انهار
انهار
مطالب خواندنی

پیش‌بینی آیت‌الله قاضی از وقوع انقلاب اسلامی قبل از انقلاب

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سیدمحمدصادق قاضی طباطبایی فرزند آیت‌الله حاج سیدحسین قاضی طباطبایی(ره) یار و همرزم امام و آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگو با خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس در پاسخ به این پرسش که با شنیدن نام آقا سید مصطفی خمینی اولین خاطره‌ای که در ذهن او خطور می‌کند؟ چیست. اظهار داشت:‌ من به واسطه اینکه فرزند آیت‌الله سید حسین قاضی طباطبایی هستم، و پدرم از معاصرین و دوستان امام بودند. با حضرت امام رفت‌وآمد و پیرو آن با آقا مصطفی خمینی رفاقت و سلام و علیک داشتم.
طباطبایی گفت: بعد از واقعه 13 آبان 1343 امام به ترکیه تبعید شدند چند صباحی بعد، مرحوم آقا مصطفی که در زندان قزل قلعه حضور داشت نیز به ترکیه تبعید شدند تا به تقدیر الهی امام از تنهایی در خارج شوند.
امام به دیدن مبارزانی که از زندان آزاد می‌شدند می‌رفت
وی ادامه داد: زمانی که از زندان آزاد شدم به منزلم در قم رفتم. امام لطف کردند به دیدن من آمدند و بعد از لطف حضرت امام قرار بر این شد که به اتفاق پدرم به دیدن حضرت امام برویم و با توجه به کسالتی که مادرم داشتند پدرم به آقای مصطفی خمینی گفتند« بنده فرزندم را به دیدن حاج آقا می‌آورم و به امام بگویید ایشان را تشویق به مبارزه و فعالیت سیاسی نکنند».
توصیه امام به مبارز انقلابی که با یک یا دو روز زندان افسرده نشوید
طباطبایی افزود: یک روز به اتفاق مرحوم پدرم برای دیدار با امام به اندرونی منزل آقای خمینی رفتیم. در آن دیدار آقا مصطفی نیز حضور داشت مرحوم پدرم به حاج آقا مصطفی گفت: پیغام من را به حاج آقا گفتید؟ و حاج آقا مصطفی گفت: بله. اما امام (ره) ضمن صحبت‌هایی که با پدر و بنده می‌کردند مرا به ادامه مبارزه تشویق کردند.
امام با وجود مخالفت پدرم با مبارزه مرا به مبارزه با شاه تشویق کردند
وی ادامه داد: امام رو به من کرد و فرمود: آقای قاضی من و پدر شما آفتاب لب بوم هستیم و بوی قبرستان می‌دهیم اسلام نیاز به مجاهد دارد و باید گسترش پیدا کند و برای رسیدن به این هدف باید موانع را از سر راه برداشته شود مبادا با یک یا دو روز زندان رفتن افسرده شویم.
این مبارز علیه رژیم طاغوت ادامه داد: بعد از آنکه حضرت امام چنین سخنانی فرمودند پدرم به آقا مصطفی چشم غره‌ای رفتند آقا مصطفی گفت حاج آقا من آنچه را که شما توصیه کرده بودید به حضرت آقا گفتم اما روش حضرت امام اینگونه است.
وی ادامه داد: آقا مصطفی برای من نقل کرده بود که روزی پدر من اسکناس 5 ریالی که اطلاع دقیقی ندارم که عکس محمدرضا شاه یا رضاخان در آن اسکناس وجود داشت را به امام نشان داد و گفت من روزی عکس شما را در این اسکناس می‌بینم.
وی افزود: پدرم چون در کسوت عرفانی بود و از شاگردان مرحوم قاضی طباطبایی بود که همه از سالکان عجیب و غریب زمان بودند. مرحوم امام هم ایشان را به خوبی می‌شناختند به پدرم فرمودند: «باز هم از همان حرفها می‌زنید».
آیت‌الله خویی بر پیکر آقا مصطفی نماز میت خواند
وی افزود: وقتی از آقا مصطفی از دنیا رفت حضرت امام فوت آقا مصطفی را از الطاف خفیه الهی اعلام کردند و بر پیکر ایشان مرحوم آیت‌الله سید ابوالقاسم خوئی نماز خواندند امام هم تا پایان دفن به مراسم آقا مصطفی نیامدند و اولین مجلس فاتحه را آیت‌الله خوئی در مسجد خضرا گرفتند...
منبع: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -