انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 494 - در مدارس معمولاً به جهت قدر دانى از مربيّان و معلّمين هدايايى از طرف مدرسه يا از طرف دانش‏آموزان، به مناسبت روز گراميداشت مقام معلّم اهداء مى‏كنند آيا گرفتن اينگونه هدايا شرعاً اشكال دارد؟

جواب:  دادن اين گونه هدايا، به معلّمان در هر دو مورد اشكالى ندارد، ولى اگر در موردى بدانيم كه هديه دهنده نظرى دارد و مى‏خواهد با او بر خلاف ضوابط عمل شود بايد از گرفتن آن خوددارى گردد.

سؤال 495 - اخيراً مشاهده مى‏شود كه مسابقات مختلفى انجام مى‏گيرد كه شرط شركت در اين مسابقه پرداخت مبلغى معين به همه پاسخ‏هاى صحيح مسابقه مى‏باشد كه البته به ادعاى برگزار كنندگان اين مسابقات جوايزى نيز از همين مبالغ جمع آورى شده به تعداد محدودى به قيد قرعه مى‏دهند و اضافه را به ادّعاى خودشان به مصرف آن مركز يا امور خيريه مى‏رسانند؟

سؤال اين است اوّلاً شركت در اين مسابقه جايز است؟ ثانياً پرداخت اين مبلغ در صورت جواز، مسابقه و اخذ پرداخت وجه چگونه بايد باشد؟

جواب:  چون اهداء كنندگان آن پول‏ها را هبه مى‏كنند و از پولهاى جمع آورى شده به عدّه‏اى از افراد با قرعه داده مى‏شود و در راه مشروع صرف مى‏شود اشكال ندارد.

سؤال - آيا اهداء ثواب واجبات عينى شخصىِ عبادى مانند نماز يوميّه و واجبات مالى مانند خمس به ارواح انبياء و اولياء و يا به عنوان مثال به ذوى الحقوق و غيره جايز است يا خير؟ چنانچه ظاهراً در اعمال مستحبى بى اشكال است.

جواب:  در فرض سؤال اهداء ثواب جايز است.

سؤال 496 - خانواده‏اى با پول شيربهائى كه از داماد گرفته‏اند براى عروس جهيزيه خريده‏اند پس از چندى امر آنان منجر به طلاق شده است. حال هنگام جدايى آيا لوازم و جهيزيه خانه از آن شوهر است يا زن؟

جواب:  بستگى به آداب و رسوم هر محل دارد كه به چه نيّت مى‏دهند اگر بقصد هبه داده‏اند چنانچه عين آن باقى است و عروس هم رَحِم آنان نباشد مى‏توانند پس بگيرند و اگر باقى نيست نمى‏توانند پس بگيرند و چنانچه بعنوان بخشى از مهر داده باشند متعلّق به عروس است و نمى‏توانند پس بگيرند.

سؤال 497 - شخصى بخاطر فعاليت و تلاش در مجموعه‏اى در سال 77 به رتبه اول برگزيده شده است و در سال 78 هديه‏اى قابل توجه بخاطر رتبه اوّل به مجموعه اهداء گرديده است حال سؤال اين است كه هديه براى شخص ساعى و تلاشگر است يا براى افراد ديگر؟ اگر شخص تلاشگر از مجموعه در سال بعد جدا شود آيا هديه براى شخص جايگزين است يا شخص تلاشگر؟

جواب:  اگر هديه به مجموعه اهداء شده متعلّق به مجموعه است نه فرد، چنانچه اگر به فرد داده شده مربوط به شخص او مى‏باشد.

سؤال 498 - مردى براى زن خود مقدارى زيور آلات و طلا كه تقريباً به قيمت امروز پانصد هزار تومان مى‏باشد، خريده و بعد از 14 سال مرد زن خود را طلاق مى‏دهد يا به عللى زن از مرد طلاق مى‏گيرد امّا مرد زيور آلات را همراه با آنچه از قبل براى خود زن بوده است را پس مى‏گيرد و ادّعا مى‏كند كه در حال همسرى، براى شما خريدم و بخشيدم. و زن نيز ادّعاء مى‏كند من در خانه تو خانه دارى و بچّه دارى كرده‏ام، و مرد با وعده اينكه: ثُلث خانه‏اى را كه مى‏سازم به نام شما خواهم كرد، طلاها را پس گرفته و او را طلاق مى‏دهد. آيا مرد حقّ دارد زيور آلات را بگيرد يا به وعده خود عمل ننمايد؟

جواب:  طلاهائى كه شوهر به زن هبه نموده اگر عين آنها باقى است شوهر مى‏تواند آنها را مسترد نمايد و طلاهائى كه مربوط به خود زن بوده و شوهر بر داشته كه خانه بخرد يا بسازد بايد يا خود آنها يا عوض آنها را به زن مسترد نمايد و كارهائيكه زن در خانه شوهر انجام داده و همچنين بچه‏دارى اگر مجّانى انجام نداده حق اجرت المثل از شوهر را دارد.

سؤال 499 - آيا مى‏توان به حمل (در شكم مادر) چيزى را هبه نمود؟ اگر هبه مزبور امكان‏پذير است چه كسى بايد آن را «قبول» كند؟ آيا پدر يا جدّ پدرى قبل از تولّد، بر حمل ولايت دارد؟

جواب:  خير به حمل نمى‏توان هبه نمود.

سؤال 500 - در ازدواج دختر و پسرى پدر داماد مبلغى به پدر عروس بعنوان شير بهاء داده و اين كار بعد از آن كه به محضر رفته بودند انجام شده است امّا قبل از آزمايش بنا به عللى برنامه بهم مى‏خورد، آيا اين پول به صاحب اصلى يعنى پدر داماد مى‏رسد يا خير؟

جواب:  در فرض مذكور، اگر بعنوان حقّ الزحمه و جعاله به پدر دختر داده كه موضوع ازدواج را عملى سازد بعد از آنكه امر ازدواج عملى نشد به پدر داماد مسترد مى‏شود، همچنين اگر بعنوان هبه غير معوّضه به وى داده شده و آن مال باقى است باز هم پدر داماد مى‏تواند آن را مسترد نمايد ولى اگر بعنوان هبه معوّضه به او داده يا هبه مطلق بوده و آن مال باقى نمانده است به پدر داماد مسترد نميشود.

سؤال 501 - مردى دو دانگ از شش دانگ ملك خود را به همسرش بصورت هبه غير معوّض واگذار نموده (بدون منافع) و هنوز قبض صورت نگرفته بدلائل مختلف از قصد خود برگشته است، آيا زن مى‏تواند او را ملزم به انتقال سند نمايد يا اساساً ادّعايى بنمايد ياخير؟

جواب:  در فرض سؤال زن نسبت به ملك مذكور حقّى ندارد.

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -