انهار
انهار
مطالب خواندنی

شروط ضمن عقد نكاح

بزرگ نمایی کوچک نمایی

شرط عدم انفاق

سؤال87. آيا شوهر ضمن عقد ازدواج مى ‏تواند عدم انفاق را، به معنى اسقاط حقّ نفقه شرط كند؟

جواب: عدم استحقاق را نمى ‏تواند، ولى عدم انفاق فعليّه را مى‏ تواند شرط نمايد.

شرط عدم نزديكى

سؤال88. آيا در عقد دايم مى ‏توان شرط كرد كه بين زن و مرد نزديكى صورت نگيرد؟

جواب: اگر شرط عقلايى و غير سفهى باشد، نافذ است.

شرط در مورد كارهاى منزل

سؤال89. آيا اين شرط كه همسر در آينده كارهاى معمول منزل را انجام دهد صحيح است؟ و در صورتى كه به شرط عمل نكرد، حكم آن چيست؟

جواب: شرط صحيح و واجب الوفاء است و شرط ضمن نكاح الزام ‏آور هست؛ اما خيارآور نيست.

شرط مقدار تمكين

سؤال90. اگر زن دايمى شرط كند كه هفته ‏اى فقط يكى دو بار تمكين كند، آيا اين شرط صحيح است؟

جواب: ظاهرا صحيح است.

شرط نوع تمكين

سؤال91. اگر نوع و مقدار تمكين توسط زن شرط شود، در چه صورتى لازم الاجرا است؟ آيا بايد لزوما ضمن عقد نكاح باشد، يا اين كه اگر بعد از آن باشد و مورد قبول زوج باشد نيز قابل قبول است؟

جواب: اگر ضمن عقد شرط شود با فرض عقلايى بودن و سفهى نبودن، لازم الاجرا است.

شرط عدم تمكين

سؤال92. زن ضمن عقد نكاح شرط مى ‏كند كه شوهر هيچ‏گونه استمتاعى از او نبرد. آيا اين شرط خلاف مقتضاى عقد است يا صحيح و نافذ است؟

جواب: در محدوده ‏اى كه عقلايى باشد و سفهى نباشد، نافذ است.

شرط بكارت دختر

سؤال93. اگر عقد نكاح مشروط به باكره بودن دختر باشد، در صورت باكره نبودن دختر، آيا شوهر حقّ فسخ دارد؟

جواب: اگر ثابت شود كه قبل از عقد باكره نبوده، شوهر حقّ فسخ دارد.

شرط خريد اشيا

سؤال94. اگر شرط عروسى از طرف خانواده ‏ى عروس، خريدارى طلا و ملزومات ديگر باشد، ولى مرد به علّت شرايط بد اقتصادى از اين امر سرباز زند، آيا با توجّه به اين كه زن فعلاً در خانه‏ ى پدرى خود زندگى مى ‏كند، مى ‏تواند زن را بدون هيچ تشريفاتى به خانه خود ببرد يا خير؟

جواب: اگر شرط ضمن عقد شده باشد، بايد به شرايط عمل كند.

شرط عدم ازدواج مجدّد

سؤال95. از جمله‏ ى شروط ضمن عقد نكاح اينجانب، عدم ازدواج دوّم مى ‏باشد. چنان‏چه با داشتن همسر دايم به دليل عسر و حرج ايجاد شده توسّط زوجه، اقدام به ازدواج موقّت نمايم، آيا از نظر شرعى ازدواج مذكور [ازدواج موقّت] باعث فراهم نمودن موجبات طلاق از ناحيه‏ ى زوجه ‏ى دايم مى ‏گردد؟

جواب: خير و ازدواج مذكور جايز و صحيح بوده است و اگر شرط شده كه در صورت ازدواج دوّم مطلقا زوجه در طلاق وكيل باشد، شرط صحيح است و ازدواج دوّم بر ازدواج موقّت هم صدق مى ‏كند، هر چند عقد مزبور به دليل عسر و حرج انجام گرفته باشد، مگر مدّت به اندازه‏ اى كم باشد كه به مجرّد اطّلاع زوجه، مدّت منتفى شده باشد كه ممكن است مشمول شرط نباشد.

سؤال96. با توجه به اين كه امروزه يكى از شرايطى كه در عقد نكاح گذارده مى ‏شود «عدم ازدواج مجدد زوج» مى ‏باشد و اين نكته كه بيان مى ‏شود «اين شرط صحيح نيست». آيا اين موضوع باعث سستى زوج نسبت به تعهدهايى كه در قبال زوجه دارد و تشويق او به ازدواج مجدد، نمى ‏شود؟

جواب: مرد شرعا حق دارد تا چهار زن دايم داشته باشد، پس اگر اين شرط به معناى سلب حق است صحيح نيست و انحاى ديگرى از شرط فعل يا شرط نتيجه ممكن است، كه صحيح است.

سؤال97. مردى ضمن عقد شرط كرده بود كه ازدواج مجدد ننمايد، آيا در صورت تخلف و تجديد فراش، زن حق فسخ عقد را دارد يا مرد فقط عمل حرامى مرتكب شده است؟

جواب: اين شرط اگر به معناى سلب حق بوده است اصلاً صحيح و نافذ نيست و اگر به نحو صحيحى بوده است، شرط در ضمن عقد نكاح خيارآور نيست، هر چند الزام‏ آور هست.

انتخاب مسكن يا عدم شرط

سؤال98. آيا زوجه بدون اين كه در مورد انتخاب مسكن شرطى بكند حقّ دارد به منزلى كه زوج اجاره كرده يا تهيه نموده نرود؟ و آيا در اين صورت حقّ مطالبه‏ ى نفقه را دارد؟

جواب: حق ندارد، اگر در حدّ نفقه واجبه كه شوهر بايد تهيه كند هست، و با امتناع، در بعض موارد، ناشزه محسوب مى ‏شود.

رجوع زوج از اجازه تحصيل زوجه

سؤال99. زوج ابتدا به زوجه اجازه مى ‏دهد كه براى تحصيل و درس خواندن از خانه بيرون برود ولى پس از استخدام به كارى، اجازه اشتغال وى را نمى ‏دهد. آيا زوج حقّ دارد از اجازه ‏اش برگردد؟ حكم اشتغال زوجه چيست؟

جواب: اگر اجازه ‏ى اوّلِ زوج، شرط ضمن عقد نبوده است، زوج مى‏ تواند از اجازه ‏اش برگردد و و در اين صورت خروج از منزل هم براى زوجه حرام است.

تخلف از شرط عقد توسط شوهر

سؤال100. اگر هنگام عقد زوج شرايطى را قبول كند، ولى بعد از ازدواج از شرط خود تخلف كند، چه حكمى دارد؟

جواب: اگر شرط صحيح و نافذ بوده، تخلف از آن حرمت تكليفى دارد و قابل الزام است، امّا حق فسخ نمى ‏آورد.

شرط پرداخت پول به پدرزن

سؤال101. آيا زن مى ‏تواند در عقد ازدواج شرط كند كه داماد علاوه بر مهريه، مقدارى پول هم به پدر يا مادر عروس بدهد؟ آيا چنين شرطى لازم ‏الوفاء است؟

جواب: بله، لازم‏الوفاء است.

سلب حق ازدواج مجدد از خود

سؤال102. آيا مرد مى ‏تواند ضمن عقد نكاح حق ازدواج مجدد را از خود سلب كند؟

جواب: خير، نمى ‏تواند.

گذاشتن شروط در عقد نكاح

سؤال103. آيا زوجه ضمن عقد نكاح، مى ‏تواند هر نوع شرطى بگذارد، به اين معنا كه او در گذاردن هر نوع شرطى آزاد باشد و با اشكالى مواجه نباشد ولى مرد بتواند شروطى كه قادر به انجام آن‏ها نيست قبول نكند؟

جواب: هر شرطى كه شرعا صحيح باشد را با توافق زوج ضمن عقد حق دارد قرار دهد و اگر زوج قبول نكرد، آن شرط نافذ نيست.

اختيارات زن در شرط ضمن عقد

سؤال104. آيا زن مى ‏تواند در عقد نكاح شرط كند كه بعد از ازدواج شرايطى را تعيين كند به اين معنا كه ضمن عقد نكاح شرط مطلق بگذارد كه بعد از ازدواج مصاديق آن را مشخص كند كه از طرف مرد لازم الاجرا باشد؟

جواب: خير، چون عقلايى نيست.

مفاد عقدنامه‏ ها

سؤال105. در عقدنامه ‏ها دو بند زير ذكر شده است:

الف) ضمن عقد خارج لازم عقد نكاح زوجه شرط كرد هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاه تقاضاى طلاق ناشى از تخلّف زن از وظايف همسرى يا سوء اخلاق و رفتار وى نبوده، زوج موظّف است تا نصف دارايى موجود خود را كه در ايّام زناشويى با او به دست آورده يا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل كند.

ب) ضمن عقد خارج لازم عقد نكاح زوج به زوجه وكالت بلاعزل با حقّ توكيل غير داد كه در غير موارد مشروحه‏ ى زير با رجوع به دادگاه و اخذ مجوّز از دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق، خود را مطلّقه كند و نيز به زوجه وكالت بلاعزل با حقّ توكيل غير داد تا در صورت بذل از طرف او قبول بذل كند.

سؤالات زير در اين رابطه مطرح است:

1) آيا بند الف و ب شرط فعل است يا شرط نتيجه؟

جواب: اولى شرط فعل است و هم چنين ظاهر دومى، هر چند قابل حمل بر شرط نتيجه هم هست.

2) آيا مى ‏توان با توافق زوجين اين وكالت را به هم زد يا اين كه وكالت كما كان باقى است؟

جواب: اگر منظور طرفين، شرط نتيجه بوده، قابل رفع نيست و اگر شرط فعل بوده احكام عقد وكالت در آن جارى است و قيد بلاعزل فايده ندارد.

3) امروزه عاقد با گرفتن كليه شروط مذكوره در قباله، بدون قرائت شروط، صيغه را جارى مى ‏كند و حال آن كه اگر مرد اين شروط را بداند، ممكن است قبول نكند. در صورت جهل به شروط وظيفه چيست؟

جواب: بايد شروط مذكوره به زوجين تفهيم شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -