انهار
انهار
مطالب خواندنی

مستثنیات حدّ سرقت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – سرقت منافع و حقوق

سؤال: الف) آیا ربودن منافع، سرقت است و مجازات دارد؟ مثلا فردى اتومبیل اجاره اى را در حرز قرار دهد، و دیگرى آن را برباید، اگر مالک اتومبیل شکایت نکند، آیا مستأجر حقّ شکایت و مطالبه مال مسروقه را دارد؟

ب) آیا ربودن حقّ، سرقت محسوب مى گردد و مثل اموال مجازات دارد؟ مثلا فرد «الف»، از فرد «ب» تلفن همراهى اجاره مى کند تا به مدّت یک ماه از آن استفاده کند، و ده هزار تومان اجاره دهد. و فرد «ج» این فایده را از فرد «الف» مى رباید. یعنى قصد سرقت عین (تلفن همراه) را نداشته بلکه مى خواسته یک ماه از آن استفاده کند، سپس آن را به صاحبش بر مى گرداند. آیا عمل فرد «ج»، سرقت حقّ مستأجر به حساب مى آید و مجازات دارد؟

جواب: جواب الف و ب: سرقت منافع و حق، مشمول احکام سرقت اموال نیست; ولى تعزیر دارد.

٢ – سرقت موقتی اموال

سؤال: آیا قصد محروم کردن دائمى در سرقت شرط است؟

جواب: چنانچه یقین داشته باشیم که سارق به قصد تملّک برنداشته، بلکه قصد داشته موقّتاً از آن استفاده کند و بازگرداند، احکام سرقت جارى نمى شود; ولى تعزیر دارد.

٣ – سرقت از سارق

سؤال: آیا سرقت مالى که قبلا سرقت شده مجازات دارد؟ اگر بلى، چه مجازاتى دارد؟

جواب: اگر منظورتان این است که شخصى از سارق چیزى بدزدد، آیا مجازات دارد؟ جواب این است که حدّ شرعى ندارد، ولى به خاطر تصرّف در اموال مردم تعزیر دارد.

٤ – پیوند دست سارق به شخص دیگر

سؤال: پیوند زدن انگشتان قطع شده سارق به دست شخص دیگرى که فرضاً در کارخانه بریده شده چه حکمى دارد؟ بر فرض جواز آیا اجازه صاحب عضو براى این کار لازم است؟

جواب: با اجازه صاحب عضو جایز است.

٥ – سرقت شخص غنی در سال قحطی

سؤال: اگر سارق در سال قحطى، غنىّ و بى نیاز باشد، و در عین حال سرقت نماید، آیا حد بر وى جارى مى شود؟

جواب: آرى جارى مى شود.

6 – سرقت در قحط سالی از مصادیق اضطرار

سؤال: آیا قحط سالى در عدم اجراى حدّ سرقت موضوعیّت دارد و چیزى جداى از اضطرار است، یا مصداقى از مصادیق اضطرار به شمار مى رود؟

جواب: ظاهراً مصداقى از مصادیق اضطرار است.

٧ – گران بودن بیش از حد مواد خوراکی در سال قحطی

سؤال: آیا در قحط سالى بین حالتى که غذا و موادّ خوردنى در بازار وجود داشته باشد ولى قیمت آن گران باشد، و بین حالتى که موادّ خوراکى کمیاب یا نایاب باشد، فرقى هست؟

جواب: نسبت به افراد غیر متمکّن گرانى بیش از حد با کمیابى تفاوتى نمى کند.

٨ – بالقوه یا بالفعال بودن ماکول در سال قحطی

سؤال: در صورت انحصار حکم حدّ سرقت به سرقت مأکول (موادّ خوراکى) در سال قحطى، آیا مسروق باید مأکول بالفعل باشد، یا شامل مأکول بالقوّه (هر چه صلاحیّت خوردن دارد) نیز مى شود؟

جواب: تمام مأکولات متعارف را شامل مى شود.

٩ – وقوع قحطی کمتر از یکسال

سؤال: آیا مراد از «عام المجاعه» سال قحطى است، یا دوران قحطى؟ به بیان واضح تر، اگر در طول سال وضع اقتصادى کشور و توان معیشتى مردم خوب باشد، ولى در مدّت کوتاهى (مثلا یک ماه) اوضاع اقتصادى کشور خراب شود، و مردم در وضع معیشتى پائین باشند، و ارزاق عمومى کمیاب یا نایاب شود، آیا سال قحطى بر آن اطلاق مى گردد؟

جواب: معیار همان یک ماه است.

١٠ – سرقت زن از شوهر

سؤال: اگر زنى اموال و اجناس شوهر خود را به هر عنوان، بدون اطّلاع و رضایت و اجازه او مصرف کند، یا به فروش برساند، سرقت محسوب مى شود؟

جواب: سرقت محسوب نمى شود، ولى نوعى خیانت است و حرام، و باید جبران کند.

١١ – سرقت زن از شوهر

سؤال: اگر زنى اموال و اجناس شوهر خود را به هر عنوان، بدون اطّلاع و رضایت و اجازه او مصرف کند، یا به فروش برساند، سرقت محسوب مى شود؟

جواب: سرقت محسوب نمى شود، ولى نوعى خیانت است و حرام، و باید جبران کند.

١٢ – سرقت اشیاء غیر خوراکی برای تهیه مواد خوراکی

سؤال: لطفاً در مورد مسأله اضطرار در حدّ سرقت به دو سؤال زیر پاسخ دهید:

الف) با توجّه به این که یکى از شروط اجراى حدّ سرقت عدم اضطرار است، آیا لازم است بین سرقتى که بر اثر اضطرار واقع مى شود، و رافع اضطرار رابطه مستقیم وجود داشته باشد؟ به عبارت دیگر، آیا لازم است فعل مجرمانه مستقیماً اضطرار و ضرورت را برطرف کند؟ مثلا اگر کسى براى رفع گرسنگى کالایى را به سرقت ببرد تا با فروش آن غذا تهیّه کند، آیا مشمول احکام اضطرار مى شود، یا اضطرار فقط در صورتى موجب رفع مجازات است که مضطّر براى رفع گرسنگى، غذا یا متاع خوردنى سرقت نماید؟

ب) آیا در فرض فوق، بین حالتى که امکان سرقت غذا و کالاى دیگر جهت فروش و تهیّه غذا یکسان است، و حالتى که یکى از دو طریق مذکور أسهل باشد، یا حالتى که تنها راه رفع اضطرار و به دست آوردن غذا، سرقت کالاهاى دیگر و فروش آن و تهیّه غذا باشد، فرقى هست؟

جواب: الف) تفاوتى نمى کند.

ب) هرگاه دو طریق وجود دارد، و سارق به نیّت رفع اضطرار به یکى از آنها دست مى زند، حدّ ندارد.

١٣ – سرقت پدر یا جد پدری از اموال فرزند

سؤال: اگر سارق، پدر صاحب مال، یا جدّ پدرى وى باشد، آیا سرقت مذکور تنها حدّ ندارد، یا هیچ مجازاتى، و لو تعزیر، بر وى جارى نمى شود؟

جواب: نه حد دارد و نه تعزیر; مگر این که عناوین ثانویّه اى در اینجا مطرح گردد.

١٤ – سرقت زانی از اموال فرزند نامشروع

سؤال: اگر زانى از اموال فرزند نامشروع خود سرقت کند، چه حکمى دارد؟

جواب: حدّ سرقت جارى نمى شود


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -