انهار
انهار
مطالب خواندنی

عاقله

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – دیه کور شدن کودک توسط کودک دیگر

سؤال: حدود چهار سال قبل فرزند حقیر، به نام مهدى (که در آن زمان سه ساله بود) در یک مجلس مهمانى با مادرش دعوت داشته اند که در آن مجلس در موقع صرف میوه، مهدى ـ طبق گفته مادرش و دیگران ـ چاقویى را پرتاب مى کند که به صورت پسر بچّه سه ساله دیگرى که مشغول بازى بودند خورده و یک چشم آن پسر بچّه نابینا مى شود. به عرض مبارک مى رساند که بزرگترها هیچ گونه مداخله اى نداشته و بچّه ها با یکدیگر مشغول بازى بودند و از طرفى بچّه مضروب فرزند خواهرم مى باشد. خواهرم پس از گذشت سه سال از آن حادثه، دادخواهى نموده است و از نظر وضع مالى جز یک مشت بدهى چیز دیگرى ندارم، با توجّه به وضع مالى من دیه بر عهده چه کسى است؟

جواب: دیه باید پرداخت شود ولى بر عهده شما نیست، بلکه بر عهده مردان خویشاوند از طرف پدر است که در میان آنها تقسیم کرده و هرکدام سهمى از آن را به مقدار توانایى بپردازند.

٢ – قتل به سبب دادن اسلحه به کودک نابالغ

سؤال: در مناطق ما رسم است که اهالى هر محلّه در ایّام فراغت و مناسبتهاى مختلف به عنوان تفریح و تفنّن، اقدام به مسابقه تیراندازى مى کنند که متأسفانه در جریان یکى از مسابقه ها شخصى اسلحه کلاشینکف شخص دیگرى را در اختیار پسر بچّه نابالغى (12 ـ 13 ساله) قرار داده و با این که اطرافیان تذکّر مى دهند که مواظب اسلحه و پسر بچّه باشد مى گوید کاملا مواظب هستم و مشغول راهنمایى او شده و مى گوید چنان کن و چنین بگیر، پسر بچّه طبق دستور عمل کرده، ولى چون اسلحه روى رگبار بوده از اختیار بچهّ خارج شده و راهنما را مورد اصابت قرار داده و به قتل مى رساند، حال:

الف) آیا راهنماى مقتول بدون اجازه والدین پسر بچّه به هر عنوان، حق داشته اسلحه در اختیار وى قرار دهد؟

ب) آیا مقتول در قتلش معاون یا مباشر مى باشد یا هر دو محسوب مى شود و یا هیچ کدام؟ خلاصه، دیه مقتول به عهده چه کسى مى باشد؟

ج) در صورتى که دیه بر عاقله تعلّق گیرد، آیا با وجود پدر شامل باقى نزدیکان نیز مى شود؟ در ضمن مشخص بفرمایید تقسیم دیه بر عاقله بر چه اساس مى باشد؟

جواب: الف) حقّ چنین کارى را نداشته است.

ب) هرگاه قرار دادن اسلحه در اختیار چنین کودکى عرفاً کار خطرناکى محسوب شود، راهنما در برابر آن مسؤول است و اگر خودش کشته شده باشد دیه ندارد در غیر این صورت دیه بر عاقله است.

ج) احتیاط این است که پدر هم شرکت کند و امّا شرکت دیگران قطعى است و طرز تقسیم دیه بین آنها برحسب توانایى و چگونگى امکانات آنهاست که خودشان یا در صورت اختلاف به کمک حاکم شرع، دیه را در میان خود سرشکن مى کنند.

٣ – اقرار کودک نابالغ به جنایت در مسأله عاقله

سؤال: همان گونه که مستحضرید در مواردى که جانى اقرار به جنایت خطایى خود کند، عاقله ضامن نیست. حال اگر طفلى، که عمد او خطاى محض تلقّى مى شود، اقرار به جنایت خود نماید، آیا خود طفل ضامن است، یا عاقله وى؟

جواب: اقرار طفل در هیچ حال معتبر نیست.

٤ – ضمان عاقله در جراحاتی که ارش آن معادل موضحه و بالاتر است

سؤال: از آنجا که عاقله ضامن جراحت موضحه به بالا مى باشد، مشروط بر این که خطاى محض باشد. لطفاً بفرمایید:

1ـ چنانچه جراحتى وارد شود که ارش دارد، و ارش آن معادل با موضحه یا بالاتر باشد، آیا عاقله ضامن است؟

2ـ در جراحات متعدّدى که دیه مجموع آن معادل موضحه یا بیشتر، ولى منفرداً کمتر است (اعمّ از این که دیه مقدّره داشته باشد، یا نداشته باشد) چطور؟3ـ جراحاتى وارد شده که کمتر از موضحه دیه دارد، لکن عیبى از آن حاصل شده که دیه جراحت به همراه عیب معادل موضحه یا بیشتر مى شود. در این صورت عاقله ضامن است؟

جواب: 1- فرقى بین ارش و دیه در این جهت نیست.

2- جنایات مستقلّه که هر کدام دیه آن کمتر از موضحه است، مشمول حکم عاقله نیست.

3- در این فرض که جنایت، جنایت واحده است، شامل مى شود.

٥ – ثبوت قتل خطای محض با علم قاضی

سؤال: هرگاه قتل خطاى محض با علم قاضى ثابت شود، دیه بر عهده چه کسى است؟ عاقله، یا خود جانى؟

جواب: احتیاط واجب آن است که خود جانى بپردازد.

٦ – اگر مجنون و صغیر بر پدر جنایت وارد کنند

سؤال: اگر مجنون یا صغیر، بر پدر خود ضرب یا جرحى که دیه آن بر عهده عاقله است وارد کند، مسؤول پرداخت دیه کیست؟

آیا در این مورد خاص مى توان سایر اقرباى نسبى مجنون یا صغیر را که جزء ورثه فعلى او محسوب نمى شوند (مانند برادران) به ترتیب اقربیّتِ به جانى مسؤول پرداخت دیه به عنوان عاقله دانست؟

جواب: آرى دیه بر عاقله است، ولى سهمى از آن به صغیر یا مجنون نمى رسد.

٧ – فوری بودن پرداخت دیه توسط عاقله

سؤال: در رابطه با کیفیّت و شرایط مسؤولیّت عاقله پاسخ دهید:عاقله در چه مدّتى باید دیه، یا ارش را بپردازد؟

جواب: هرگاه دیه سنگین بوده باشد، باید مانند دیه عمد در أجل مناسب پرداخت شود، والاّ جنبه فورى دارد.

٨ – استنکاف عاقله از پرداخت دیه

سؤال: در صورتى که عاقله از پرداخت دیه استنکاف نماید، یا عاجز از پرداخت باشد، تکلیف چیست؟

جواب: هرگاه در آینده امید قدرت براى او هست، باید تأخیر انداخت. و اگر امیدى نیست، باید از بیت المال پرداخت شود. و اگر عمداً تأخیر اندازد و توانایى دارد، حاکم شرع مى تواند او را مجبور سازد، و یا به زندان افکند.

٩ – بلوغ جانی صغیر در زمان دادرسی

سؤال: در مورد جنایت صغیر، که در زمان دادرسى و صدور رأى بالغ و رشید شده، دیه متعلّقه همچنان بر عهده عاقله است، یا خود جانى باید بپردازد؟

جواب: دیه بر عهده عاقله است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -