انهار
انهار
مطالب خواندنی

صیغه ی عقد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

نحوه خواندن عقد دايم و موقت

سؤال53. نحوه خواندن عقد چگونه است؟ آيا خود فرد مى ‏تواند آن را بخواند؟

جواب: نحوه خواندن عقد در مسأله‏ ى 1882 و 1883 به تفصيل ذكر شده است و خود فرد نيز مى ‏تواند آن را بخواند.

عدم اشتراط عربى خواندن صيغه

سؤال54. در صورت جواز متعه اهل كتاب در كشورهاى غربى، آيا صيغه‏ ى عقد بايد به زبان عربى خوانده شود يا همان توافق بين دو نفر بر زمان و مهريه‏ ى معلوم (در قالب هديه) كفايت مى ‏كند؟

جواب: بايد صيغه خوانده شود، هر چند كه عربى خواندن صيغه شرط نيست.

عقد كسى كه زبان عربى بلد نيست

سؤال55. كسى كه قادر به خواندن صيغه عقد به زبان عربى نباشد، در چه صورتى عقد او صحيح است؟

جواب: بنابر اظهر، ترجمه صيغه عقد به فارسى يا زبان ديگر با وجود قدرت بر عربى كافى است و احتياط مستحب، عربى بودن صيغه است و براى كسى كه نمى ‏تواند صيغه عربى را بخواند و يا وكيل بگيرد، قطعا ترجمه كافى است.

قصد انشاء در عقد

سؤال56. قصد انشا هنگام خواندن صيغه ‏ى عقد به چه معناست؟ و آيا شخص عقد كننده، حتما بايد فرق اخبار و انشا را بداند؟

جواب: يعنى قصد كند كه به سبب اجراى صيغه مى ‏خواهد عقد زوجيّت را ايجاد كند و ميزان همين قصد است، نه توجه به فرق بين اخبار و انشا.

صيغه عقد به زبان غير عربى

سؤال57. آيا خواندن صيغه عقد به زبان‏هاى غير عربى جايز است؟

جواب: بنابر اظهر، ترجمه صيغه عقد به فارسى يا زبان ديگر با وجود قدرت بر عربى كافى است. (جهت اطلاع بيشتر به مسأله ‏ى 1884 رساله رجوع شود.)

اكراه به ازدواج

سؤال58. خانمى خانه ‏دار هستم، قبل از ازدواج با شوهرم به مرد ديگرى علاقه‏مند بودم، ولى مرا با تهديد به ازدواج با اين مرد كه شوهرم هست وادار كردند و چون راه به جايى نمى ‏بردم، لاجرم زمان عقد هنگامى كه عاقد از من وكالت مى ‏گرفت، در قلبم نيّت همان نامزد اوّلى را كردم و در ظاهر بله به دوّمى به حساب آمد. حال نمى ‏دانم وضعيّت زندگى و بچه‏ هاى من چگونه است؟

جواب: شما اگر بعد از عقد هم به عقدى كه واقع شده رضايت داده باشيد، به طورى كه نيّت مذكور خطورى بيش نبوده، ازدواج بين شما و شوهرتان نافذ و تمام است. اما اگر توريه كرده و اساسا عقد بدون قصد واقع شده باشد، عقد شما اشكال دارد.

وكالت در عقد

سؤال59. آيا يك نفر مى ‏تواند اصاله و وكاله عقد را به فارسى يا عربى اجرا كند؟

جواب: بله، مى ‏تواند.

معاطات در نكاح

سؤال60. آيا مى ‏توان در نكاح نيز مانند ساير عقود قايل به معاطات شد؟

جواب: خير نمى ‏شود.

عدم اطّلاع عقد كننده از شرايط و معناى صيغه

سؤال61. اگر عاقد از شرايط نكاح و معناى صيغه آگاهى نداشته باشد، آيا عقد نكاح صحيح است؟

جواب: محلّ تأمل است، پس خلاف احتياط است. (مسأله‏ ى 1884 رساله)

اجراى عقد بدون انقضاى عقد موقّت

سؤال62. كسى كه بدون انقضاى عقد موقّت يا بخشيدن بقيّه مدّت، عقد دايم اجرا كند و بعدا متوجّه شود، آيا عقد دايم او باطل است؟

جواب: بله، باطل است.

تكرار صيغه عقد

سؤال63. اگر صيغه عقد توسط چند نفر خوانده شود تكرار صيغه، ضررى به صحّت آن نمى ‏زند؟ اگر صيغه توسط يك نفر ولى چند مرتبه خوانده شود، چه حكمى دارد؟

جواب: اشكال ندارد.

اختلاف مرجع زوجين در تعدّد موجب و قابل

سؤال64. مرد، مقلّد مرجعى است كه مثلاً تعدّد موجب و قابل را شرط مى ‏داند و زن از مجتهدى تقليد مى ‏كند كه اتّحاد موجب و قابل را كافى مى ‏داند. در اين جا طبق نظر كدام يك از اين دو مرجع بايد عمل كرد؟

جواب: طبق نظر مرجع مرد عمل كنند.

وكالت ضمن عقد نكاح

سؤال65. آيا شوهر، مى ‏تواند، زن را وكيل كند كه هر موقعى كه خواست از زوج جدا شود؟

جواب: خير، ولى مى ‏تواند زن را وكيل كند كه از طرف زوج طلاق دهد.

سؤال66. آيا قرار دادن شرط وكالت طلاق در عقد ازدواج براى فرد ثالث صحيح است؟

جواب: مانعى ندارد.

لزوم صحت قرائت صيغه

سؤال67. در مواقعى كه صيغه عقد توسط وكيل جارى مى ‏گردد، اگر او ضمن اجراى صيغه بعضى از حروف را اشتباهى به كار ببرد، آيا غلط بودن اين حروف صحّت عقد را با مشكل رو به رو مى ‏كند؟

جواب: بله، مشكل مى ‏شود.

حضور نداشتن يكى از زوجين در عقد

سؤال68. در زمان اجراى صيغه عقد، اگر يكى از زوجين حضور نداشته باشد، آيا عقد صحيح است؟

جواب: اگر زوجين كاملاً مشخص شوند، عقد صحيح است.

جارى كردن صيغه‏ ى عقد به صورت غير حضورى

سؤال69. اگر صيغه عقد به صورت غير حضورى، به وسيله‏ ى تماس تلفنى، فيلم ويديويى و... توسط زوجين يا وكيل آن‏ها اجرا شود، عقد حاصل صحيح است يا خير؟

جواب: در صورت مشخص شدن كامل دو زوج، عقد صحيح است.

واجب بودن الفاظ مخصوص در عقد

سؤال70. چه لزومى دارد كه صيغه عقد با ادا كردن الفاظ مخصوص جارى شود، در حالى كه مى ‏توان از طريق حالات و حركات زوجين از قصد و رضايت آن‏ها مطّلع شد؟

جواب: بايد صيغه ‏ى صحيح خوانده شود.

شروط محضر جهت ازدواج

سؤال71. در اين زمان براى ثبت ازدواج در دفاتر رسمى شروطى را الزاما قيد كرده و مرد را ملزم به رعايت آن شروط مى‏ نمايند. آيا اين شرايط در خواندن عقد دخالت دارد؟ اگر عقدى بدون اين شروط و خارج از محضر خوانده شود و در محضر صرفا اين شروط امضا شود، آيا الزام ‏آور خواهد بود؟

جواب: اگر آن شروط ضمن عقد لازمى ذكر شود و بدون الزام به توافق زوجين برسد، آن شروط اعتبار دارد.

كراهت پسر يا دختر به ازدواج

سؤال72. ولىّ شرعى، پسر يا دخترى را پيش از بلوغ با رعايت عدم مفسده، به ازدواج ديگرى در مى ‏آورد. آيا كراهت پسر يا دختر از اين ازدواج پس از بلوغ اثرى دارد و موجب خيار فسخ مى ‏شود؟

جواب: كراهت آن‏ها پس از بلوغ اثرى ندارد و اختيار فسخ ندارند؛ مگر اين‏كه به بيّنه اثبات كنند كه هنگام عقد مفسده داشته است.

ملاك ساقط شدن اذن ولى در باكره

سؤال73. آيا شرايط اذن پدر يا جدّ پدرى در عقد دختر باكره با ازاله ‏ى بكارت دختر [به دليل طبّى، تجاوز به عنف يا به دليل ارتكاب زنا [ساقط مى ‏شود؟ يعنى آيا ساقط شدن اذن، مترتّب بر ازدواج رسمى و معتبر اجتماعى و همسردارى و متعاقبا طلاق يا فوت است؟ يا خير، مترتّب بر ازاله ‏ى بكارت است؟

جواب: ميزان در سقوط اذن، ازاله ‏ى بكارت به جماع است.

اذن پدر در ازدواج دايم و موقت

سؤال74. آيا اذن پدر در ازدواج باكره شرط است؟ و آيا فرقى بين ازدواج دايم و موقّت وجود دارد؟

جواب: بنابر احتياط واجب تكليفا واجب است و فرق نمى ‏كند.

اجازه مادر در عقد

سؤال75. اگر پدر وت كند، آيا مادر مى ‏تواند اجازه ‏ى صيغه ‏ى دخترش را بدهد؟

جواب: مادر ولايت ندارد و اگر جدّ پدرى هم ندارد، در بالغه رشيده احتياج به اذن نيست.

سؤال76. دختر باكره با اذن پدر ازدواج كرده و قبل از دخول مطلّقه شده، اگر دوباره بخواهد ازدواج كند، آيا باز هم اذن پدر لازم است؟

جواب: بله، احتياطا.

لزوم رضايت طرفين در عقد نكاح

سؤال77. پدرى دختر 13 ساله‏ ى خود را به مرد 40 ساله، بدون مشورت او نامزد كرده و مبلغى از خواستگار گرفته است. موقع عقد دختر مخالفت كرده، ولى پدر با تهديد و كتك او را به عقد مجبور كرده است. عاقد هم از پدر طرفدارى كرده و با گرفتن بله به طور جبر و اكراه صيغه را جارى كرده است. حكم چنين عقدى چيست؟

جواب: اگر زن را به ازدواج مجبور نمايند و بعد از خواندن عقد راضى شود و بگويد به آن عقد راضى هستم، عقد صحيح است.

اجبار دختر به عقد

سؤال78. تزويج دختر بالغه‏ ى رشيده به اجبار به صورتى كه قطعا راضى نيست، چه حكمى دارد؟ آيا پدر شرعا مى ‏تواند چنين كارى كند؟

جواب: پدر نمى ‏تواند و دختر بايد عقد را اجازه كند.

سؤال79. در فرض فوق اگر زوجه بعد از چند سال به اين ازدواج راضى شود، چه حكمى دارد؟

جواب: اگر طيب خاطر منظور است، آن شرط صحت نيست؛ بلكه اگر در اين حد راضى بوده كه روابط زناشويى ايشان شرعى باشد، همان براى اجازه‏ ى عقد كافى است.

سؤال80. در فرض فوق حكم فرزندانى كه از اين ازدواج پيدا شده ‏اند چيست؟

جواب: با فرض مزبور مثل سايرين هستند.

دعوت به ازدواج موقت بدون اذن ولىّ

سؤال81. با توجه به كثرت جوانانى كه امكان ازدواج ندارند و از طرق نامشروع به ارضاى خويش مى ‏پردازند، آيا مى ‏توان به صورت كلى و بدون هيچ قيد و شرطى (حتى اذن ولى)، از آنان به ازدواج موقت دعوت كرد؟

جواب: اذن پدر دختر باكره، تكليفا لازم است.

موارد سقوط اذن ولى در ازدواج باكره

سؤال82. اذن ولى در چه شرايطى از دختر باكره، ساقط مى ‏شود؟

جواب: اگر پدر و جد پدرى غايب باشند، به گونه‏ اى كه نشود از آنان اذن گرفت و ازدواج براى دختر لازم باشد، يا در ازدواج نكردن ضرر يا مشقت شديدى باشد و هم‏چنين اگر پدر يا جد پدرى از ازدواج با كسى كه هم‏كفو اوست، با وجود تمام مقدمات و شرايط ممانعت كنند و او نيز به ازدواج تمايل دارد و ازدواج هم به مصلحت او باشد، با اجتماع تمام شرايط مى‏ تواند ازدواج نمايد.

رضايت ولى در امر ازدواج فرزند صغير

سؤال83. در عصر و زمان ما، ولايت پدر (ولى) در امر ازدواج بر فرزند صغيرش تا چه حدى است؟

جواب: تا حدى كه براى فرزند مصلحت داشته باشد و مفسده ‏اى نداشته باشد.

اعتماد به گفته‏ ى دختر مبنى بر رضايت والدينش نسبت به ازدواج

سؤال84. آيا اگر دختر گفت پدر و مادرم به ازدواج من راضى هستند، مى ‏شود به گفته او، بدون اذن پدر يا جدّ پدرى او ازدواج كرد؟

جواب: اگر به صداقت او اطمينان حاصل شود، مانعى ندارد.

ازدواج دخترى كه به سن رشد رسيده

سؤال85. آيا دخترى كه به سن رشد رسيده و پدر و پدر بزرگ ندارد، مى ‏تواند خودش ازدواج كند؟

جواب: چنان چه به مصلحت او باشد، اشكالى ندارد.

تفاوت رضايت بر دوستى با رضايت بر ازدواج

سؤال86. آيا اگر دختر و پسرى همديگر را دوست داشته باشند و پدر پسر و دختر نيز به اين دوستى راضى باشند، براى اجراى عقد كفايت مى ‏كند؟

جواب: خير.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -