اهميت نماز صبح (به ويژه نماز جماعت صبح) از نظر قرآن و روایات:
الف) از نظر قرآن:
قرآن مي فرماید: «أَقِمِ الصّلاةَ لِدُلُوكِ الشّمْسِ إِلى غَسَقِ اللّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودًا»؛[1]
نماز را از زوال خورشيد، تا نهايت تاريکي شب، (نيمه شب) بر پادار و همچنين قرآن فجر (نماز صبح) را؛ چرا که قرآن فجر، مورد مشاهده (فرشتگان شب و روز) است.
طبق رواياتي در ذيل آيه شريفه وارد شده است، مقصود از «قرآن الفجر» نماز صبح است و اين روايات را دانشمندان شيعه و اهل تسنن نقل کرده اند.
امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) فرموده اند: منظور از «قرآن الفجر» نماز صبح است.[2]
برخی از نکات این آيه شريفه:
1. اهميت و جايگاه ويژه نماز صبح نسبت به ساير نمازها (ان قرآن الفجر کان مشهودا).
2. مطلوبيت و فضيلت اقامه نماز صبح در اول وقت (طلوع فجر).[3]
3. نماز صبح در اول فجر، مورد شهود و نظاره ويژه «ملائکه شب و روز» است و هر دو گروه ثواب نماز صبح را مينويسند.
4. اهتمام به اقامه نماز صبح همراه با جماعت.
احتمال دارد که ذکر صفت مشهود براي نماز صبح، نوعي تشويق به اين باشد که شايسته است انجام آن در معرض شهود و ديد همگان باشد.[4]
علامه طباطبايي مي فرمايد: «روايات از طرق عامه و خاصه متفقاً جملي «ان قرآن الفجر کان مشهودا» را تفسير کرده اند به اينکه : نماز صبح را هم ملائکه شب (در موقع مراجعت) و هم ملائکه صبح (در موقع آمدن) مي بينند».[5]
و نيز در بحث روايتي، پس از نقل اخبار در ذيل آيه شريفه مي فرمايد : «تفسير مشهود بودن «قرآن فجر» در روايات شيعه و سني، به اينکه چون ملائکه شب و روز آن را مي بينند، آن قدر در اين دو طايفه بسيار است که نزديک است به حدّ تواتر برسد و در بعضي از آنها همان طور که گذشت، شهادت خدا و ديدن مسلمين نيز اضافه شده است».[6]
5. نماز تنها عبادتي است که به نام «قرآن» توصيف شده است (قرآن الفجر).
6. قرآن و تلاوت آن در نماز، محور اصلي است. (قرآن الفجر)[7]
7. «قرآن الفجر» در آيه عطف است به کلمه «الصلوة» که تقديرش چنين مي شود: «و اقم قرآن الفجر» که مراد از آن، نماز صبح است و چون مشتمل بر قرائت قرآن است، آن را «قرآن صبح» خوانده؛ چون روايات همه متفق اند بر اينکه مراد از «قرآن الفجر» همان نماز صبح است.
ب) از نظر روايات
شيخ حر عاملي، در «وسائل الشيعه» يکي از باب هاي جماعت را اين عنوان قرار داده: «باب تأکّد استحباب حضور الجماعة في الصبح و العشائين؛ حضور در نماز جماعت صبح و مغرب و عشا، مستحب مؤکد است» و در اين رابطه سه حديث را ذکر کرده است. علامه مجلسي نيز در بحارالانوار، رواياتي آورده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اما انه ليس من صلاة اشدّ علي المنافقين من هذه الصلاة و العشاء».
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) روزي پس از اداي نماز صبح در مسجد، رو به اصحاب کرده و از حال مردمي که نامشان را يک به يک برد، پرسيد که آيا اينان به جماعت حاضر شده اند؟ اصحاب عرض کردند: نه يا رسول الله! حضرت با تعجب پرسيد: آيا غايب اند؟ بعد فرمود:
«به راستي که هيچ نمازي بر منافقان از اين نماز صبح و نماز عشا، دشوارتر نخواهد بود».[8]
امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا نقل مي کند که فرمود: «من صلّي الغداة و العشاء الاخرة في جماعة فهو في ذمة، فمن ظلمه فانما يظلم الله و من حقره فانما يحقر الله عزوجل؛ هر کسي نماز صبح و عشا را با جماعت به جا آورد، در تحت نگهباني و ذمه خدا قرار مي گيرد و هر کس به او ستم کند، گويا خدا را ستم کرده است و هر کسي او را تحقير کند، همانا خدا را تحقير کرده است».[9]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «ولو علموا الفضل الذي فيهما (صلاة الغداة و العشاء) لاتوهما و لو حبوا؛ اگر بدانند فضيلت خواندن نماز صبح و عشا [با جماعت] را، به (سوي) آن مي آيند هر چند با زانوها و دست ها باشد مانند راه رفتن کودک با نشستنگاه خود».[10]
و در حديثي ديگر فرمود: «من صلّي المغرب و العشاء الاخرة و صلاة الغداة في المسجد في جماعة فکانما احيي الليل کله؛ هر کس نماز مغرب و عشا و صبح را در مسجد با جماعت بخواند، گويا تمام شب را احيا نگه داشته».[11]
و نيز فرمود: «لان اصلي الصبح في جماعة احب اليَّ من ان اصلّي ليلتي حتي اصبح؛ اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم، در نظرم محبوب تر از عبادت و شب زنده داري تا صبح است».[12]
علت وجوب نماز صبح
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) راجع به علل وجوب نمازهاي پنج گانه فرمود: «... اما نماز صبح، پس هنگامي که آفتاب طلوع کرد مثل اينکه بر شاخ هاي شيطان طلوع مي کند. پروردگارم، مرا امر نموده که قبل از طلوع خورشيد و قبل از آنکه کافر براي آفتاب سجده کند، نماز صبح بخوانم تا آنکه امتم براي خداوند، سجده نمايند و زود به جاي آوردن آن، در پيشگاه خداوند محبوب تر است. اين نمازي است که ملائکه شب و روز شاهد آن مي باشند».[13]
آثار حضور در نماز جماعت صبح
روايات وارده در مورد آثار حضور در نماز جماعت، به طور يقين با توجه به مطلق بودن اکثر آنها، تمام نمازهاي واجب، به ويژه نماز صبح و نماز عشا را در بر گرفته و شامل مي شود و بعضي از روايات نيز آثار حضور در نماز جماعت صبح را بيان فرموده اند.
اصولاً در مکتب اسلام بين دنيا و آخرت، جسم و روح، ماده و معنا، ارتباط تنگاتنگي وجود دارد که غير قابل انکار است و بحث از آثار مادي و معنوي جماعت نيز فرع بر آن بحث است.
الف) آثار مادي حضور
1. ميزان و معيار تصديق مردم
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «اذا سئلت عمن لايشهد الجماعة فقل: لااعرفه؛ هنگامي که از شما راجع به کسي که در نماز جماعت شرکت نمي کند، بپرسند، بگوييد: او را نمي شناسم».[14]
و در حديثي مي فرمايد: «ولو لا ذالک لم يمکن احداً ان يشهد علي احد بالصلاح؛ اگر حضور در نماز جماعت نبود، ممکن نبود کسي براي به صلاح و شايستگي کسي شهادت و گواهي دهد».[15]
2. خوش گماني و پذيرش گواهي
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «من صلي خمس صلوات في اليوم و الليلة في جماعة فظنوا به خيراً و اجيزوا شهادته؛ هر که پنج نماز شبانه روز خود را به جماعت مي خواند، به او خوش گمان باشيد و گواهي اش را بپذيريد».[16]
3. حرمت غيبت و اثبات عدالت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «و من لزم جماعة المسلمين حرمت عليهم غيبته و ثبتت عدالته؛ کسي که بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غيبت او بر مسلمانان حرام و عدالتش ثابت مي شود».[17]
و نيز فرمود: «کسي که بدون عذر موجهي با مسلمين در مسجد نماز جماعت نمي خواند، نمازش کامل نيست و کسي که در منزلش نماز مي خواند و نسبت به جماعت مسلمين بي توجه است، غيبتش جايز است و کسي که نسبت به جماعت مسلمين بي توجه است، از عدالت ساقط است و واجب است دوري کردن از او».[18]
4. بهره مند شدن از امور اجتماعي
به اميرمؤمنان(ع) خبر رسيد که گروهي براي نماز در مسجد حاضر نمي شوند. حضرت خطبه اي خواند و فرمود: «به درستي که گروهي براي نماز در مساجد ما حاضر نمي شوند! پس با ما نه غذا بخورند، نه آب بياشامند، نه مشورت کنند، نه از ما (زن بگيرند) و از غنايم ما چيزي اخذ نکنند تا اينکه در نماز جماعت با ما حاضر شوند».
در واقع حضرت مي فرمايد که حاضر نشدن در جماعت مسلمين و بي اعتنايي به آن، موجب محروميت از امور اجتماعي خواهد شد و با توجه به ذيل حديث« او يحضروا معنا صلاتنا جماعة» حاضر شدن در جماعت، موجب برخورداري از امور اجتماعي خواهد شد.
5. خيرخواهي و تعاون
امام رضا (علیه السلام) در روايتي که علل وضع شدن «نماز جماعت» را بيان مي کند، يکي از آثار و برکات آن را کمک کردن به يکديگر در راه نيکي و تقوا و بازداشتن از بسياري از معاصي و گناهان مي شمارد.[19]
با تأملي در «نماز جماعت» در طول تاريخ، آنها را پر از امور خير مشاهده مي نماييم. نمازهاي جماعت، يکي از فعال ترين و زيباترين صحنه هاي «تعاون و همکاري» در جامعه بشري بوده است. آمار کارهاي خيريه اي که به برکت نمازهاي جماعت در طول صدها سال انجام شده، قابل مقايسه با موارد ديگر نيست. بديهي است که انجام اين امور خيريه، از برکت اقامه نماز جماعت و از آثار آن است و اگر افراد به اقامه نماز به صورت فرادا مي پرداختند، اين خيرات تحقق نمي پذيرفت. مسلمانان با شرکت در نماز جماعت و در مسجد، با يکديگر ارتباط برقرار کرده و از مشکلات يکديگر با خبر شده و همفکري و همکاري در حل مشکلات پيدا مي کنند.[20]
قرآن کريم، اهل ايمان را به لزوم تعاون و همکاري در نيکي ها و دوري جستن از تعاون و همکاري در راه گناه و تجاوز به حقوق يکديگر، دستور مي دهد:
(و تعاونوا علي البر و التقوي و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان).[21]
و بدون ترديد جماعت، يکي از زمينه هاي اين نوع تعاون و همکاري داشتن را در دعوت به نيکي ها و مبارزه با بدي ها، فراهم مي کند و موجب همبستگي و همگرايي اجتماعي در جهت صحيح مي گردد.
6. دست خدا با جماعت است
عنوان فوق، مضمون احاديثي است که از پيامبر اکرم(ص) نقل شده است؛ مانند:
«يدالله مع الجماعة؛ دست خدا با جماعت است».[22]
«الجماعة رحمة و الفرقة عذاب؛ جماعت، رحمت و تفرقه، عذاب است».[23]
«يدالله علي الجماعة فاذا اشتذا الشاذ منهم اختطفه الشيطان کما يختطف الذئب الشاة الشاذة من الغنم؛ دست خداوند بر سر جماعت است، هر گاه کسي از آنها از جماعت جدا شد، شيطان او را مي ربايد، همان طور که گرگ، گوسفند جدا شونده از گله را مي ربايد».[24]
«ان الشيطان ذئب الانسان کذئب الغنم يأخذ الشاة القاصية و الناحية، فايّاکم و الشعاب و عليکم بالجماعة و العامة المسجد؛ شيطان، گرگ انسان است همانند گرگِ گوسفندان که هميشه ميش هاي دور افتاده و کناره گير را مي گيرد. پس، از دسته بندي ها (گروه گرايي و خط بازي) بپرهيزيد و بر شما باد حضور در جماعت و مجالس عمومي و مسجد».[25]
با توجه به احاديث فوق، به طور يقين مي فهميم که «نماز هاي جماعت» مشمول اين احاديث پيامبر(ص) خواهند بود و دست رحمت پروردگار به دست نمازگزاران در جماعت، مستدام خواهد بود؛ چون در چنين جماعاتي محور، ارتباط با خدا و تمسک به حبل الله است[26] نه نژاد، زبان، مليت، اقتصاد و سياست. و درباره چنين اجتماعات و جماعتي است که پيامبر(ص) مي فرمايد:
«من فارق الجماعة شبراً خلع الله رقبة الاسلام من عنقه؛ هر کس يک وجب از جماعت جدا شود، خدا طوق مسلماني را از گردنش مي برد».[27]
ب) آثار معنوي حضور
از نظر قرآن، «معنويت» پايه تکامل است. اين همه عبادات که در اسلام روي آن تکيه شده است، براي تقويت جنبه معنوي روح انسان است.27[28] و نماز که فلسفه اصلي آن ارتباط با خداست ـ به ويژه نماز جماعت ـ در تقويت معنويت و آثار معنوي، بسيار کارساز است و مي تواند معنويت را در فضاي جامعه حاکم سازد.
1. تبلور و نمود ارزش هاي ديني
امام رضا (علیه السلام) فرمود: «انما جعلت الجماعة لئلايکون الاخلاص و التوحيد و الاسلام و العبادة لله الا ظاهراً مکشوفاً مشهورا؛ همانا نماز جماعت براي اين به وجود آمده که اخلاص و يگانگي و اسلام و عبادت براي خداوند آشکار و ظاهر و شناخته شده باشد».[29]
2. شکوه و عظمت اسلام
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «فضيلت هر يک رکعت از نماز جماعت بر نماز فرادا، برابر با دو هزار رکعت است».[30]
در ضمن روايتي، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) از قول جبرئيل و او هم از خداوند متعال فرمود: «هر گاه تعداد افراد (در جماعت) از ده نفر گذشت، در اين صورت اگر آسمان، صفحه و کاغذ و درختان، قلم و جن و انس و ملائکه، نويسنده باشند، نمي توانند ثواب يک رکعت آن را بنويسند».
به يقين اين همه تاکيد به ثواب حضور و شرکت در جماعت و توبيخ و سرزنش شديد شرکت نکردن در آن و قطع رابطه با شرکت نکنندگان در جماعت و توجه و تاکيد به تنظيم صفوف جماعت، دليل بر اين است که «نماز جماعت» موجب وحدت مسلمين، اقتدار، عزت شکوه و عظمت اسلام خواهد بود.
حديث امام رضا (علیه السلام) نيز گوياي همين جهت است: «لانّ في اظهاره حجة علي اهل الشرق والغرب لله وحده».[31]
3. جلوگيري از گناه
به فرمودي قرآن «نماز، انسان را از فحشا و منکر باز مي دارد»، که به طور قطعي اين اثر در نماز جماعت، ظهور و برجستگي بيشتري دارد و از اين روست که در ذيل حديث امام رضا (علیه السلام) يکي از فلسفه هاي نماز جماعت، باز داشته شدن از بسياري از گناهان شمرده شده است: «و الزجر عن کثير من معاصي الله عزوجل».[32]
و نيز در حديث آمده است: نماز، وسيله شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است؛ چرا که خواه و ناخواه نماز، انسان را به توبه و اصلاح گذشته دعوت مي کند و در برابر گناهان آينده سدي ايجاد مي کند؛ زيرا روح ايمان را در انسان تقويت مي کند و نهال تقوا را در دل پرورش مي دهد و مي دانيم «ايمان» و «تقوا» نيرومند ترين سد در برابر گناه است و اين همان چيزي است که در آيه فوق به عنوان «نهي از فحشا و منکر» بيان شده است و همان است که در احاديث متعددي مي خوانيم: افراد گناهکاري بودند که شرح حال آنها را براي پيشوايان اسلام بيان کردند، و آن پيشوايان در جواب فرمودند: «غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح مي کند». و آنها عاقبت به خير شدند.[33]
4. برائت از آتش دوزخ و نفاق
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «من صلّي اربعين يوماً جماعة يدرک الکبيرة الاولي کتب له برائتان برائة من النار و برائة من النفاق؛ کسي که نماز خود را با جماعت و با درک تکبير اول نماز چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را براي او مقدر مي سازد: برائت از آتش دوزخ و برائت از نفاق».[34]
و در حديث ديگري مي فرمايد: «من صلّي اربعين يوماً الصلوات في جماعة لايفوته تکبيرة الاحرام کتب له برائتان برائة من النفاق و برائة من النار؛ کسي که نمازهايش را چهل روز با جماعت بخواند به نحوي که تکبيرة الاحرام از او فوت نشود (تکبير اول را درک کند)، خداوند بيزاري از نفاق و آتش جهنم را براي او ثبت مي کند».[35]
و در روايتي مي خوانيم: خداوند نماز جماعت را به اين جهت واجب کرده که فرد منافق و کسي که نماز را سبک مي شمارد، مشخص شود که به آنچه اظهار مي کند، عمل مي کند و مواظبت دارد يا نه؟[36]
و يا در حديث آمده است که: هر کسي سه جمعه پي در پي نماز جمعه را ترک کند، منافق محسوب مي شود.[37]
و نيز پيامبر(ص) مي فرمايد: «هيچ نمازي به اندازه نماز جماعت صبح و عشا بر منافقين سنگين تر نيست».[38]
5. بهره مندي از پاداش
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) در وصيتي به علي(ع) فرمود: سه چيز موجب درجه و قرب به خداست: يکي از آن سه چيز«المشي بالليل و النهار الي الجماعات؛ شب و روز به طرف نماز جماعت قدم برداشتن است».[39]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «کسي که به قصد شرکت در نماز جماعت به سوي مسجد گام برمي دارد، خداوند متعال در مقابل هر گامي که بر مي دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش مي دهد و به همين ميزان نيز درجات او بالا خواهد رفت واگر در چنين حالي بميرد، خداوند متعال هزار فرشته را مأمور مي نمايد تا در قبر به ديدار او رفته، وي را بشارت دهند و در تنهايي قبر، انيس او باشند و تا روز قيامت، برايش طلب آمرزش کنند».[40]
و نيز مي فرمود: «من صلّي الفجر في جماعة ثم جلس يذکر الله عزوجل حتي تطلع الشمس کان له في الفردوس سبعون درجة؛ هر کس نماز صبح را با جماعت بخواند و سپس تا طلوع خورشيد به ذکر خدا مشغول باشد، خداوند در بهشت هفتاد درجه به او مي دهد».[41]
6. کفاره گناهان
امام هادی (علیه السلام) فرمود: «انتظار الصلوة جماعة من جماعة الي جماعة کفارة کل ذنب؛ انتظار نماز جماعت از نماز جماعتي تا نماز جماعت ديگر، کفاره همه گناهان است».[42]
و نيز در حديثي از امام باقر (علیه السلام) رفتن به جماعات در شب و روز، از کفارات گناه محسوب شده است.[43]
7. استجابت دعا
رسول خدا(ص) فرمود: «ان الله يستحيي من عبده اذا صلّي في جماعة ثم سأله حاجة ان ينصرف حتي يقضيها؛ هنگامي که بنده اي نمازش را به جماعت بخواند، خداوند از او حيا مي کند و هنگامي که از خداوند طلب حاجت کرد، منصرف نشود مگر اينکه حاجتش را برآورد».[44]
8. برخورداري کامل از پاداش الهي
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «من صلّي الخمس في الجماعة و حافظ علي الجمعة فقد اکتال الاجر بالمکيال الاوفي و قال تعالي: (ثم يجزيه الجزاء الاوفي)؛[45] کسي که نماز پنج گانه خود را به جماعت بخواند و به نماز جمعه حاضر شود، پس به تحقيق اجر خود را به حد کافي دريافت کرده است. و خداوند مي فرمايد: «پس جزا داده شود بر آن، جزاي کامل تر».[46]
9. ورود به بهشت و داشتن شفاعت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «همانا خدا به سه گروه وعده داده بدون حساب وارد بهشت شوند و هر يک از اين سه گروه (روز قيامت) مي توانند هشتاد هزار نفر را شفاعت کنند و آنها عبارت اند از:
1. مؤذن.
2. امام جماعت.
3. کسي که وضو بگيرد سپس داخل مسجد شود و نماز جماعت به جاي آورد».[47]
01. قرار گرفتن در جرگي پارسايان
امام علي(ع) فرمود: «من صلي الفجر في جماعة رفعت في صلاة الابرار و کتب يومئذ في وفد المتقين؛ کسي که نماز صبح را به جماعت بخواند، نمازش در ميان نماز نيکان بالا برده مي شود و آن روز [نامش] در جرگه پارسايان نوشته شود».[48]
11. نجات از سختي هاي قيامت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «خداوند در روز قيامت همه انسان ها را براي حساب جمع مي کند و هيچ مؤمني که در نماز جماعت شرکت نموده، نمي ماند مگر آنکه خداوند روز قيامت دشواري ها را برايش آسان مي کند و سپس دستور مي دهد که او را وارد بهشت کنند».[49]
12. عبور از صراط
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «و من حافظ علي الجماعة حيثما کان مرّ علي الصراط کالبرق الخاطف اللامع في اول زمرة مع السابقين؛ کسي که محافظت و مداومت بر نماز جماعت کند، مانند برق سريع و درخشان، همراه نخستين گروه بهشتيان از روي پل صراط مي گذرد»[50]
13. مهر و محبت دل ها
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «استووا تستوي قلوبکم و تماسوا تراحموا؛ صف هاي نماز جماعت را هماهنگ و تنظيم نمايند تا دل هايتان متعادل شود، و با هم در تماس باشيد تا مهرباني افزوده شود».[51]
14. جوانمردي و بلند همتي
امام علي(ع) فرمود: «مروّة الحضر قرائة القرآن و مجالسة العلماء و النظر في الفقه و المحافظة علي الصلاة في الجماعات؛ جوانمردي در حضور در وطن، قرآن خواندن، همنشيني با علما، نگريستن در احکام دين و مواظبت بر نماز خواندن در جماعت هاست».[52]
با استفاده از اين حديث شريف به اين نکته پي مي بريم که: انسان به طور يقين با انس و الفت برقرار کردن با قرآن و آشنا شدن با معارف بلند آن در عرصه هاي مختلف و با حضور در محضر انديشمندان و با استفاده از خرمن فيض وجود آنها و در رأس همه، با برقراري ارتباط با خدا که در نماز ـ به ويژه نماز جماعت ـ جلوه گر است، روحيه بخشندگي و بلند همتي خود را تقويت کرده و در نتيجه در طريق خوشبختي خود و ديگران قدم برداشته و به کار ديگران اهتمام مي ورزد.
15. بهره مندي از ثواب شب زنده داري
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «هر کس نماز مغرب و عشا و صبح را با جماعت در مسجد بخواند، گويا تمام شب را شب زنده داري نموده است».[53]
[2] تفسير نور الثقلين، عبدالعلي حويزي، ج3، ص201 و 202، ح376 و 378.
[3] با اينکه وقت نماز صبح نيز موسع (طلوع فجر تا طلوع آفتاب) است ولي اضافه شدن «قرآن» به واژه «فجر» اهميت و فضيلت اول وقت را مي رساند.
[4] تفسير راهنما، اکبر هاشمي رفسنجاني، ج10، ص208.
[5] الميزان، علامه طباطبايي، ج13، ص176 ـ 178.
[6] الميزان، علامه طباطبايي، ج13، ص176 ـ 191.
[7] تفسير نور، محسن قرائتي، ج7، ص104.
[8] وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج5، ص378؛ ثواب الاعمال عقاب الاعمال، شيخ صدوق، ص275؛ بحارالانوار، ج85، ص9.
[9] بحارالانوار، ج85، ص12 و 13، ح22؛ محجة البيضاء، فيض کاشاني، ج1، ص343.
[10] بحارالانوار، ج85، ص12 و 13، ح22؛ محجة البيضاء، فيض کاشاني، ج1، ص343.
[11] وسائل الشيعه، ج5، ص378.
[12] کنز العمال، علاء الدين هندي، ح22792.
[13] وسائل الشيعه، ج3، ص9، ح7.
[14] بحارالانوار، ج85، ص5.
[15] بحارالانوار، ج85، ص376 و 377.
[16] بحارالانوار، ج85، ص35. و در وسائل الشيعه نيز با مختصري تفاوت، ج5، ص371 و 372، ح4 و5؛ بحارالانوار، ج5، ص6، ح30.
[17] وسائل الشيعه، ج5، ص394، ح13.
[18] وسائل الشيعه، ج5، ص394؛ بحارالانوار، ج85، ص5.
[19] مع ما فيه من المساعدة علي البر و التقوي؛ (وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح9).
[20] نماز زيباترين الگوي پرستش، بحث نماز جماعت، غلامعلي نعيم آبادي.
[22] رهگشاي انسانيت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحي، ص133، ش1009.
[23] رهگشاي انسانيت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحي، ص133، ش1009.
[24] کنزالعمال، ج1، ص266.
[25] کنزالعمال ، ج7، ص581؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص232.
[26] سوره آل عمران آیه 103.
[27] رهگشاي انسانيت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحي، ص132، ش1005.
[28] تعليم و تربيت در اسلام، شهيد مطهري، ص185.
[29] وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح9؛ بحارالانوار، ج85، ص12.
[30] وسائل الشيعه، ج5، ص374، ح18.
[31] وسائل الشيعه، ج5، ص374، ح9.
[32] وسائل الشيعه، ج5، ص374، ح9.
[33] تفسير نمونه، مکارم شيرازي، ج16، ص307 و 308.
[34] بحارالانوار، ج85، ص4.
[35] محجة البيضاء، ج1، ص344.
[36] وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح9.
[37] محجة البيضا، ج1، ص341.
[38] محجة البيضا، ج1، ص343.
[39] وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح7؛ بحارالانوار، ج85، ص10، ح15.
[40] وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح7.
[41] وسائل الشيعه، ج5، ص373، ح11.
[42] جامعة احاديث الشيعه، ج6، ص387، ص388.
[43] بحارالانوار، ج85، ص10، ح15.
[44] بحارالانوار، ج85، ص10، ح15.
[46] وسائل الشيعه، ج5، ص374، ح10691 ؛ بحارالانوار، ج85، ص4.
[47] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج1، ص488.
[48] دعائم الاسلام، قاضي ابي حنيفه بن محمد بن منصور، ج1، ص153؛ بحارالانوار، ج85، ص17.
[49] بحارالانوار، ج85، ص17.
[50] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص343.
[51] کنز العمال، ج7، ص623.
[52] بحارالانوار، ج85، ص10، ح14؛ خصال، شيخ صدوق، ج1، ص28.
[53] وسائل الشيعه، ج5، ص378، ح10710.