انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام شير دادن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

شرايط شير خوردنى كه موجب محرميت است

سؤال342. پسرى كه روزى يك بار يا دو بار از خانمى شير خورده و در بين شير خوردن، شير مادرش و غذا نيز مى خورده است، آيا محرميت حاصل مى شود؟

جواب:خير به كسى محرم نمى شود.

سؤال343. زنى به دختر خود و به پسر خواهر خود شير مى دهد، آيا به هم محرم مى شوند؟

جواب:اگر به حدّ محرميّت شير داده، سبب محرميت مى شود.

شير دادن دخترِ برادر شوهر

سؤال344. اگر خانمى دخترِ برادر شوهر خود را شير دهد، آيا غير از آن دختر، فرزندان ديگر دو برادر مى توانند باهم ازدواج كنند؟

جواب:بله، مى توانند.

نوه هاى مادر رضاعى

سؤال345. آيا نوه هاى مادر رضاعى بر شيرخوار محرم مى باشند؟

جواب:بله، محرم مى شوند. (مسأله ى 1955 رساله.)

شير دادن بچّه ى خواهر

سؤال346. اگر خواهرى بچّه هاى خواهر خود را شير دهد، آيا اين خواهر به شوهر خواهرش محرم مى شود؟ ضمنا حكم فرزندان او چه خواهد شد؟

جواب:محرم نمى شود و فرزندان ديگر غير از شيرخوار، به همديگر محرم نمى شوند.

شير دادن بچّه ى زن اوّل

سؤال347. شخصى از عيال اوّل خود بچّه ى شيرخوارى دارد، آيا مى شود عيال دوّم آن بچّه را شير بدهد؟

جواب:اشكال ندارد.

شير دادن فرزند دختر

سؤال348. هر گاه زن، فرزند دختر خود را شير بدهد، ازدواج او باطل مى شود. آيا اين حكم شامل دختر رضاعى هم مى شود و اگر زن، فرزند دختر رضاعى را شير بدهد، ازدواج باطل شود؟

جواب:ظاهرا شامل دختر رضاعى نمى شود؛ مگر اين كه دختر رضاعىِ شوهر فعلى او هم باشد، بنابر احوط. (جهت اطلاع بيشتر به مسأله ى 1956 رساله رجوع شود)

شير خوردن دختر دايى

سؤال349. دختر دايى من يك ماه از مادرم شير خورده، آيا به من محرم است؟

جواب:اگر بر طبق مسأله ى 1965 الى 1967 رساله بوده، بله به شما محرم است.

شير دادن نوه ى دخترى و ازدواج وى با نوه ى ديگر

سؤال350. 1) زنى حدود 40 سال پيش نوه ى دخترى خود را شير كامل داده و اين پسر شيرخواره، وقتى به سنّ بلوغ رسيده با يكى ديگر از نوه هاى دخترى زن شيرده ازدواج نموده است. با توجّه به اين كه زن و شوهر اوّلى ـ يعنى پدر و مادر آن نوه ى دخترى ـ بر يكديگر حرام هستند، تكليف اين دو نفر يعنى دو نوه ى دخترى چيست؟

جواب:بايد از هم جدا شوند.

2) آيا برادر آن شيرخواره ى فوق الذّكر مى تواند با دختر خاله اش ازدواج كند؟

جواب:مانعى ندارد.

شير دادن مادر زن به نوه دخترى

سؤال351. اگر مادر زنى به نوه دخترى اش شير دهد، آيا دامادش بر دختر او حرام ابدى مى شود؟

جواب:اگر زن نوه دخترى خود را شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام مى شود.

پسرى كه شير مادرِ مادر خود را خورده

سؤال352. آيا پسر كه شير مادربزرگ خود يعنى مادر مادر را خورده، مى تواند با دخترخاله اش ازدواج كند؟

جواب:نمى تواند.

عدم جواز ازدواج با خواهر رضاعى

سؤال353. شخصى شير زنى را خورده كه مادر رضاعى او مى شود و بعد از مدّتى شوهرديگرى كرده است كه از اين شوهر دوّم بچّه اى به دنيا آورده است. آيا مى تواند با دخترى كه از شوهر دوّم به دنيا آورده است ازدواج كند؟

جواب:نمى تواند با او ازدواج كند، زيرا خواهر رضاعى اوست

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -