انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصدود و محصور

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 694 ـ در عمره مفرده در بين راه مدينه به مكّه يكى از زائرين بيمار مى شود، او را به بيمارستان جدّه مى برند. پس از يك هفته بسترى بهبود مى يابد و چون بيش از 15 روز حق اقامت در كشور عربستان را نداشت، مأموران سعودى از رفتن او به مكّه جلوگيرى مى كنند. آيا بايد به وظيفه محصور عمل كند يا مصدود؟

جواب:  حكم مصدود را دارد و با قربانى و تقصير از احرام خارج مى شود.

سؤال 695 ـ شخصى در ميقات براى عمره تمتع محرم شده است و پس از احرام و قبل از ساير اعمال دستگير و زندانى شده و پس از گذشت ايام تشريق او را آزاد كرده اند، ولى در زمان صدّ، به وظيفه مصدود عمل نكرده، حال يا جاهل به مسأله بوده يا نمى توانسته عمل كند، اگر بتواند عمره مفرده انجام دهد، وظيفه او براى خروج از احرام چيست، و چنانچه نتواند عمره مفرده انجام دهد، تكليف چيست؟

جواب:  چنانچه مى تواند عمره مفرده انجام دهد بايد با انجام عمره مفرده از احرام خارج شود. و احتياط آن است كه قصد عدول به عمره مفرده كند. و چنانچه نتواند عمره مفرده انجام دهد. اگر علت آن بيمارى باشد بايد او را طواف و سعى دهند. و اگر ممكن نشد بايد براى طواف و نماز آن و سعى نايب بگيرد و خودش تقصير كند و از احرام خارج شود. و اگر علت آن اين باشد كه او را از مكه اخراج كرده اند و نمى تواند برگردد حكم مصدود را دارد.

سؤال 696 ـ بر شخصى حج مستقر بوده و بعد از احرام و دخول در حرم مجنون يا بيهوش شده، و پس از مدتى در ايران با همان حال فوت كرده، آيا حج از عهده او ساقط شده است؟

جواب:  در فرض سؤال ظاهراً حج از او ساقط نشده و بايد از تركه او استنابه كنند. و در اين مسأله فرقى بين مجنون و غيره نيست.

سؤال 697 ـ در عمره تمتع بعد از ورود به مكه يكى از زائرين بخاطر بيمارى شديد در بيمارستان بسترى مى گردد. به طورى كه قادر به انجام اعمال عمره تمتع نمى باشد، وظيفه او نسبت به اعمال عمره تمتع و حج تمتع چيست؟

جواب:  نامبرده بايد صبر كند پس از بهبودى، خودش اعمال عمره تمتع را انجام دهد و چنانچه تا قبل از ضيق وقت بهبودى حاصل نمى شود، او را بوسيله چرخ و مانند آن طواف و سعى دهند و اگر به هيچ وجه طواف و سعى دادن امكان ندارد براى طواف و سعى نايب بگيرد. كه در اين صورت پس از تقصير از احرام خارج مى شود و بيمار مى تواند براى حج تمتع محرم شود و چنانچه وقوف عرفات و مشعر را درك كند حج او صحيح است و بقيه اعمال حج را به ترتيبى كه ذكر شد انجام دهد.

سؤال 698 ـ در فاصله بين عمره تمتع و حج تمتع در اثر تصادف رانندگى يكى از زائرين پايش شكسته و جراحت زيادى متوجه او مى شود. لذا در بيمارستان تحت مراقبت هاى ويژه قرار مى گيرد. وظيفه او نسبت به حج تمتع چيست؟

جواب:  بيمار مى تواند براى حج تمتع محرم شود و چنانچه وقوفين را درك كند ـ ولو باندازه درك وقوف ركنى ـ حج او صحيح است و اعمال منى را اگر نتواند انجام بدهد نايب بگيرد، سپس او را طواف و سعى و طواف نساء بدهند، و در صورت عدم امكان نايب بگيرد.

سؤال 699 ـ اگر پس از انجام عمره تمتع بيمار شود و به تشخيص پزشكان بايد به وطن برگردد و نمى تواند اعمال حج بجا آورد، يا وقت وقوف گذشته و او را محرم كرده اند، يا محرم كرده اند ولى براى وقوف نبرده اند، تكليف چيست؟

جواب:  چنانچه بيمار را محرم نكرده اند وظيفه اى ندارد والاّ بايد به وظيفه محصور عمل كند و در هر صورت چنانچه حج بر او مستقر بوده بايد حج را بعداً انجام دهد.

سؤال 700 ـ شخص محرمى در عمره مفرده پس از ورود به مكه معظّمه بيمار مى شود و نمى تواند طواف و سعى انجام بدهد، لذا يكى از دوستانش نيابتاً اعمال عمره مفرده را از طواف و نماز و سعى از جانب او انجام مى دهد و به ايران باز مى گردند. آيا از احرام خارج شده است؟ با توجه به اينكه از نظر مقرّرات دولتى امكان بازگشت به مكه وجود ندارد، تكليف او چيست؟

جواب:  در فرض سؤال، چنانچه مقدور نبوده كه خود بيمار را طواف و سعى بدهند يا مشقت غير قابل تحمل داشته و دوست ايشان با استنابه از وى اعمال عمره او را نيابتاً انجام داده و پس از آن خود بيمار تقصير كرده باشد، از احرام خارج شده است.

سؤال 701 ـ شخصى اعمال عمره تمتّع را به پايان برده و اكنون نمى تواند حج تمتع بجا آورد، مثلاً براى خدمت به حجاج از سوى سازمان حج و زيارت به حج آمده و اكنون سازمان مذكور او را مأمور كرده كه در مكه بماند، وظيفه اش چيست؟

جواب:  فعلاً محل است و تكليفى ندارد و به مأموريت خود ادامه دهد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -