انهار
انهار
مطالب خواندنی

بلوغ

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ملاک سن بلوغ دختران در عقود، حدود و قصاص

سؤال:درباره سن بلوغ دختر بفرماييد:الف. سن بلوغ دختر از نظر شرعي چند سالگی است؟ ب. آيا براي دختر از حيث بلوغ مي‏توان بين عبادات، عقود و ايقاعات تفاوتي قائل شد؟ ج. براي اجراي حدود و قصاص چطور؟

جواب: الف، ب و ج. سن بلوغ دختران 9 سال تمام قمري است، ولي چنانچه از نظر نيروي جسماني قدرت انجام بعضي از تکاليف مانند روزه را نداشته باشند، روزه بر آنها واجب نيست و به جاي هر روز، کفاره يک مد طعام مي‏دهند و در مورد عقود و ايقاعات مالي معيار تنها بلوغ نيست، بلکه رشد عقلي نيز لازم است؛ و در مورد حدود و قصاص همانند ساير مکلفين با آنها رفتار خواهد شد، مگر اين که عقل کافي که يکي از شرايط چهارگانه حدود و قصاص است نداشته باشند و در مورد ازدواج علاوه بر بلوغ و رشد عقلي، رشد جسماني براي اين امر نيز لازم است، يعني اگر خطر افضاء وجود داشته باشد جايز نيست.

٢عدم تناقض حکم خون قبل از نُه سالگی و خون حیضی که نشانه بلوغ است

سؤال:می فرمایید خونی که قبل از نه سالگی دیده شود، عادت ماهیانه نیست و از طرفی دیگر دیدن خون حیض برای دختر از نشانه های بلوغ است، آیا این دو با هم متناقض نیست؟

جواب: هر دو صحیح است؛ حالت اوّل فردی است که یقین داریم قبل از نه سالگی او است و حالت دوم برای فردی است که نمی داند سنش چقدر است و هرگاه عادت ماهیانه ببیند نشانه بلوغ است.

٣اعتبار سن خاص در بلوغ

سؤال:آیا در بلوغ، سنّ خاصّى را معتبر مى دانید؟ بر فرض اعتبار سنّ خاص، آیا معیار شناسنامه افراد است، یا از طرق دیگر نیز مى توان آن را احراز کرد؟

جواب: در بلوغ سنّ خاصّى معتبر است، و باید از طرق معتبر اثبات شود. البتّه بلوغ علائم دیگرى نیز دارد.

٤جایگزینی مفهوم

سؤال:باتوجه به اینکه ازلحاظ منطقی مسوولیت کیفری واعمال مجازات برمبنای قوه تشخیص فرد می باشد وصرف رسیدن به یک سن خاص ویا بلوغ جنسی وجسمی که در اکثر موارد ممکن است با رشد عقلی وقدرت تشخیص مسایل همراه نباشد نمی تواند مبنای مسوولیت فرد قرار گیرد نظر شما در مورد پذیرش مفهومی به نام"رشد کیفری"- به معنای رسیدن به آن اندازه از رشد عقلی که فرد قادر به درک صحیح امر ونهی شارع(یاقانونگذار) باشد- به جای مفهوم بلوغ چیست؟

جواب: از نظر ما بلوغ مراحل مختلفی دارد کسی ممکن است در سن و سال معینی بلوغ برای انجام وظائف عبادات و مانند آن داشته باشد ولی بلوغ جهت ازدواج ندارد ، یا هر دو را دارد ولی بلوغ در جهت اقتصادی ندارد یا هر سه را دارد ولی بلوغ کیفری ندارد، این جهات قابل تفکیک هستند ولی روی حساب.

٥سن بلوغ دختران

سؤال:نظر شما در مورد سن و شرایط بلوغ دختران و تکالیف شرعى آنها چیست؟

جواب: دختران پس از تمام شدن 9 سال قمرى بالغ مى شوند ولى اگر نتوانند بعضى از وظایف را مانند روزه بر اثر ضعف انجام دهند از آنها ساقط مى شود و به جاى آن براى هر روز یک مد طعام (تقریبا 750 گرم گندم یا مانند آن) به فقیر مى دهند.

٦حکم عقب مانده های ذهنی در مورد تکالیف شرعی

سؤال:عقب مانده هاى ذهنى، على رغم سن هاى بالا، از نظر درک و عقل گاه در حدّ کودکان 12 ساله، یا پایین ترند. آیا تکلیف شرعى از آنها ساقط است؟

جواب: در صورتى که به اندازه کافى شعور و تمییز داشته باشند که بتوانند عبادات را انجام دهند، مکلّف به تکالیف شرعیّه هستند.

٧سن تکلیف دختران

سؤال:با توجه به تغییر سن تکلیف دختر که اخیراً اعلام شده فتوای جنابعالی دراین مورد چه میباشد

جواب: سن بلوغ دختر همواره 9 سال تمام بوده و خواهد بود؛ ولی اگر نتواند بعضی از تکالیف مانند روزه را بجا بیاورد روزه نمی گیرد و بجای هر روز یک فقیر را سیر می کند.

٨انجام تکالیف برای نوتکلیفان

سؤال:1) لطفا نظر خودرا در خصوص سن تکلیف دختران اعلام فرمائید.

2)درصورت بلوغ در سن 9سالگی آیا رعایت کامل حجاب و خواندن نماز و روزه مانند بزرگسالان می باشد؟

جواب: سن تکلیف برای دختران 9 سال تمام است.

رعایت حجاب تا آنجا که می تواند انجام دهد و نمازها را بخواند ولی روزه را در صورتی که توان آن را نداشته باشد نمی گیرد.

٩معیار ممیز و غیر ممیز بودن کودک

سؤال:آیا براى ممیّز و غیر ممیّز بودن کودکان، سنّ خاصّى قائل هستید، یا تشخیص آن، معیار دیگرى دارد؟ و آیا براى بچّه هاى ممیّز، احکام جزایى همانند افراد بالغ اجرا مى شود. یا نحوه آن فرق دارد؟

جواب: سنّ تمییز سنّ معیّنى نیست، و افراد در آن متفاوتند; معیار آن است که خوب و بد را تشخیص دهند. تمییز نسبت به امور مختلف، متفاوت است، و نسبت به اطفال ممیّز، احکام بالغ جارى نمى شود; بلکه احکام مخصوص به خودشان اجرا مى گردد.

١٠بلوغ و تکالیف شرعی عقب ماندگان ذهنی

سؤال:آیا بلوغ و تکلیف شرعی در مورد عقب ماندگان ذهنی معنا دارد؟ اگر ایشان هم مکلف میشوند آیا تمام شان یا گروه خاصی از ایشان مکلف می شوند؟

جواب: اگر به شکلی باشند که بتوانند تکالیف را درک کنند در حد درک خود مکلف اند.

١١بلوغ و تکالیف شرعی عقب ماندگان ذهنی

سؤال:آیا بلوغ و تکلیف شرعی در مورد عقب ماندگان ذهنی معنا دارد؟ اگر ایشان هم مکلف میشوند آیا تمام شان یا گروه خاصی از ایشان مکلف می شوند؟

جواب: اگر به شکلی باشند که بتوانند تکالیف را درک کنند در حد درک خود مکلف اند.

١٢کسانی که دیرتر از افراد سالم به سن تکلیف می رسند

سؤال:آیا کودکان ناشنوا، به دلیل تأخیر در رشد اجتماعى (به واسطه کمبود گنجینه لغات،) دیرتر از افراد سالم به سنّ تکلیف مى رسند؟

جواب: در صورتى که به اندازه کافى شعور و تمییز داشته باشند که بتوانند عبادات را انجام دهند، مکلّف به تکالیف شرعیّه هستند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -