انهار
انهار
مطالب خواندنی

حلق و تقصير

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 665 ـ محرم قبل از آنكه خودش تقصير كند و از احرام خارج شود آيا مى تواند براى ديگرى تقصير كند؟ (ناخن بگيرد يا مو بچيند)؟

جواب:  در مو، نمى تواند.

سؤال 666 ـ گاهى مشاهده مى شود بانوان پس از سعى در عمره بر مروه براى تقصير موى خود را مى چينند، و بدين سبب موهاى آنها ظاهر مى شود و نامحرم مى بيند، لطفاً نظر مبارك را مرقوم فرماييد.

جواب:  لازم است موهاى خود را حفظ كنند تا نامحرم نبيند، ولى در صحت تقصير و ترتب آثار آن اشكالى وجود ندارد.

سؤال 667 ـ شخصى كه خود محرم است ديگرى را حلق يا تقصير مى كند، آيا كفايت مى كند؟

جواب:  محرم قبل از اينكه خودش حلق يا تقصير كند نبايد ديگرى را حلق يا براى تقصير ازاله مو كند. ولى اگر تقصير كرد كفايت مى كند و اعاده لازم نيست.

سؤال 668 ـ حلق در شب چه حكمى دارد؟

جواب:  كفايت مى كند.

سؤال 669 ـ امسال به مكّه مشرف شدم و خارج از منى حلق كرده ام، حضرت امام(قدس سره)مى فرمايد حلق و اعمال مترتبه بر آن را اعاده كند من بر تقليد امام(قدس سره)باقى هستم و جاهل به مسأله بودم فعلاً تكليف بنده چيست؟ آيا اعاده لازم است، اگر لازم باشد در غير ماه ذى الحجه اعاده جايز است و پوشيدن احرام لازم است؟

جواب:  به نظر اينجانب محلّ نشده ايد مگر اين كه از روى جهل قصورى يا غفلت و نسيان در غير منى حلق كرده باشيد كه در اين صورت محلّ شده ايد و اعمال شمـا صحيح است. هر چند در صورت امكان و عدم عسر و حرج بهتر است به منى برگرديد و حلق يا تقصير كنيد و اعمال مترتبه را اعاده كنيد.

سؤال 670 ـ شخصى كه در حج مخيّر بين حلق و تقصير بود حلق را اختيار كرد، ولى به جاى تيغ، سرش را با ماشين ته زن، ماشين كرد، آيا كفايت مى كند؟

جواب:  اگر صدق حلق كند، كفايت مى كند.


سؤال 671 ـ كسى كه سال اوّل حج او است، آيا در حج بايد سر بتراشد، يا تقصير هم كفايت مى كند؟ و آيا در اين مسأله بين حجة الاسلام و غير آن فرقى هست؟

جواب:  سر تراشيدن تعين ندارد. بلكه تقصير هم كافى است و فرقى بين حجة الاسلام و غير آن نيست.

سؤال 672 ـ كسى كه در حج نايب ديگرى است، گرچه نايب سال اوّل او نيست، ولى منوب عنه تاكنون حجى بجا نياورده، آيا بايد حلق كند؟

جواب:  گرچه به نظر اينجانب براى منوب عنه هم حلق تعين ندارد.ولى در صورت تعيّن هم، براى نايب در فرض سؤال تعين ندارد.

سؤال 673 ـ كسى كه وظيفه اش حلق است، از روى ندانستن مسأله، تقصير مى كند. چه حكمى دارد؟

جواب:  در فرض سؤال كه نمى دانسته كفاره ندارد. ولى بايد حلق كند.

سؤال 674 ـ كسى كه واجب است حلق را اعاده كند، چه تكليفى دارد؟

جواب:  تيغ را به سر بكشد، و كفايت مى كند.


سؤال 675 ـ شخصى كه در حج مخير بين حلق و تقصير بوده است، حلق را انتخاب كرده و مشغول حلق مى شود. بعد از اينكه مقدارى از سر را حلق كرد، پشيمان مى شود و مى خواهد حلق را قطع كرده و با تقصير از احرام خارج شود. بفرماييد كه آيا در اين صورت باز هم تخيير باقى است و اين مرد با تقصير از احرام خارج مى شود يا اينكه حلق تعيين شده و بايد حلق را تمام كند؟

جواب:  تخيير استمرارى است و مى تواند با تقصير از احرام خارج شود.

سؤال 676 ـ شخصى براى ذبح نايب گرفته است آيا بعد از آنكه اطمينان پيدا كرد، ذبح انجام شده، مى تواند حلق كند يا بايد صبر كند تا نايب بيايد و به او خبر ذبح شدن را بدهد؟

جواب:  پس از اطمينان به تحقق ذبح مى تواند حلق يا تقصير كند و خبر دادن موضوعيت ندارد.

سؤال 677 ـ آيا شخص قبل از ذبح قربانى به صرف خريد آن مى تواند حلق كند؟

جواب:  خير، نمى تواند حلق كند.

سؤال 678 ـ كسى كه قبل از ذبح قربانى به گمان اينكه قربانى را ذبح كرده اند، حلق كرده، چه حكمى دارد؟

جواب:  اگر از خبر يك نفر يا ساير امارات اطمينان پيدا كرده كه ذبح انجام گرفته، حلق او صحيح است.

سؤال 679 ـ كسى كه بعد از سعى در عمره تمتع جهلاً تقصير نكرده است، و پس از اعمال حج متوجه شده وظيفه او چيست؟

جواب:  در فرض سؤال حج او به حج افراد تبديل مى شود و احتياط واجب آن است كه بعد از اتمام حج، عمره مفرده هم انجام دهد و در سال آينده نيز حج تمتع انجام دهد.

سؤال 680 ـ كسانى كه مو را روى سر خود كاشته اند، در مورد حلق چه وظيفه اى دارند؟ در وضو و غسل وظيفه آنها چيست؟

جواب:  در وضو براى مسح سر بيخ موها را مسح كند و در غسل بنابر احتياط مثل افراد عادى موها را بشويد و به نظر اينجانب حلق تعين ندارد و مى تواند در حج تقصير كند.

سؤال 681 ـ افضل حلق است يا تقصير؟

جواب:  حلق افضل است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -