انهار
انهار
مطالب خواندنی

لقطه حيوان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

 سؤال 20 - شخصى حيوانى را پيدا كرده و صاحب آن معلوم نبوده و مدتى جستجو كرده و از پيدا شدن او مأيوس گرديده فعلا مىخواهد قيمت آن را صدقه بدهد و قيمت آن با روزى كه پيدا شده تفاوت كرده و گرانتر شده، ضمنا خرج هاى زيادى هم براى حفظ و علوفه آن كرده است تكليفش چيست؟

جواب: اگر حيوان مذكور در معموره بوده چون جايز نبوده آن را اخذ نمايد پس از يأس از صاحبش عين آن را بايد با اذن حاكم شرع صدقه بدهد و هر چه خرج كرده از دستش رفته است بلكه اگر منافعى برده آن را هم بايد صدقه بدهد مگر اين كه حيوان در معرض تلف بوده كه در اين صورت مىتواند مخارج را از عين يا منافع بردارد و زائد را صدقه دهد، و هم چنين اگر در بيابان بوده و مىتوانسته خود را از سباع محافظت كند از قبيل شتر و گاو و اسب، يعنى مخارجى كه كرده از دستش رفته، و منافعى هم كه برده بايد صدقه بدهد و اگر در بيابان بوده و نمىتوانسته خود را حفظ كند از قبيل گوسفند در اين صورت با يأس از صاحبش مىتواند خودش تملك نمايد و به مصرف برساند با قيد ضمان براى صاحبش اگر پيدا شد و مىتواند نگهدارد براى صاحبش و يا به حاكم شرع بدهد كه او به تكليفش عمل نمايد و در هر حال اگر بخواهد صدقه بدهد عين را صدقه دهد.

سؤال 21 - يك بزغاله را شخصى هفت سال قبل پيدا كرده ولى تعريف آن را به قانون شرع ننموده، اكنون تكليف شخص مذكور نسبت به بزغاله و نتائج آن كه شش يا هفت تا يا زيادتر شده و آنچه كه از آن نفع برده و خورده چيست؟

جواب: اگر در بيابان آن را پيدا كرده مىتواند آن را تملك نمايد و اگر در آبادى پيدا كرده و فعلا احتمال نمىدهد كه به صاحبش دسترسى پيدا كند فحص لازم نيست و چنانچه خودش فقير باشد به حاكم شرع مراجعه كند تا حاكم آن را اخذ نمايد و از طرف صاحبش به او صدقه بدهد و قيمت منافع آن را نيز با او دستگردان كند.

سؤال 22 - شخصى چادر نشين كه به گرمسير و سردسير كوچ مىكند در راه كه مىآيد گوسفندى بى صاحب از بيابان داخل گله او مىشود و صاحب آن را نمىشناسد والآن مدت سه ماه است كه آن را نگاه داشته آيا اين گوسفند را مىتواند تملك كند يا نه؟

جواب: در فرض مسأله جايز است گوسفند مزبور را تملك كند براى خودش و اگر صاحبش پيدا شد گوسفند يا قيمت آن را به او بدهد و مىتواند براى صاحبش بعنوان امانت نگاهدارد و از منافعش خرج آن را متحمل شود و در اين صورت اگر تلف شد ضامن نيست.
سؤال 23 - گاوى در جنگل داخل گاوهاى ديگرى مىشود و صاحب اين گاوها اعلان نكرده و به وظيفه شرعى خود عمل ننموده، مدتى در ميان گاوها مىماند بچه‌هاى متعددى مىزايد، فعلا صاحب گاوها متوجه شده كه كار خلاف كرده حالا مىخواهد بوظيفه شرعى خود عمل كند، حكم گاو و بچه‌هاى آن كه زياد شده چيست و البته مخارج زيادى نموده و آنها را نگهدارى كرده، آنچه حكم خدا است بيان فرمائيد.
جواب: اگر احتمال مىدهد بتعريف و تفحص صاحبش پيدا شود واجب است تعريف كند و صاحب آن را پيدا نمايد و با بچه‌هاى آن به صاحب و مالكش برساند و اگر مأيوس است با اذن حاكم شرع بعنوان مظالم از طرف مالك صدقه دهد و در فرض سئوال كه بوظيفه شرعى خود عمل نكرده مخارج را نمىتواند كسر كند.
سؤال 24 - يك گوسفند در شهر مورد هجوم سگ قرار گرفته فرد خير خواهى او را نجات مىدهد و يك روز اعلام مىكند صاحبش پيدا نمىشود و در اثر زخم حيوان در حال جان دادن است آيا در اين صورت مىتواند او را بكشد و اگر خوف آلوده بودن لحم آن در اثرميكروب هارى سگ باشد آيا باز بايد آن گوشت را صدقه داد يا نه؟

جواب: در فرض سئوال ذبح آن حيوان مانعى ندارد ولى با احتمال عقلائى كه گوشت آلوده به ميكروب است صدقه دادن آن محل اشكال است و بايد زير خاك دفن شود تا كسى از آن استفاده نكند.
سؤال 25 - دو رأس بره به گله اينجانب ملحق شده هر چه در اين مدت يك سال تحقيق نمودم كه صاحب آنها پيدا شود معلوم نگرديد حتى در مساجد هم اعلام كردم، مدت يك سال است بنده علوفه آنها را داده‌ام تا اين كه ششك شده‌اند حالا نمىدانم كه آنها را به فقراء بدهم و يا آنها را فروخته قيمت آنها را به مراجع عاليقدر تقديم نمايم كه عوض صاحبش تصدق بدهند و يا هر گونه كه وظيفه شرعى آقايان است عمل نمايند و در اين مدت يك سال كه علوفه آنها را داده‌ام آيا مىتوانم از قيمت آنها مخارج علوفه خود را بردارم يا خير؟

 جواب: اگر بره‌ها خودشان داخل در گله شما شده‌اند و بعد متوجه شده‌ايد و يك سال تمام از صاحبان آنها تفحص نموده‌ايد و از پيدا شدن صاحب آنها مأيوس شده‌ايد چنانچه از اول، نگهدارى به قصد صاحب آنها بوده و علوفه‌اى را كه داده‌ايد به قصد رجوع و مطالبه از مالكشان بوده جايز است بفروشيد و قيمت علوفه را برداشته و بقيه را به فقير غير سيد عوض صاحبش صدقه بدهيد و مىتوانيد گوسفندها را به فقير داده و معادل قيمت علوفه را از او بگيريد.
سؤال 26 - شخصى حيوانى را در شهر ببيند و بقول خودش بعنوان ضاله نگهدارى نموده و طبق وظيفه‌اى كه يابنده بايد در مجامع و اماكن عمومى اعلان كند اقدام نكرده و آن حيوان نزد طرف، زائيده و معلوم نيست كه آيا پيش صاحبش حامل شده و يا نزد ملتقط و پس از گذشت يك سال صاحبش پيدا شده حيوان كه مال صاحبش مىباشد آيا بچه آن حيوان طبق فتواى جنابعالى مال كدام يك از طرفين مىباشد.
جواب: در فرض مسأله حيوان در هر جا حمل برداشته ولد از صاحب حيوان است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -