انهار
انهار
مطالب خواندنی

استطاعت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 456 ـ خدمه كاروانها و پزشكان و امدادگران و افراد ديگرى كه با مأموريت به ميقات آمده اند، آيا مستطيع هستند و بايد حجة الاسلام بجا آورند؟

جواب:  چنانچه واجد رجوع به كفايت باشند، كه نوعاً اين چنين مى باشند، مستطيع هستند.

سؤال 457 ـ آيا خدمه كاروانها كه قبل از ايام تشريق جهت آماده سازى چادرهاى منى و عرفات و تهيه اتوبوس به خارج از شهر مكه رفته و باز مى گردند. مى توانند حجة الاسلام خود را بجا آورند؟

جواب:  بلى مى توانند حجة الاسلام خود را انجام دهند.

سؤال 458 ـ شخصى اجير شده يا به عنوان خدمه پذيرفته شده مشروط بر اينكه عمره مفرده انجام دهد نه تمتع، ولى او، اولا عمره تمتع انجام داده است و فعلا در مكه مى باشد، آيا صحيح است وبايد حج تمتع انجام دهد؟ ثانياًاگرازروى غفلت از قرارداد و شرط، عمره تمتع انجام داده است فعلا وظيفه اش چيست؟

جواب:  در هر دو صورت عمره او صحيح است و اگر شرط كننده اجازه داد واجب است محرم به حج تمتع شود و حج انجام دهد ولى اگر اجازه نداد حج تمتع واجب نيست و اجير مى تواند به همان عمره اى كه انجام داده اكتفا كند و احتياط مستحب آن است كه يك طواف نساء بجاآورد و اگر بدون اجازه طرف قرارداد، محرم به حج تمتع شد باز صحيح است و بايد حج را تمام كند لكن در اين فرض طرف قرارداد حق فسخ قرار داد را دارد.

سؤال 459 ـ كسى كه به حد بلوغ نرسيده مكه مى رود وحج بجا مى آورد، جاى حج واجب را مى گيرد؟

جواب:  انسان قبل از بلوغ تكليفى ندارد. لكن اگر كودك را مكه بردند و محرم به احرام حجّش كردند مانعى ندارد. ولى جاى حج واجب را نمى گيرد. و پس از بلوغ اگر مستطيع شد، بايد حج بجا آورد.

سؤال 460 ـ شخصى با وجود تمام شرايط، حجة الاسلام خود را انجام داد و در مكه بود كه اموالش در وطن تلف شد، يا هزينه مراجعتِ به وطنِ او تلف شد، آيا در اين صورت حج او از حجة الاسلام كفايت مى كند؟

جواب:  در فرض سؤال كه رجوع به كفايت، يا هزينه مراجعت به وطن تلف شده، احتياط آن است كه به آن حج اكتفا نكند و در صورتى كه سالهاى بعد استطاعت داشت حجة الاسلام را اعاده كند.

سؤال 461 ـ شخصى كه مخارج حج را دارد، امّا در برگشت از سفر حج براى دادن وليمه يا مخارج زندگى مقروض مى شود و يا به وجوه شرعى مانند خمس وزكات نيازمند است، آيا چنين شخصى مستطيع است؟

جواب:  چنانچه براى مخارج زندگى مقروض مى شود مستطيع نيست ولى چنانچه بعد از برگشت از وجوه شرعيه تأمين مى شود، مستطيع است.

سؤال 462 ـ آيا سادات و اهل علم با وجوه شرعيه مثل سهم السادات و سهم امام(ع) مستطيع مى شوند؟

جواب:  ساداتى كه مستحق سهم سادات هستند بنابر احتياط واجب جايز نيست بيش از مخارج سالشان خمس بگيرند و با سهم سادات مستطيع نمى شوند. چون حج از مؤونه نيست و نمى توانند براى انجام آن سهم سادات بگيرند. اما اهل علمى كه شهريه مى گيرند و وجوهات از سوى مرجع و حاكم شرع به عنوان مصرف و به لحاظ تحصيل و تدريس و خدمات دينى به آنان تمليك مى شود مالك شده و با آن مستطيع مى شوند. و اگر ساير شرايط وجود داشته باشد و مستطيع هستند و چنانچه حج بجا آورند از حجة الاسلام كفايت مى كند.

بلى اهل علمى كه از طرف مراجع تقليد مجاز در اخذ وجوه شرعيه هستند مالك وجوه مأخوذه نمى شوند و با آن استطاعت حاصل نمى شود و مجازند مقدارى از آنرا در مخارج اقتصادى خود و موارد مقرره مصرف كنند.

سؤال 463 ـ اينجانب روحانى هستم و چون نياز به شهريه داشتم طبق نظر حضرت امام(قدس سره) مستطيع نبودم و با اينكه چندين بار به حج مشرف شده بودم، حج واجب خود را به جا نياوردم. بعد از وفات حضرت امام(ره) به يكى از مراجع رجوع كردم و مسأله را پرسيدم، گفتند طبق نظر ايشان مستطيع هستيد. لذا حج خود را بجا آوردم و بعد متوجه شدم فتواى اين آقا هم مثل مرحوم امام بوده است. حال سؤال اين است كه آيا راهى براى صحت حج انجام شده من وجود دارد؟

جواب:  به نظر اينجانب نياز به شهريه مانع از استطاعت نيست و حج واجب شما صحيح و مجزى از حجة الاسلام بوده است.

سؤال 464 ـ كسى كه استطاعت انجام حج را ندارد ولى استطاعت انجام عمره مفرده را دارد، آيا عمره مفرده بر او واجب است؟

جواب:  چنانچه از گروهى باشد كه حجة الاسلام آنها حج تمتع است، استطاعت براى انجام خصوص عمره مفرده سبب وجوب آن نخواهد شد.

سؤال 465 ـ حدود ده سال قبل براى سفر حج ثبت نام كرده ام. با توجه به اينكه حج واجب خود را قبلاً انجام داده ام، آيا مى توانم حالا كه نوبتم رسيده حج خود را به قيمت بازار بفروشم و اصلاً آيا حج فروختنى است؟

جواب:  حج را نمى فروشند. بلكه فيش آن را به لحاظ اعتبارش واگذار مى كنند و جايز است.

سؤال 466 ـ اگر شخصى در حال استطاعت مالى فيش حج را خريدارى كرد و به خاطر فوتش به يكى از ورّاث يا كس ديگر سپرده است، چنانچه آن فرد اجير نشده باشد و خودش با اين فيش مستطيع شده باشد، حجى را كه با مجوّز اين فيش انجام مى دهد بايد به نيابت آن مرحوم باشد، يا براى خود انجام دهد و براى او نايب بگيرد؟

جواب:  احتياط اقتضا مى كند كه با آن فيش حج خويش را انجام دهد و براى ميت استنابه كند، گرچه جواز انجام حج براى ميت با اين فيش بعيد نيست.

سؤال 467 ـ اينجانب براى حج ثبت نام كرده و چند سال ديگر نوبتم مى رسد و فيش حج مرحومه والده مربوط به امسال است. آيا جايز است امسال از فيش وى براى خودم حج بروم و موقع نوبتم براى ايشان حج ميقاتى بگيرم؟

جواب:  اگر ساير شرايط را داريد، احتياط آن است كه حج امسال را براى خودتان انجام دهيد وبراى مرحومه مادر هم درهمين سال حج ميقاتى بگيريد.

سؤال 468 ـ ما چهار برادر هستيم برادر بزرگمان پس از بازنشستگى دولت مقدارى پول به ايشان داد كه موجب استطاعت براى حج شد. بلحاظ اينكه هر چهار برادر در يك خانه زندگى مى كنيم و مخارج همه ما بر عهده ايشان هست; خانه فعلى براى همه ما كوچك است اگر با پولى كه از دولت گرفته خانه بسازيم، استطاعت ايشان از بين مى رود و اگر حج برود زندگى براى همه ما مشكل مى شود; استدعا دارم حكم شرعى اين مسأله را بيان فرماييد؟

جواب:  در فرض سؤال چنانچه پولى را كه دولت به او داده است، مصرف ساختن خانه مورد نياز و در شأن خود كند. به طورى كه قدرت مالى براى حج نداشته باشد اشكالى ندارد. و حج بر او واجب نمى شود.

سؤال 469 ـ زنى 58 ساله هستم و ارث پدرى من سه ميليون و پانصد هزار تومان شده است. همسرم بيمار و از كار افتاده است و درآمد ندارد و داراى سه فرزند هستم كه مشغول تحصيل هستند و مستأجر مى باشند و هزينه تحصيل آنها زياد است، آيا اين پول را صرف تهيه مسكن و بقيه مخارج فرزندانم كنم يا به حج بروم؟ و آيا مى توانم فيش حج بگيرم و بعد به حج بروم؟

جواب:  در فرض سؤال فعلاً حج بر شما واجب نيست، بلى چنانچه پول را خرج مايحتاج خود وفرزندانتان نكنيد تا موسم حج فرابرسد و خريد فيش حج به نرخ متعارف وبدون اجحاف براى سال جارى ممكن باشد حج واجب مى شود.

سؤال 470 ـ حضرتعالى در مناسك فرموده ايد: «كسى كه نياز به ازدواج دارد به طورى كه ترك آن سبب مرض يا ضرر يا مشقت گردد. و براى آن پول لازم باشد درصورتى مستطيع مى شود كه علاوه برمخارج حج مصارف ازدواج را هم داشته باشد»، آيااين حكم شامل فرزندى كه به حد بلوغ رسيده مى شود؟

جواب:  بلى شامل مى شود. به اين معنا اگر شخصى پسر يا دختر دارد كه نياز به ازدواج دارند، و ترك آن موجب ضرر يا مشقت يا به حرام افتادن آنان مى شود، لازم است اول مخارج ازدواج آنان را طبق شأن و متعارف تأمين كند. پس از آن اگر مصارف حج را داشت، مستطيع مى شود.

سؤال 471 ـ آيا پول قربانى جزء استطاعت است؟

جواب:  بلى جزء استطاعت است و اگر كسى پول قربانى را ندارد حج بر او واجب نيست ولو اينكه در مدينه يا مكه باشد.

سؤال 472 ـ شخصى در مدينه با توجه به اينكه مقدارى پول همراه دارد، در استطاعت خود شك مى كند، وظيفه اش چيست؟

جواب:  مى تواند مبلغى را كه همراه دارد به كسى ببخشد و او وى را با بذل همان مبلغ به حج مهمان كند كه حج بذلى شود و حجة الاسلام قطعى انجام دهد. در اين صورت حج او از حجة الاسلام كفايت مى كند.

سؤال 473 ـ شخصى در مدينه در اثر تصادف يا بيمارى يقين دارد كه از انجام طواف و سعى مطلقا (حتى با تخت) عاجز است، آيا از استطاعت افتاده يا محرم شود و اعمال را استنابه كند؟

جواب:  با فرض عجز، تكليف ساقط است و فعلا حج واجب نيست بلى اگر براى سال هاى بعد شرايط حاصل بود، ياحج براو مستقربوده، حج واجب است.

سؤال 474 ـ خانمى است كه از ديدن جمعيت وحشت مى كند و اضطراب غيرقابل تحملى به او دست مى دهد آيا همين عارضه، مسقطِ تكليف حج است؟

جواب:  بلى، حكم آن مانند مسأله قبل است.

سؤال 475 ـ شخصى پس از استقرار وجوب حج، ديوانه شده، وظيفه ولىّ نسبت به حج او چيست؟

جواب:  چنانچه اميد افاقه هست صبر كنند والاّ بنابر احتياط واجب ولى شرعى او از مال او يك حج نيابى انجام دهد.

سؤال 476 ـ زنى بدون اذن و توافق شوهرش براى انجام عمره مفرده و حج استحبابى به مكه معظمه مسافرت مى كند. حكم اين سفر و اعمال وى چگونه است؟

جواب:  جواز خروج زن از منزل و صحّت عمره و حجّ مستحبى او مشروط به اذن شوهر است و سفر او بدون اذن شوهر حرام است و عمره و حجّ مستحبى او هم باطل است.


سؤال 477 ـ پولى كه براى ثبت نام سفر حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نكرده، آيا مشمول خمس مى باشد؟

جواب:  چنانچه حجة الاسلام قبلاً بر او استقرار پيدا نكرده باشد لازم است خمس آن را بپردازد.

سؤال 478 ـ بعضى از كسانى كه به حج مشرف مى شوند مبلغى كه هزينه سفر حج مى كنند، وجوه شرعى آن را مى پردازند با توجه به اينكه بقيه اموالشان را تخميس نكرده اند. آيا احرام آنان و نماز طواف صحيح است؟

جواب:  تصرف در مالى كه خمس به آن تعلق گرفته، قبل از پرداخت خمس آن، جايز نيست و برداشت مخارج حج و دادن خمس آن، تصرف در مال غير مخمس است و جايز نيست و اين كار منع از تصرف را بر طرف نمى كند. به عبارت ديگر پرداخت خمس اين مقدار، مابقى را از تعلق خمس بيرون نمى آورد. و به عنوان متعلق حق امام(عليه السلام) و سادات محفوظ است. بلى مى توانند مقدارى از مال را به قصد اداى خمس به مرجع تقليد يا وكيل او بدهند و او بعد از قبول آن را به آنها قرض بدهد. و آن را صرف مخارج حج كنند. در اين صورت حج آنها صحيح است. و اگر خمس ندهند، گرچه تصرف در مال حرام است. اما همراه داشتن پول غير مخمس و خرج آن موجب بطلان حج نمى شود. مشروط بر اينكه لباس احرام از مالى كه خمس به آن تعلق نگرفته تهيه شود يا به ذمه خريده شود. كه در اين صورت حج صحيح است و بايد قربانى هم از پول تخميس شده خريدارى شود.

سؤال 479 ـ شخصى با پول غيرمخمس حوله احرام خريده ولى در حين خريد نمى دانسته كه پول، غيرمخمّس است، آيا احرام و اعمالش صحيح است؟

جواب:  در فرض سؤال صحيح است. لكن خمس پولى را كه مصرف كرده مديون است و بايد بدهد.

سؤال 480 ـ شخصى با پول غيرمخمس لباس احرام تهيه كرده، و با اينكه توجه داشته است با همان لباس، طواف و نماز طواف را انجام داده و از همان پول نيز قربانى خريده است، حكم حج او چگونه است و وظيفه فعلى او چيست؟

جواب:  اين شخص فعلا بايد از محرمات احرام اجتناب كند تا يك عمره مفرده، ولو با استنابه انجام دهد و پس از آن از احرام خارج شود و اگر حج بر او واجب بوده است بايد در سالهاى آينده حج را صحيحاً انجام دهد و اگر واجب نبوده است حج واجب نيست.

سؤال 481 ـ در جايى كه عده اى منتظر نوبتشان براى رفتن به حج واجب هستند، آيا جايز است براى مرتبه دوم و بيشتر به حج رفت و جاى آنها را گرفت؟

جواب:  گرچه شرعاً حجش صحيح است، ولى از انجام آن در اين شرايط خوددارى شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -