انهار
انهار
مطالب خواندنی

رابطه والدين با فرزندان و فرزندان با يكديگر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

دست مزد همسر و فرزندان

سؤال472. آيا فرزندان در صورت كار در خانه مى توانند ادعاى دست مزد يا سود كنند؟

جواب:در اين جهت مثل سايرين هستند.

نذر گذاشتن دو اسم براى فرزند

سؤال473. پدرى براى نام گذارى فرزندش، اسمى را نذر كرده و مادر، نام ديگرى را نذر نموده است، در اين رابطه چه دستور مى دهيد؟

جواب:تا ممكن است هر دو نام را بر فرزند بگذارند، هر چند يكى اسم و ديگرى لقب او باشد، يا يكى اسم معروف و ديگرى غير معروف باشد.

تكليف پدر از جهت تعليم

سؤال474. آيا بر پدر واجب است خواندن و نوشتن را به فرزندان خود ياد دهد؟

جواب:واجب نيست.

تعارض كار پدر با وقت نماز فرزند

سؤال475. اگر موقع نماز، پدرى با پسرش كار داشته باشد، وظيفه ى پسر چيست؟

جواب:اگر وقت نماز اندك باشد، نماز مقدم است.

رفتار فرزندان با والدين خلاف كار خود

سؤال476. آيا براى جلوگيرى والدين از خلافى كه مكرر انجام مى دهند و با هيچ راهى هم قانع نمى شوند، مى توان با خشونت با آن ها رفتار كرد؟

جواب:اگر كار حرام انجام مى دهند و اگر احتمال تأثير عقلايى در خشونت مى دهد، آن را به ديگرى واگذار كند، به طورى كه متوجّه نشوند.

مسؤوليت فرزند در قبال غذاى حرام پدر

سؤال477. آيا فرزند در برابر غذاى حرامى كه پدر به خانه مى آورد، مسؤوليت دارد؟

جواب:علاوه بر نهى ازمنكر اگر عين حرام است، حق استفاده از آن غذا را ندارد، به خلاف اين كه به نحو متعارف به ذمه خريده باشد.

روزه مستحبى فرزند بدون اطلاع و رضايت والدين

سؤال478. آيا بدون اطلاع پدر و مادر روزه مستحبى گرفتن، درست است، در حالى كه اگر خبر داشته باشند، ممكن است راضى نباشند؟

جواب:به مسأله ى 1369 رساله رجوع شود.

رفتن به سينما بدون اذن پدر

سؤال479. آيا رفتن به سينما بدون اجازه ى پدر، اشكال ندارد؟

جواب:به نحو مطلق جايز نيست.

اجازه والدين در اهداى خون

سؤال480. آيا در اهداى خون، اجازه ى پدر و مادر شرط است؟

جواب:خير.

ترك رابطه با مادر

سؤال481. آيا قطع رابطه با مادر جهت افعال و رفتار آزار دهنده مادر، جايز است؟

جواب:خير، جايز نيست.

بخشش تمام اموال پدر به يك فرزند

سؤال482. آيا پدر حق دارد تمام اموالش را به يكى از فرزندانش ببخشد، و يا ملك مشاع خود با فرزندانش را بفروشد؟

جواب:بله، در صورت اوّل حق دارد، البته رعايت مساوات بين اولاد مستحب است؛ و اما در صورت دوم، اگر فرزند بالغ رشيد است، تنها سهم مشاع خود را مى تواند بفروشد.

وظيفه فرزند در قبال والدين غيبت كننده

سؤال483. هنگامى كه پدر و مادر غيبت شخصى را مى نمايند، وظيفه فرزند در برخورد با والدين چيست؟

جواب:آن ها را منع كند و اگر ادامه دادند، فرزند بايد به وظيفه ى خود مثل ساير موارد تحقق غيبت رفتار كند، هم چون دفاع از فرد غيبت شونده و ترك مجلس غيبت و مانند آن.

واجب النفقه بودن پدر

سؤال484. پدرى مادر پسرش را با ظلم و ستم مطلّقه و با زنى ديگر ازدواج مى كند و پسر زن مطلّقه را تا سن چهارده سالگى نگه مى دارد و پس از آن براى كارگرى در مغازه ها مى گذارد. اما خداى متعال به فرزند مذكور علم و تقوى عطا نمود، علاوه بر آبرو و وجهه اجتماعى، مايحتاج زندگى هم مرحمت فرمود. پدر مذكور ثروتش را به پسر زن دوّمى مى بخشد. اكنون كه درمانده و پير شده و آن ها پس از قبضه كردن ثروتش به او اعتنايى نمى كنند، مى خواهد به پسر زن مطلّقه اش تحميل شود و مخارجش را از او بگيرد. آيا چنين شخصى درباره چنين پدر ستم كارى باز هم مسؤوليتى دارد؟

جواب:پدر واجب النفقه ى فرزندان است و در صورت فقر پدر و تمكّن فرزند بين فرزندان همسر اوّل يا دوّم، فرقى نمى كند.

اجازه پدر جهت شركت در مراسم معنوى ـ فرهنگى

سؤال485. آيا اذن پدر براى دانشجويان در مورد رفتن به نماز جمعه و جماعات و كلاس هاى تفريحى لازم است؟

جواب:اجازه لازم نيست، ولى بايد سبب ايذا پدر نشود.

موارد جواز مخالفت با والدين

سؤال486. در چه صورتى مخالفت با پدر و مادر جايز است؟

جواب:در صورتى كه موافقت با آنان با فعل واجب يا ترك حرامى منافات داشته باشد.

تهيه جهيزيه دختر توسط پدر

سؤال487. آيا تهيه جهيزيه بر پدر واجب است؟

جواب:خير، واجب نيست.

مرز اطاعت از والدين

سؤال488. اطاعت از پدر و مادر، تا چه اندازه لازم است؟

جواب:تا حدى كه برخلاف حرام و واجب نباشد، مطلقا اطاعت از آن ها مطلوب است، ولى حدّ لزوم اطاعت از آن ها، در جايى است كه مخالفت با آن ها سبب ايذاى آن ها شود.

اجازه پدر براى خروج دختر از خانه

سؤال489. آيا براى بيرون رفتن از خانه، اجازه پدر براى دختر لازم است؟

جواب:احتياطا اجازه بگيرد.

پرستارى از پدر

سؤال490. آيا پرستارى پدر در صورت نياز، بر اولاد الزامى است؟

جواب:الزام دارد كه اسباب اذيّت فراهم نشود.

تنبيه برادر يا خواهر توسط برادر ديگرى

سؤال491. آيا برادر حق دارد كه برادر يا خواهر خود را تنبيه كند؟

جواب:اگر مورد از موارد جواز تنبيه است، بايد با اذن از پدر باشد و به حدّ لزوم ديه هم نرسد.

احراز حلال زادگى بچه شيرخوارگاه

سؤال492. بچه اى كه از جاهايى مانند شيرخوارگاه، به فرزندى قبول مى شود، چگونه مى توان به حلال زاده بودن او پى برد؟

جواب:تا علم بر خلاف نباشد، حمل بر حلال زادگى مى شود.

وابستگى فرزندى كه از تلقيح مصنوعى به وجود آمده است

سؤال493. فرزندى كه با استفاده از تلقيح مصنوعى در دستگاه، پرورش يافته متعلق به كيست؟

جواب:متعلق به صاحب نطفه و صاحب تخمك است.

حضانت فرزندان پس از طلاق

سؤال494. در صورت طلاق والدين، بر اساس چه شرايط و مصالحى حضانت فرزندان به يكى از آن دو سپرده مى شود؟ اگر حضانت به مادر سپرده شود، آيا بر شوهر لازم است كه نفقه فرزندان را بدهد؟ حضانت فرزندان تا چه سنى بر عهده ى والدين است؟

جواب:در اين رابطه به مسايل 1985 تا 1987 رساله رجوع شود، ولى نفقه ى آن ها بر پدر واجب است و تا حدى كه به حدّ بلوغ و رشد نرسيده اند، حضانت آن ها بر پدر و مادر است.

اجازه زنى كه در عقد است

سؤال495. خانمى كه عقد كرده، ولى به خانه ى شوهر نرفته، به اجازه ى پدر و مادر نياز دارد يا اجازه ى شوهر كافى است؟

جواب:اجازه ى شوهر كافى است.

حضانت فرزندان نامشروع

سؤال496. حضانت فرزندانى كه از طريق نامشروع به دنيا مى آيند، بر عهده ى چه كسى مى باشد؟

جواب:بنابر جريان احكام ولد ـ مگر آن چه به دليل خارج شده ـ مثل ديگران است.

واگذارى حضانت فرزندان

سؤال497. اگر زن و شوهر بعد از جدايى، حق حضانت فرزندانشان را به ديگرى يا شخص ثالثى واگذار كنند، آيا بلافاصله بعد از واگذارى يا بعد از گذشت مدتى، مى توانند از حرف خود بازگردند؟

جواب:اگر اين واگذارى در قبال وجهى نبوده، مى توانند از آن برگردند ولى اگر در قبال گرفتن وجهى به صلح و مثل آن باشد، ممكن است گفته شود حكم آن عقد را دارد و هم چنين اگر شرط ضمن عقدى لازم ـ به عنوان صرف نظر نمودن از حق حضانت ـ شده باشد، رعايت آن شرط لازم است.

انتقال حضانت به زوج

سؤال498. زوجه اى علاوه بر بذل تمام يا مقدارى از مهريه، حضانت بدون نفقه يا با نفقه ى فرزندان دختر بالاتر از هفت سال خود را به عهده مى گيرد؛ ولى بعد از طلاق از حضانت و نگهدارى اطفال امتناع مى ورزد. در اين مورد آيا دادگاه مى تواند زوجه را به حضانت از فرزندان دختر الزام كند و يا اين كه حضانت به زوج منتقل مى شود؟

جواب:به زوج منتقل مى شود.

ممانعت ولىّ قهرى از حضانت مادر

سؤال499. آيا ولىّ قهرى اطفال بعد از فوت پدر آن ها مى تواند از حضانت آن ها توسّط مادرشان به علّت ازدواج بعدى مادر و يا هر علّت ديگر ممانعت به عمل آورد؟

جواب:در صورت وفات پدر، حضانت مخصوص مادر است؛ اما در صورت ازدواج او تأمل است، احتياط در رعايت رضايت صاحب حقى است كه حق او از حق پدر و مادر متأخر است.

مشقت زياد در حقّ حضانت

سؤال500. آيا اگر عمل به حقّ الحضانه، مستلزم عسرو حرج فوق العاده نسبت به ديگرى باشد ـ مثل اين كه گرفتن فرزند از مادر بعد از دو سال و ردّ به پدر باعث مشقّت خوف عقلايى خطرناك و غير قابل تحمّل براى مادر باشد، كه اين مشقّت اضافه بر اصل مشقّت فراق است كه معمولاً متوجّه مادر مى شود ـ و يا عمل به حق ّ الحضانه باعث فساد و انحراف اخلاقى و تربيتى كودك باشد، در اين صورت باز حقّ حضانت ثابت است يا به حكم حرج و فساد ساقط مى شود؟

جواب:در فرض سؤال، حقّ حضانت ساقط است.

مطالبه ى اجرت در قبال حضانت

سؤال501. پس از فوت پدر، آيا مادر در قبال حضانت فرزندان صغير مى تواند از جدّ پدرى مطالبه ى اجرت كند؟

جواب:اگر حضانت بر او باشد، مشكل است.

حاملگى از طريق نامشروع

سؤال502. دختر و پسرى رابطه ى نامشروع داشته اند و دخول نشده ولى پس از خروج منى از مرد، رحم زن جذب كرده و دختر حامله شده است پس از آن، اين دو با هم ازدواج كرده اند. آيا فرزند ولدالزّناست يا ملحق به ابوين است؟

جواب:ولد از فعل حرام است؛ ولى ملحق به آن ها است.

بچه دار شدن مرد عقيم

سؤال503. زنى كه شوهرش ـ به اتّفاق نظر دكترها ـ عقيم است، در اثر زنا حامله شده و زانى منكر ولد است. آيا به قاعده الولد للفراش، ولد ملحق به زوج است؟

جواب:تا وقتى امكان لحوق به زوج هست، ملحق به زوج است.

نحوه ى اثبات ولد بودن

سؤال504. شخصى بچّه اى سر راهى را بزرگ مى كند، بعد از مدّتى زن و مردى آمده و اظهار مى دارند كه كودك بچه ى آن ها بوده است و آن فرد انكار مى كند. آيا مى توان بدون بيّنه كودك را گرفته و به زن و مرد مدّعى داد؟

جواب:ولد بودن با بيّنه ثابت مى شود و هم چنين با استفاضه و با علم و اطمينان كسى كه مكلّف به ترتيب اثر شخصى بر آن است و هم چنين به اقرار بدون منازع با تفصيلى كه در محل خود، ذكر گرديده است.

ولد شبهه

سؤال505. آيا ولد شبهه يا ولد زنا با ساير اولاد، از نظر محرم و نامحرمى و توارث فرق دارند؟

جواب:احكام محرميّت به نسب در ولد شبهه و ولد زنا جارى است و محرميّت به مصاهرت و توارث در ولد شبهه جارى است و محرميّت به مصاهرت در ولد زنا مورد تأمّل و احتياط است و توارث در ولد زنا منتفى است. (به مسأله ى 2263 رساله رجوع شود.)

فرزند زنى كه مجبور به زنا شده

سؤال506. مردى با يكى از محارم نسبى خويش عنفا زنا كرده است، آيا فرزند متولد شده از آنان نسبت به مادر، ولد شبهه حساب مى شود يا خير؟

جواب:لحوق ولد به زنى كه با اكراه مجبور به زنا شده، خالى از وجه نيست.

بچه زنا زاده

سؤال507. بچّه اى كه از زنا متولّد شده، آيا به زانى داده مى شود يا به زانيه؟

جواب:ظاهرا مثل بچّه هاى ديگر است، فقط در صورت اكراهِ يكى به زنا، ولد ملحق به مكرَه است شرعا، چنان چه گذشت.

جدا نمودن فرزند از مادر

سؤال508. گرفتن اولاد از مادر در اثر طلاق يا به نحو ديگرى ـ كه حضانت با پدر است ـ در صورتى كه مشقّت غير قابل تحمّل براى مادر داشته باشد يا باعث عدم رشد روانى فرزند شود، يا هر دو در عُسر و حرج بيفتند، آيا پدر مى تواند فرزند را از مادر جدا كند؟

جواب:ادعاهاى ذكر شده مى تواند از طرفين باشد، ولى پدر با اين كه حقّ حضانت دارد، لكن به گونه اى نبايد عمل كند كه مادر به مشقّت زياد و عُسر و حرج واقع شود و نبايد مانع شود او را از زيارت و ديدار و اجتماع براى صله رحم، و دفع يا رفع عسر و ضرر، به فرستادن طفل يا آوردن او ممكن است و همين حكم در ايام حضانت مادر هم هست و اختلاف بايد نزد حاكم شرع حلّ و فصل گردد.

فرزند خواندگى كودك سر راهى

سؤال509. اينجانب نوزادى را به عنوان فرزندى گرفته و او را حسين نام گذارى و به همين اسم شناسنامه گرفته ام، در صورتى كه پدر و مادر كودك معلوم نيست، از نظر شرع مقدّس اسلام چه صورتى دارد؟

جواب:مانعى ندارد.

منظور از رعايت غبطه

سؤال510. آيا منظور از رعايت غبطه، غبطه ى واقعى است و يا آن چه كه ولىّ، غبطه تصوّر مى كند، هر چند در حقيقت بر خلاف غبطه باشد، همان غبطه محسوب مى شود؟

جواب:ميزان در تكليف، احراز ولىّ است.

سرپرستى طفل غير رشيد پس از بلوغ

سؤال511. طفلى پس از بلوغ، رشيد نشده است و نياز به سرپرستى دارد، چه كسى سرپرست او است؟

جواب:سرپرستى او مربوط به ولىّ شرعى اوست و اين غير از حق حضانت است كه تا پيش از بلوغ براى يكى از پدر يا مادر ثابت است.

تنبيه كودك

سؤال512. آيا مى توان بچه را براى يادگيرى تنبيه كرد؟

جواب:ولىّ او يا كسى كه از ولىّ اجازه دارد مى تواند تا به حدّ واجب شدن ديه نرسد، تنبيه كند در محدوده ى ذكر شده در مسأله 1609 رساله.

اسم گذارى فرزند به اسم و كنيه ى پيامبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ

سؤال513. نهى وارد شده درباره اين كه اسم فردى به نام مقدس حضرت رسول ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ و كنيه اش كنيه آن حضرت ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ باشد، چه نوع نهى اى است؟

جواب:شايد نهى تنزيهى باشد.

خسارت كودك به ديگران

سؤال514. اگر كودكى كه از دنيا رفته، در زمان حيات آسيبى به كسى وارد كرده است، آيا خانواده او بايد از آن شخص حلاليت بطلبند؟

جواب:اگر آسيب مالى زده، از اموالِ آن كودك بايد خسارت را بپردازد.

عقد حامل و حكم ولد

سؤال515. زنى را عقد كرده اند، پس از ازدواج معلوم شد كه حامله است، حكم مسأله را بيان كرده و بفرماييد كه ولد ملحق به كيست؟

جواب:اگر بين نزديكى و زايمان حداقل شش ماه هلالى ـ كه كم ترين مدت حمل است ـ فاصله شده باشد، نيز بيشتر از نه ماه فلاصله نشود، فرزندى كه از زن متولد مى شود، ملحق به شوهر است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -