انهار
انهار
مطالب خواندنی

تقلید از چند مرجع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١تقلید بعضی مسائل از مجتهد دیگر

سؤال: در بعضى از مسائل مربوط به حرفه پزشکى، نظر علما با هم مغایر است. کدام فتوا حجّت است؟ آیا مى شود در مسایل پزشکى از یک مرجع، و در موضوعات دیگر ـ مثل عبادات ـ از مرجع تقلید دیگرى تقلید کرد؟

جواب: مانعى ندارد.

٢تقلید همزمان از دو مرجع مساوی

سؤال: در رساله حضرت آیت الله مکارم می خوانیم که هرگاه دو مرجع از نظر علمی با هم مساوی باشند مقلد می تواند در بعضی مسائل از یکی و در بعضی مسائل از دیگری تقلید کند. آیا این حکم تنها در موارد احتیاط واجب است یا در تمام احکام؟

جواب: در تمام احکام است.

٣تقارن تبعیض در تقلید و بقاء بر میت

سؤال: مرجع بنده تبعیض در تقلید را خلاف احتیاط می داند و از مجتهدی که جایز می دانست تقلید نموده و در مسئله تقلید از میت از سومی تقلید کردم و میت تقلید از اعلم را واجب نمی داند و بنده در مسئله تبعیض از دومی و تقلید از غیر اعلم از آخری تقلید کردم و از تعدادی مجتهد تقلید کردم. آیا تمام تقلیدم صحیح است؟

جواب: هرگاه سومی اجازه می دهد که در مسائلی که حتی در حیات میت به فتوای او عمل نکرده اید باقی بمانید عمل شما به فتاوای میت اشکالی ندارد ولی به عقیده ما احتیاط آن است که در فتاوایی که عمل نکرده اید باقی نمانید.

٤رجوع به مجتهد دیگر در احتیاط واجبی که به آن عمل کرده

سؤال: اگر شخصی پس از این که یک بار و یا چند بار از معظم له در مسائلی که ایشان احتیاط واجب کرده اند تقلید نمود، آیا می تواند به مرجع دیگری در این زمینه (مسائل احتیاط واجب تقلید شده) رجوع کند؟

جواب: اشکالی ندارد.

٥رجوع به مجتهد دیگر در حکم شکستن روزه به حرام

سؤال: اگر شخصی به حرام روزه ی واجب ماه رمضان خود را بشکند میتواند فقط در این مسئله به مجتهد دیگری رجوع کند تا کفاره جمع نشود؟

جواب: اشکالی ندارد.

٦تقلید از دو مجتهد

سؤال: اگر دو مجتهد مساوى باشند، آیا مکلّف مى تواند در یک مسئله از یک مجتهد و در مسئله دیگر از مجتهد دیگر تقلید کند؟

جواب: تبعیض در تقلید، در صورت تساوى دو مجتهد مانعى ندارد، ولى در عملِ واحد از یک نفر تقلید کند، زیرا در بعضى از موارد مبتلا به اشکال مى شود.

٧رجوع در چند مسأله به مرجع تقلید دیگر

سؤال: بعضى از فقها در مسئله سودهاى بانکى و نیز چند مسئله دیگر، که محلّ ابتلاى من است، با مرجع اینجانب اختلاف نظر دارند، آیا در این چند مسئله مى توانم به مرجع دیگرى رجوع کنم؟

جواب: در مسایلى که از کسى تقلید کرده اید، باید باقى بمانید; مگر این که ثابت شود نفر دوم اعلم است و یا مرجع شما در آن مسئله احتیاط کند، که در این مورد رجوع به غیر جایز است.

٨تقلید از مرجع دیگر فقط در یک مسأله

سؤال: آیا در مورد یک مساله میتوان به مرجع دیگری در مورد همان مساله رجوع کرد؟

جواب: در صورتی که در آن مسأله طبق فتوای مرجع تقلیدش عمل نکرده یا عمل کرده ولی مرجعش فتوای صریح ندارد بلکه احتیاط واجب دارد می تواند به فتوای مرجع دیگری که پس از مرجع او اعلم از دیگران است عمل کند.

٩عمل به رأی اکثریت

سؤال: در رساله هاى عملیّه نوشته شده است که از باید مجتهد اعلم تقلید کرد، از آن جایى که تشخیص و تعیین فرد اعلم در میان مجتهدین براى اهل علم و خبره مشکل و براى عوام محال و ممتنع است، آیا مى توان در مسائل مورد اختلاف به جاى تقلید از یک شخص معیّن، رأى اکثریت را ملاک عمل قرار داد؟

جواب: رأى اکثریت کافى نیست، اگر اعلم ثابت است باید در مسائل اختلافى از او تقلید کرد و اگر ثابت نیست مردم مخیّر هستند.

١٠تخصصی شدن مرجعیت در زمینه های مختلف

سؤال: با توجّه به پیشنهاد برخى از شخصیّتها، در زمینه تخصّصى شدن مرجعیّت تقلید، نظر خود را در این باره بفرمایید. تخصّصى شدن مراجع تقلید در زمینه هاى مختلف علمى چه حکمى دارد؟

جواب: در صورتى که هر یک از آنها در بخشى از فقه اعلم باشند، و ضوابط مرجعیّت بر آنها تطبیق کند، اشکال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -