انهار
انهار
مطالب خواندنی

دوم از موارد تیمم: (مشقّت بیش از حدّ)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
دوم از موارد تیمّم[1]
(مسأله 664) اگر بواسطه پیری1 یا ترس از دزد و جانور و مانند اینها یا نداشتن وسیله ای که آب از چاه بکشد، دسترسی به آب نداشته باشد، باید تیمّم کند2 و همچنین است اگر تهیّه کردن آب یا استعمال آن به قدری مشقّت داشته باشد که مردم تحمّل آن را نکنند3.
1- خوئی، سیستانی، زنجانی: یا ناتوانی...
وحید: به واسطه ناتوانی...
2- فاضل، سیستانی: [پایان مسأله].
3- خوئی، تبریزی، زنجانی: ولی در صورت اخیر چنانچه تیمّم ننماید و وضو بگیرد وضوی او صحیح است.
وحید: اگر تهیّه کردن آب یا استعمال آن به قدری مشقّت داشته باشد که تحمّلش برای شخص میسّر نباشد.
سبحانی: اگر تهیّه کردن آب یا استعمال آن برای شخص او مشقّت زا باشد.
*****
مکارم: مسأله 622- هرگاه آب در چاه باشد و بواسطه عدم توانایی یا نداشتن وسیله، دسترسی به آب ندارد باید تیمّم کند؛ و همچنین اگر مشقّت فوق العاده داشته باشد که عادتاً مردم آن را تحمّل نمی کنند.
(مسأله 665) اگر برای کشیدن آب از چاه، دلو و ریسمان و مانند اینها لازم دارد 1و مجبور است بخرد، یا کرایه نماید، اگر چه قیمت آن چند برابر معمول باشد2 باید تهیّه کند3، و همچنین است اگر آب را به چندین برابر قیمتش بفروشند، ولی اگر تهیّه آنها به قدری پول می خواهد که نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد، واجب نیست تهیّه نماید4.
1- زنجانی: اگر برای کشیدن آب از چاه ابزاری مانند دلو و ریسمان لازم دارد ...
2- بهجت: در صورتی که اجحاف نباشد...
3- جوادی آملی: اگر برای كشيدن آب از چاه، ابزاری لازم دارد، بايد آن را تهيه كند، اگرچه قيمت آن، چند برابر نرخ رایج باشد...
4- زنجانی: اگر تهیّه آب برای او مشقّت غیر قابل تحمّل دارد یا مستلزم هتک حیثیت او باشد، واجب نیست.
وحید: اگر تهیّه انها به قدری پول می خواهد که در صورت پرداخت ان به عسر و حرج می افتد واجب نیست تهیّه نماید.
سیستانی: اگر تهیه آنها به‌قدری پول می‏خواهد که نسبت به حال او ضرر دارد و باعث می‌شود وی در سختی فوق العاده قرار گیرد، واجب نیست آنها را تهیه نماید.
*****
مکارم: مسأله 623- اگر برای بیرون آوردن آب از چاه وسایلی لازم است، باید تهیّه کند یا کرایه نماید، هرچند به چند برابر قیمت معمول باشد، اما اگر تهیّه وسایل یا خریدن خود آب وضو آنقدر هزینه می خواهد که نسبت به حال او ضرر دارد، واجب نیست.
سبحانی: مسأله 568-  اگر آب را به چندین برابر قیمتش بفروشند باید آن را بخرد، ولی اگر تهیّه آنها به قدری پول می خواهد که نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد، تهیّه آن واجب نیست.
(مسأله 666) اگر ناچار شود که برای تهیّه آب قرض کند، باید قرض نماید ولی کسی که می داند یا گمان دارد که نمی تواند قرض خود را بدهد1 واجب نیست قرض کند.
1- بهجت: کسی که می ترسد نتواند قرض خود را بدهد...
زنجانی: کسی که نمی تواند قرض خود را بدهد...
وحید: کسی که می داند یا اطمینان دارد که نمی تواند قرض خود را بدهد جایز نیست قرض کند.
جوادی آملی: کسی که می داند یا اطمینان دارد نمی تواند قرض خود را بپردازد قرض کردن واجب نیست.
(مسأله 667) اگر کندن چاه مشقّت ندارد، به احتیاط واجب باید برای تهیّه آب، چاه بکند.
این مسأله در رساله آیات عظام مکارم و سبحانی نیست.
*****
خوئی، گلپایکانی، اراکی ، تبریزی، صافی، مظاهری: مسأله- اگر کندن چاه مشقّت.ندارد، باید برای تهیّه آب چاه بکند*.
.سیستانی: مشقّت زیاد...
.زنجانی: مشقّت غیر قابل تحمّل...
.فاضل: مشقّتی که معمولا تحمّل نمی شود...
*بهجت: مگر اینکه ضرر غیر مالی مهمّی در این کار باشد که به خاطر آن، دیگر این کار واجب نباشد.
وحید: مسأله 674- اگر کندن چاه حرجی نباشد ، باید برای تهیّه آب چاه بکند.
(مسأله 668) اگر کسی مقداری آب بی منّت1 به او ببخشد باید قبول کند .
1- فاضل: که معمولاً تحمّل نمی شود...
مکارم: بدون منت فوق العاده...
*****
زنجانی: مسأله- اگر کسی مقداری آب به او ببخشد باید قبول کند، مگر منّتی داشته باشد که غیر قابل تحمّل باشد یا مستلزم هتک حیثیت وی باشد.

1- زنجانی: دوم: دسترسی نداشتن به آب موجود      سیستانی: دوم: عدم دسترسی به آب.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -