انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرط سوم: از اجزاء مردار نبودن

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شرط سوم[1]
(مسأله 821)لباس نمازگزار باید از اجزاء حیوان مرده ای که خون جهنده دارد، یعنی حیوانی که اگر رگش را ببرند خون از آن جستن می کند، نباشد1 بلکه اگر از حیوان مرده ای که مانند ماهی2، خون جهنده ندارد لباس تهیه کند، احتیاط واجب3 آن است که با آن نماز نخواند4.
1- سبحانی: خون از آن به فشا ر می آید...
2- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، مکارم، صافی، زنجانی، فاضل، نوری، وحید: و مار...
3- فاضل: احتیاط مستحبّ...
4- بهجت: اگر از اجزای حیوان حلال گوشت مرده ای که مانند ماهی، خون جهنده ندارد لباس تهیه کند، نماز در آن مانعی ندارد.
*****
سیستانی: مسأله- شرط سوم: لباس نمازگزار که به تنهایی می توان با آن عورت را پوشانید باید از اجزاء مردار حیوانی که خون جهنده دارد- یعنی حیوانی که اگر رگش را ببرند خون از آن جستن می کند- نباشد و این شرط بنابراحتیاط واجب در لباسی که به تنهایی نمی توان با آن عورت را پوشانید نیز ثابت است. و احتیاط مستحب آن است که با لباسی که از مردار حیوانی که خون جهنده ندارد- مانند مار- تهیه شده، نماز نخواند.
مظاهری: مسأله- شرط سوم: باید لباس نمازگزار از اجزای حیوان مرده ای که خون جهنده دارد نباشد و اگر کسی عمدا و در حال اختیار و با دانستن اینکه لباس او از مردار است و با علم به مسأله ، در آن نماز بخواند نماز او باطل است ولی اگر سهوا یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او از مردار است یا ندانستن مسأله باشد اشکال ندارد.
(مسأله 822)باید چیزی از مردار مانند گوشت و پوست آن که روح داشته بنابراحتیاط واجب همراه نمازگزار نباشد، گرچه لباس او هم نباشد.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 823.
*****
خوئی: مسأله- هرگاه چیزی از مُردار، مانند گوشت و پوست آن که روح داشته ، همراه نمازگزار باشد. بعید نیست نمازش صحیح نباشد..
. اراکی، گلپایگانیة فاضل، صافی، وحید: اگر چه لباس او نباشد نمازش (صافی، وحید: بنابراحتیاط) باطل است.
. زنجانی: اگرچه لباس او نباشد، در صورتی که به بدن یا لباسش چسبیده باشد نماز او باطل است.
. سیستانی: نمازش صحیح است.
مکارم: مسأله- نمازگزار باید از اجزاء مردار، چیزی همراه نداشته باشد هرچند به صورت لباس هم نباشد.امّا اجزایی که مانند مو و پشم بی روح است مانعی ندارد، مثلا می توان از مو و پشم مردار حلال گوشت لباس تهیه کرد و با آن نماز خواند.
سبحانی: مسأله- نمازگزار باید چیزی از مردار مانند گوشت و پوست آن که روح داشته، همراه نداشته باشد.
تبریزی: مسأله- هرگاه چیزی از مردار، مانند گوشت و پوست آن که روح داشته لباس نمازگزار نبوده و همراه او باشد، بعید نیست نمازش صحیح نباشد.
(مسأله 823)اگر چیزی از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم که روح ندارد همراه نمازگزار باشد، یا با لباسی که از آنها تهیه کرده اند، نماز بخواند نمازش صحیح است.
مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 822.
*****
مظاهری: مسأله- اگر از چیزی مانند مو و پشم حیوان مرده ای، که روح ندارد، لباس تهیه کرده باشند نماز خواندن در آن اشکال ندارد؛ و همچنین اگر چیز ی از آن مانند گوشت و پوست و مو و پشم و استخوان همراه نمازگزار باشد مانعی ندارد.
مسائل اختصاصی
فاضل: مسأله 830- اگر غیر از لباس غصبی و لباسی که از مردار تهیه شده، لباس دیگری ندارد و ناچار نیست لباس بپوشد، باید به دستوری که برای برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مکارم: مسأله 752- با لباسهای چرمی که از بازار مسلمانان تهیه می شود، می توان نماز خواند هر چند شکّ داشته باشد که از حیوانی است که ذبح شرعی شده یا نه، امّا اگر یقین داشته باشد که چرم را از ممالک غیر اسلامی آورده اند و فروشنده یک انسان لاابالی است که دربارهٔ آن تحقیق نکرده نماز با آن جایز نیست. و اگر نداند چرم از بلاد اسلامی است یا غیراسلامی، اشکالی ندارد.
مظاهری: مسأله 665- با لباس های چرمی که از بازار مسلمین تهیه می شود اگر شک داشته باشد که از حیوانی است که ذبح شرعی شده یا نه ، می توان نماز خواند؛ امّا با لباس های چرمی که از ممالک غیر اسلامی آورده می شود نماز با آن جایز نیست ولی اگر شک داشته باشد که چرم مصنوعی است یا چرم واقعی نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
_____________________________
1- زنجانی: شرط سوم: لباس نماز گزار از اجزاء مردار نباشد

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -