انهار
انهار
مطالب خواندنی

سهم سادات و انتساب به آنان‏

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1009: مادر من از سادات است، لطف فرموده امور ذيل را بيان فرماييد:
 1 ـ آيا من هم از سادات محسوب مى‏شوم؟
 2 ـ آيا فرزندان من هر چقدر پائين روند، از سادات شمرده مى‏شوند؟
 3 ـ بين کسى که از طرف پدر سيد است و کسى که از طرف مادر سيد است، چه تفاوتى وجود دارد؟
جواب:  گرچه منتسبين به پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) از طرف مادر هم از اولاد رسول اکرم(صلى الله عليه وآله) محسوب مى‏شوند، ولى ملاک ترتب آثار و احکام شرعى سيادت، انتساب از طرف پدر است.

سؤال 1010: آيا فرزندان عباس بن على بن ابى‌طالب(عليهم السلام) احکام ساير سادات را دارند، مثلاً آيا طلبه علوم دينى که منسوب به اين خانواده است، مى‏تواند ملبس به لباس سادات شود؟ آيا اولاد عقيل بن ابى طالب هم اين حکم را دارند؟
جواب:  کسى که از طرف پدر به عباس بن على بن ابى‌طالب(عليهم‌السلام) منسوب است، سيّد علوى مى‏باشد و همه سادات علوى و عقيلى، هاشمى هستند و حق استفاده از مزاياى خاص سادات هاشمى را دارند.

سؤال 1011: به تازگى به سند شخصى يکى از فرزندان عموى پدرم دست يافته‏ام که در آن اسم صاحب سند شخصى با عنوان سيد ذکر شده، بنا بر اين و با توجه به اينکه در ميان فاميل مشهور است که ما از سادات هستيم و با قرينه بودن دليلى که اخيراً به آن دست يافته‏ام، خواهشمندم نظر مبارک خود را راجع به سيادت من بيان فرماييد.
جواب:  صرف ذکر عنوان سيّد در سندى که به نام يکى از اقوام نسبى شماست، حجت شرعى بر سيادت شما محسوب نمى‏شود، و تا زمانى که سيادت خود را با اطمينان يا با استناد به دليل شرعى احراز نکرده‏ايد، احکام و آثار شرعى سيادت بر شما مترتب نمى‏شود.

سؤال 1012: کودکى را به فرزندى پذيرفته و نام او را على گذاشته‏ام و براى گرفتن شناسنامه به اداره ثبت احوال مراجعه کردم و در آنجا براى فرزند خوانده‏ام لقب سيد گذاشتند، ولى من به علت خوف از جدم رسول الله(صلى الله عليه وآله) آن را نپذيرفتم و در حال حاضر مردد هستم بين اينکه فرزند خواندگى آن طفل را رد کنم و يا اينکه مرتکب معصيت قبول سيادت کسى شوم که سيد نيست، کداميک از دو راه را انتخاب کنم؟ اميدوارم مرا راهنمايى فرماييد.
جواب:  بر فرزند خواندگى آثار شرعى بنوّت مترتب نمى‏شود، و کسى هم که از طرف پدر واقعى اش سيّد نيست، آثار و احکام سيادت را ندارد، ولى به هر حال نگهدارى کودک بى‌سرپرست شرعاً عمل بسيار خوب و پسنديده‏اى است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -