرداخت و قصاص را به بر مرد قاتل جاری کرد» در صورت امکان نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی را در این مورد بفرمایید.

جواب: لزومی ندارد که تفاوت دیه را از بیت المال بپردازند مگر در جایی که ترک قصاص سبب فتنه ای در آنجا گردد.

٢ – عدم تمکن مالی اولیای دم برای پرداخت کردن فاضل دیه

سؤال: چنان چه اولیاى دم علیرغم اصرار بر قصاص، قدرت پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند، و از طرفى به طور عادى نیز امیدى به تمکّن آنان در آینده نباشد، بفرمایید:1ـ آیا در این گونه موارد قصاص به طور قهرى تبدیل به دیه مى شود؟ 2 ـ چنانچه پاسخ منفى است، در شرایطى که عدم قصاص، یا تأخیر آن، به مصلحت نباشد، و چه بسا عوارض سیاسى و اجتماعى شدیدى در بر داشته باشد، آیا مى توان با پرداخت فاضل دیه از بیت المال قصاص را اجرا نمود؟ 3 ـ در فرض مسأله، آیا مى توان بدون ردّ فاضل دیه، قصاص را اجرا نمود، و فاضل دیه به عنوان دین بر ذمّه ولىّ دم باقى بماند؟4ـ اگر (آن گونه که برخى از فقها مى فرمایند) در این گونه موارد، وظیفه صبر کردن تا زمان توانایى ولىّ دم باشد، در مواردى که ممکن است انتظار قصاص سالها به طول بکشد، و این امر براى قاتل و خانواده وى موجب عسر و حرج گردد، تکلیف چیست؟

1- در صورتى که امیدى به پرداخت فاضل دیه در آینده نزدیک نباشد، حکم قصاص تبدیل به دیه مى شود.

2- در صورتى که عدم اجراى قصاص واقعاً مشکل آفرین بوده باشد، پرداختن فاضل دیه از بیت المال بى مانع است.

3- جایز نیست.

4- در صورت احتمال یسار در آینده دور، تبدیل به دیه مى شود.

٣ – دیه کودکانی که بر اثر نارنجک کشته شده اند

نارنجکى که معلوم نیست از کجا و توسّط چه کسى آورده شده، در دست یکى از بچّه ها منفجر گردیده، و بر اثر انفجار آن دو پسربچّه کشته مى شوند. حال با توجّه به این که هر کدام از اولیاى دم، از طرف مقابل شاکى بوده، و مدّعى است که فرزند او نارنجک را آورده، تکلیف چیست؟ آیا عاقله، با توجّه به صغیر بودن مقتولین مسؤولیّتى دارد؟ بر فرض این که هیچ کس متّهم نباشد، تکلیف دیه چه مى شود؟

جواب: این مسأله چند صورت دارد: نخست این که یقین داشته باشیم یکى از آن دو بچّه عامل قتل بوده، ولى شناخته نشود. در اینجا دیه یک انسان تقسیم بر عاقله طرفین مى شود، و از عاقله یکى گرفته به ولىّ دم دوّمى داده مى شود و بالعکس. دیگر این که احتمال داده شود این حادثه اتّفاقى رخ داده، و هیچ یک عامل آن نبوده اند. در این صورت دیه اى ندارد. سوّم این که یقین داشته باشیم شخص ثالثى عامل این کار بوده، و آن شخص مجهول باشد. در این صورت دیه در بیت المال است.

٤ – اقرار جداگانه دو نفر به قتل

سؤال: ماده 236 قانون مجازات اسلامی بیان می دارد که(( اگر کسی به قتل عمدی شخصی اقرار کند پس از ان دیگری به قتل عمدی همان مقتول اقرا نماید در صورتی که اولی از اقرارش برگردد قصاص ودیه از هر دو ساقط می شود و دیه از بیت المال پرداخت می شود واین در حالی است که قاضی احتمال عقلایی ندهد که قضیه توطئه امیزاست)) الف ) آیا این ماده قانونی از فقه گرفته شده است؟ ب) اگر اولیاء دم درخواست دیه داشته باشند چه کسی باید دیه بدهد؟ ج) این ماده قانونی را از نظر فقهی توضیح دهید.

جواب: این ماده قانونی از حدیث معتبری گرفته شده است و فقها به آن فتوا داده اند و بیت المال دیه آن را می پردازد.

٥ – زنده شدن قاتل بعد از قصاص

سؤال: چنانچه کسى محکوم به قصاص شود و به عنوان قصاص نفس حلق آویز شود و پزشک متخصّص گواهى نماید که فوت کرده است ولى در سردخانه به هوش بیاید و زنده شود:

الف) آیا حکم قصاص به قوّت خود باقى است یا ساقط است؟

ب) در صورت باقى بودن قصاص به قوّت خود، آیا دیه حلق آویزى اوّل به جانى تعلّق مى گیرد؟

ج) مسؤول پرداخت دیه کیست؟

د) مهلت پرداخت دیه چه مدّت است؟

جواب: الف) حکم قصاص به قوّت خود باقى است و ارباب دم مى توانند آن را مطالبه کنند.

ب و ج) هرگاه جراحت یا نقص عضوى یا ضایعه دیگرى بر او وارد شده، احتیاط واجب آن است که دیه آن را از بیت المال بپردازند.

البتّه این در صورتى است که حکم توسط قاضى و مأموران او اجرا شده باشد

و در اجراى حکم عمداً کوتاهى نشده باشد.

د) مانند سایر دیات است.

٦ – عدم شناسایی قاتل

سؤال: هرگاه در قتل عمد، یا غیر عمد، یا صدمات دیگر، متّهم شناسایى نشود، آیا لازم است دیه از بیت المال پرداخت گردد؟ در صورتى که پاسخ مثبت باشد، آیا اعلان این مطلب و قید آن در حکم لازم است، مخصوصاً اگر اثر نامطلوبى در جامعه داشته باشد، و مورد سوء استفاده قرار گیرد؟

جواب: در صورتى که قاتل شناخته نشود، دیه را باید از بیت المال پرداخت. و لازم نیست این مسأله به طور آشکار اعلان شود، تا سبب سوء استفاده افرادى گردد. همچنین اگر قاتل واقعاً معسر شود، به طورى که امیدى براى آینده نیز نباشد.

٧ – عدم شناسایی ضارب

سؤال: در صورتى که ضارب فرار کند، یا ناشناخته باشد، آیا مى توان دیه جراحات و صدمات وارده بر مجنىّ علیه را از بیت المال پرداخت؟

جواب: در غیر قتلى دلیلى بر گرفتن دیه از بیت المال یا خویشان جانى فرارى نداریم.

٨ – کشته شدن کودک نابالغ توسط فرد ناشناس

سؤال: فرزند 12 ساله اینجانب در کوچه به چیز مشکوکى برخورد نموده، مشغول بازى با آن مى شود. در این هنگام شىء مذکور، که ظاهراً نوعى مواد منفجره شبیه گلوله خمپاره بوده، منفجر و منجر به فوت ایشان مى گردد. بر اساس اظهارات چند نفر، موتور سوار ناشناسى آن شىء را در کوچه رها کرده است. با توجّه به این که خون مسلم نباید هدر رود، آیا دیه فرزند اینجانب بر بیت المال است؟

جواب: چنانچه ثابت شود شىء مزبور را موتور سوارى آنجا رها کرده، و دسترسى به او حاصل نشود، دیه آن طفل باید از بیت المال پرداخته شود. ولى چنانچه کودک آن شىء را از داخل منزل برداشته، دیه او بر بیت المال نیست.

٩ – ضمان جراحات غیر قتل

سؤال: فرزندم، در حالى که بر ترک موتور سیکلت سوار بود، بر اثر تصادف با اتومبیل به شدّت مجروح و مصدوم گردید. متأسّفانه راننده متخلّف و بى وجدان از صحنه تصادف گریخته، و تا این لحظه شناسایى نشده است. شدّت آسیب هاى وارده بر فرزندم به حدّى است که حواس خود را از دست داده، و ما اکنون سالهاست که همانند طفل یکساله اى از او پذیرایى مى کنیم. اگر در حکومت اسلامى صدمه اى به مسلمانى وارد شود، و متّهم شناسایى نشود، پرداخت دیه بر عهده کیست؟

جواب: دیه بر عهده جانى است، و دلیلى بر گرفتن دیه در غیر قتل از خویشاوندان جانى یا بیت المال نداریم.

١٠ – اعسار جانی از پرداخت دیه

سؤال: در موارد اثبات اعسار جانى از پرداخت دیه، اعمّ از این که موضوع آن قتل یا ضرب و جرح عمدى، یا در حکم شبه عمد، یا شبیه عمد باشد و محکوم علیه معسر نیز در دسترس باشد، لکن جهت اعسار مذکور حتّى در مدّت طولانى نیز قادر به پرداخت دیه مورد حکم نباشد. آیا باید از بیت المال پرداخت نمود، یا بر عهده بستگان محکوم علیه (الاقرب فالاقرب) است، یا در این فرض کسى جز محکوم علیه معسر ضامن نمى باشد؟

جواب: در فرض سؤال چنان چه جنایت از قبیل قتل بوده باشد، دیه از بیت المال پرداخته مى شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -