انهار
انهار
مطالب خواندنی

تعزيرات

بزرگ نمایی کوچک نمایی


سؤال 1889 :آيا قاضى در تعزيرات، حق دارد گذشت كند؟

جواب: در گناهانى كه جنبه حق الناس دارد، مثل غيبت و تهمت، بعد از ثبوت و مطالبه طرف دعوى، تعزير لازم مى شود. و حاكم حق عفو ندارد. ولى اگر طرف دعوى مطالبه نكرد، حاكم مى تواند عفو كند. و در گناهانى كه جنبه حق الناس ندارند، حاكم جامع الشرايط، طبق صلاحديد خود عمل مى كند.

سؤال 1890 :در فرض بالا، آيا بين تعزيرات فقهى و تعزيراتى كه حكومتى مى باشد، فرقى هست؟

جواب: فرقى نيست، ولى قاضى منصوب تابع نصب است، و بايد طبق مقررات آن عمل كند.

سؤال 1891 :آيا صرف نگهدارى نوار مبتذل و غير مجاز، و نيز صرف نگهدارى شراب، جرم و قابل تعزير مى باشد؟

جواب: خير، صرف نگهدارى چيزهاى مذكور، موجب تعزير نمى شود. بلكه بايد معلوم شود كه هدف از نگهدارى آنها چه بوده؟ و بعد از طى مراحل امر به معروف و نهى از منكر، اگر قاضى مجتهد جامع الشرايط باشد، طبق نظر خود عمل كند. والاّ تابع نصب است.

سؤال 1892 :در مورد پوشيدن طلا توسط مردان و تظاهر به آن، با صرفِ مشاهده توسط قاضى مى توان تعزير كرد يا خير؟

جواب: در تظاهر به گناه و حرام پس از طى مراحلِ امر به معروف و نهى از منكر، قاضى كه مجتهد جامع الشرايط باشد، طبق نظر خود عمل مى كند، و اگر منصوب است، تابع نصب است.

سؤال 1893 :آيا جريمه و جزاى نقدى، دين است يا مجازات؟ و در صورت نپرداختن جريمه از ناحيه محكوم، آيا مى شود جريمه را تبديل به حبس كرد؟

جواب: جريمه و جزاى نقدى كه بجاى تعزير بدنى است و حاكم شرع صلاح دانسته و تعزير بدنى را به جزاى نقدى تبديل كرده دين نيست. و حاكم مى تواند آن را به حبس تبديل كند.

سؤال 1894 :با توبه مجرم در امورى كه باعث تعزير مى شود، آيا حاكم مى تواند عفو كند؟

جواب: در اين امور بعد از ثبوت توبه حاكم مخير است طبق نظر و مصلحت عمل كند.

سؤال 1895 :در تعزيراتى كه حق الناس محسوب مى شود، آيا با گذشت شاكى تعزير ساقط مى گردد؟

جواب: بلى، در حق الناس با عفو شاكى، تعزير ساقط مى شود.

سؤال 1896 :ضابطه تشخيص حق الله و حق الناس به نظر حضرتعالى چيست؟

جواب: ظاهراً حق الناس حقى است كه سلطنت و ولايت استيفا يا عفو از آن، براى ذى حق جعل شده و منوط به اختيار و مطالبه اوست. مانند: قصاص، حدّ قذف، تعزير در فحش و امثال آن، و حق الله حقى است كه استيفا يا عفو از آن منوط به امر الهى است. مانند: حدّ زنا، شرب خمر، تعزير مرتكب كبيره و يا تارك واجبات.

سؤال 1897 :در جنايتى كه موجب قصاص نفس يا اعضاى بدن مى شود، مجنى عليه به هردليلى جانى را عفو مى كند; آيا حاكم مى تواند به خاطر مصالحى از جمله حفظ اجتماع و يا تجرى جانى، وى را تعزير كند؟

جواب: اگر براى حفظ نظم، لازم مى داند يا از قرائن معلوم است كه بدون تعزير، جنايت را تكرار مى كند، بايد تعزير شود.

سؤال 1898 :شخصى مقدمات جنايت را فراهم كرده است، ولى در اثر حادثه اى نتوانست جنايت را انجام دهد و دستگير شده است، آيا مى توان او را تعزير كرد؟

جواب: اگر اقدام در جهت برهم زدن نظم يا براندازى جمهورى اسلامى است، بايد تعزير شود.

مسائل متفرقه حدود
سؤال 1899 :آيا حدّ زناى زن حامله، بايد بعد از وضع حمل و بعد از دو سال ـ جهت شير دادن طفل ـ انجام شود، يا لازم است فوراً جارى شود؟

جواب: اگر حد آن رجم باشد، بايد صبر كنند تا وضع حمل كند. بعد از آن اگر كسى بود كه فرزند او را نگهدارى كند و شير دهد، حدّ او جارى مى شود. والاّ بايد صبر كنند تا كودك خود را شير دهد.

و اگر حد آن جلد باشد، در صورتى كه حد زدن به او در هنگام حمل يا در حال نفاس براى كودك، خطر آفرين باشد، يا حتى در موقع رضاع موجب ضرر براى كودك باشد، و كسى نباشد كه متكفل كودك شود، بايد صبر كنند. والاّ در اولين زمان ممكن، حد جارى مى شود.

سؤال 1900 :شخصى متهم شده به عمل خلاف عفت. پدر دختر شكايت به دادگاه برده، وگفته اگر شصت هزار تومان بدهيد، رضايت مى دهم. او هم اين مقدار را پرداخت كرده آيا براى پدر دختر حلال است؟

جواب: حلال نيست.

سؤال 1901 :اگر محارب بعد از دستگيرى و قبل از محاكمه توبه كند. آيا حدّ از او ساقط مى شود؟

جواب: توبه بعد از دستگيرى، موجب سقوط حدّ نمى شود.

سؤال 1902 :شخصى از روى غيظ و عصبانيت به مقام مقدس پيغمبر (صلى الله عليه وآله) و ائمّه (عليهم السلام)توهين و جسارت كرده، و مدّعى است كه به خاطر عصبانيت بوده است، آيا حكم سابَ النبى (صلى الله عليه وآله) و ائمّة (عليهم السلام) از او برداشته مى شود؟

جواب: اگر مدعى باشد كه به خاطر شدّت ناراحتى و عصبانيت توهين كرده است، و قصد معناى كلام خود را نداشته و بدون قصد از او صادر شده، و احتمال صدق داده شود، حكم به ارتداد و كفر او نمى شود. و حدّ سابّ، بر او جارى نمى شود.

سؤال 1903 :آيا بدون احراز شرعى در يك محكمه صالحه، مى توان كسى را به ارتداد يا انحراف يا فسق محكوم كرد؟ و اگر جايز نباشد، آيا مفترى از عدالت خارج مى شود؟

جواب: در مورد ارتداد، احراز لازم است و در مورد فسق علاوه بر احراز بايد مجوز افشا هم وجود داشته باشد. و در صورت ادعاى علم، مرافعه شرعيه لازم است. و على اى حال افتراء از گناهان كبيره نيست و مسقط عدالت نيست مگر در برخى موارد خاص.

سؤال 1904 :شخصى پس از دستگيرى در دادگاه اظهار مى دارد كه من در حرم امن الهى يا حرم حضرت نبوى (صلى الله عليه وآله) و يا يكى از ائمه معصومين (عليهم السلام) در حضور دو شاهد عادل از گناهان خود توبه كرده ام و بر گفته خود نيز نوشته اى با امضاى دو نفر ارائه مى كند، آيا حد از او ساقط مى گردد يا خير؟ تعزير چطور؟

جواب: مكتوب اگر موجب اطمينان قاضى به موضوع مى شود يا دو شاهد عادل حضوراً شهادت دهند، موضوع ثابت و حد ساقط مى شود، حتى با احتمال صدق هم حد ساقط مى شود، الحدود تدرء بالشبهات


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -