انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1211 :پدرم چند سال پيش قطعه باغى به اين حقير دادند و سند آن را نوشتند و من سند را نزد خودشان به وديعه گذاشتم. بعد از مدتى كه در آن كار مى كردم پدرم آن را بدون اجازه من فروخته و مى گويد كه شما هيچ حقى نسبت به باغ و پول آن نداريد. آيا بعد از مدتى تصرف و آبيارى و خريد لوازم باغبانى براى آن پدرم مى توانسته باغ را از من بگيرد؟

جواب: در صورتى كه پدر باغ مزبور را به شما هبه كرده و به تصرف داده است، حق فروش نداشته و معامله او فضولى است كه اگر شما امضا نكنيد باطل است.

سؤال 1212 :پدرى در زمان حيات خود به يك پسرش گفته است تا در زمينى براى خودش خانه اى بسازد و او هم خانه را ساخته است. حال بعد از فوت پدر، آيا ورثه ديگر از آن زمين ارث مى برند يا خير؟

جواب: اگر زمين را به او بخشيده باشد، كسى حق مزاحمت او را ندارد. و بقيه از آن ارث نمى برند.

سؤال 1213 :آيا هبه زن به شوهر و بالعكس، حكم هبه به اجنبى را دارد، كه بتوانند رجوع كنند؟

جواب: بلى، بنابر اقوى حكم هبه به اجنبى را دارد و تا عين باقى است مى توانند رجوع كنند.

سؤال 1214 :آيا زن مى تواند از مال خودش بدون اجازه شوهر، چيزى را به كسى ببخشد؟

جواب: بلى مى تواند، حتى اگر شوهر نهى كند.

سؤال 1215 :فرق بين هبه و صدقه چيست؟

جواب: هبه (بخشش) اين است كه چيزى را مجاناً به ديگرى بدهند به قصد جلب محبت و دوستى و امثال آن و قصد قربت و ثواب در آن شرط نيست. اما صدقه اين است كه چيزى را مجاناً به ديگرى بدهند براى ثواب و قربة الى الله.

سؤال 1216 :شخصى پولى را به قصد صدقه كنار گذاشته و هنوز به فقير نداده است آيا مى تواند آن را بردارد و مصرف كند و مجدداً پولى به جاى آن صدقه دهد؟

جواب: بلى، جايز است.

سؤال 1217 :شخصى پولى را صدقه داده است، حال پشيمان شده، آيا مى تواند آن را پس بگيرد؟

جواب: خير، بعد از آنكه صدقه را به تصرف فقير دادند نمى توانند آن را پس بگيرند اگرچه فقير ذى رحم نباشد و عين مال هم موجود باشد

ج2:

سؤال 863 ـ لطفاً معناى هبه و بخشش را بيان فرماييد، و آيا در آن صيغه عربى لازم است؟

جواب: هبه و بخشش به معناى تمليك مجانى مال يا منفعت به ديگرى است و در هبه صيغه و لفظ خاصى لازم نيست، بلكه اگر هبه كننده به قصد هبه، چيزى رابه كسى بدهد و او هم به همين قصد بگيرد هبه صحيح است.

سؤال 864 ـ هبه دين به شخص مديون با ابراء ذمه مديون از دين چه تفاوتى دارد؟

جواب: يك تفاوت ماهوى دارند و آن اين است كه هبه دين به مديون تمليك دين به مديون است، اما ابراء دين اسقاط حق و طلب است كه معناى آن فراغ ذمه مديون از بدهى است[1]و يك تفاوت حكمى دارند و آن اينكه در هبه دين بنابر اقوى قبول لازم است (كه اگر مديون هبه را قبول نكند، همچنان مديون باقى مى ماند و مثلاً چنانچه فوت كرد بايد بدهى او را بدهند) اما در ابراء قبول لازم نيست و مديون برئ الذمه مى شود اگرچه اطلاع هم پيدا نكند، و يك وجه مشترك دارند و آن اينكه همانطور كه در ابراء دين رجوع جايز و صحيح نيست، در هبه دين نيز بنابر اقوى رجوع جايز و صحيح نيست هر چند كه هبه، غير معوّضه و به غير ذى رحم باشد. ضمناً در هبه دين قبض لازم نيست، چون قبض حاصل است و در ابراء اصلاً قبض معتبر نيست.
 

سؤال 865 ـ آيا در تحقّق هبه، قبول لازم است؟

جواب: بلى قبول طرف، لازم است و اگر قبول نكرد هبه واقع نمى شود.

سؤال 866 ـ شخصى مال خود را به كسى بخشيد ولى تحويل او نداد، آيا در صورت پشيمان شدن، مى تواند آن را تحويل ندهد يا بايد تحويل دهد؟ هبه به فرزند چطور؟

جواب: بطور كلى در هبه، قبض و تحويل دادن، شرط است و فرقى بين فرزند و غيره نيست لذا در فرض سؤال هبه كننده مى تواند مال را تحويل ندهد.

سؤال 867 ـ شخصى مال خود را به فرزند صغير خود هبه كرده است، آيا اين هبه صحيح است؟

جواب: اگر پدر يا جد پدرى چيزى از مال خود را به فرزند صغير خود ببخشند، در صورتى هبه صحيح است كه خودشان هبه را از طرف صغير قبول و قصد تصرف و تحويل گرفتن براى او را بكنند و نيز چنانچه غير آنها مالى را به صغير هبه كند چنانچه پدر يا جد پدرى صغير هبه را از طرف صغير قبول و تحويل بگيرند، هبه صحيح است والاّ هبه باطل و مال به ملك واهب باقى مى ماند.

سؤال 868 ـ پير زنى در حال حيات پول نقدى نداشته و ملكى داشت كه مستطيع محسوب مى گرديد. ولى ملكش نيز كاملاً در اختيارش نبود تا بفروشد و نقد كند و حج واجب را ادا كند. پسر كوچكش با پول خودش براى مادر وديعه واريز كرده. حالا مادر فوت كرده است. آيا اين وديعه به پسرش كه واريز كرده تعلق دارد، يا ماترك محسوب مى شود و وراث ديگر هم در اين وجه سهيم اند؟

جواب: پولى را كه پسر واريز كرده، اگر به مادر بخشيده باشد، ملك مادر شده و از تركه او محسوب مى شود و اگر به او نبخشيده و نيت كرده كه با پول خودش، مادر را به حج ببرد، در اين صورت پول وديعه مال خودش است.

سؤال 869 ـ آيا بايد پس از بخشش فوراً تحويل انجام شود؟ يا اگر پس از مدتى (مثلاً بعد از چند روز) تحويل دهند كفايت مى كند؟

جواب: در قبض و تحويل فوريت شرط نيست.

سؤال 870 ـ شخصى ملك خود را به كسى هبه كرده و پيش از آنكه آن را به تصرف او بدهد فوت كرده است، آيا اين ملك به ورثه واهب مى رسد يا به كسى كه به او هبه شده است؟ و اگر به فرزند خود هبه كرده ولى قبل از اينكه به تصرف او بدهد، فوت كند چطور؟

جواب: بطور كلى اگر هبه كننده پيش از آنكه مال را تحويل دهد، فوت كند هبه باطل مى شود و آن مال به ورثه واهب منتقل مى شود و فرقى نيست كه به فرزند هبه كرده باشد يا به بيگانه و همين طور است اگر طرف پيش از تحويل گرفتنِ مال فوت كند، هبه باطل مى شود و ورثه او مالك آن نمى شوند و عين موهوبه به ملك واهب باقى مى ماند.

سؤال 871 ـ آيا واهب مى تواند به هبه خود رجوع و آنچه را بخشيده پس بگيرد؟

جواب: بلى مى تواند رجوع و عين مال خود را پس بگيرد مگر در چند مورد:

اول: مال خود را قربةً الى الله و به قصد ثواب به كسى بخشيده باشد.

دوم: در عوض هبه، چيزى از طرف گرفته باشد، كه آن را اصطلاحاً هبه معوضه مى گويند.

سوم: هبه به يكى از ارحام و خويشان باشد.

چهارم: مالى كه هبه شده به حال خود باقى نمانده باشد، مثل اينكه پارچه را بريده باشند، يا آن را رنگ كرده باشند يا تلف شده باشد، يا آن را به ديگرى بخشيده باشند و به او تحويل شده باشد و امثال اينها. >

پنجم: يكى از طرفين فوت كنند، پس اگر واهب فوت كند ورثه او نمى توانند مال موهوبه پس بگيرند و نيز اگر متهب (هبه گيرنده) بميرد واهب نمى تواند رجوع كند و مال منتقل به ورثه او مى شود.

سؤال 872 ـ شخصى از كسى طلبى داشته و به او گفته است طلبم را نمى خواهم و بخشيدم و او هم قبول كرده است، پس از چند روز پشيمان شده، آيا شرعا حق رجوع و مطالبه دارد؟
جواب: بطور كلى چنانچه انسان طلب خود را به بدهكار ببخشد، او برئ الذمّه مى شود و طلبكار نمى تواند رجوع كند.

سؤال 873 ـ شخصى از كسى طلبى داشته و آن را به وى هبه كرده است، آيا اين هبه صحيح است و بر فرض صحت، آيا بعداً مى تواند رجوع كند؟

جواب: هبه دين به مديون صحيح است و مديون برئ الذمّه مى شود و واهب حق رجوع ندارد.

سؤال 874 ـ خانمى مهر خود را كه به ذمه شوهرش بوده به او بخشيده است، بعداً پشيمان شده يا شوهر او تصميم گرفته او را طلاق دهد، آيا مى تواند رجوع و مهر خود را مطالبه كند؟

جواب: خير، در فرض سؤال حق رجوع و مطالبه ندارد (چون بخشيدن طلب به مديون، اسقاط و ابراء ذمه او است و به منزله تلف مال است كه موجب لزوم هبه مى باشد).

سؤال 875 ـ خانمى حق زحمتها و كارهايى را كه در منزل شوهر انجام داده به شوهرش بخشيده است، بعداً پشيمان شده، آيا مى تواند مطالبه و اخذ كند؟

جواب: خير، بعد از هبه دين به مديون، حق رجوع مشروع نيست، بلى چنانچه شرطى كرده باشد و شوهر به آن شرط عمل نكرده باشد، مى تواند رجوع كند.

سؤال 876 ـ اجرة المثل كه توسط كارشناس براى زن در قبال كارهاى او در خانه معين شده اگر زن به مرد ببخشد، آيامى تواند بعد از طلاق به آن رجوع كند؟

جواب: بطور كلى، بنابر اقوى رجوع در هبه و بخشش دين جايز و صحيح نيست، لذا در فرض سؤال زن نمى تواند رجوع كند.

سؤال 877 ـ آيا زن و شوهر مى توانند در هبه خود رجوع كنند يا حكم ارحام را دارند؟

جواب: زن و شوهر بنابر اقوى مى توانند رجوع كنند و حكم ارحام را ندارند، بلى رجوع آنها به يكديگر در هبه كراهت دارد.

سؤال 878 ـ شخصى براى دلگرم كردن همسرش به زندگى، قطعه زمينى را به او هبه مى كند ولى سرپرستى و هزينه هاى نگهدارى آن زمين كمافى السابق در دست شوهر باقى مى ماند پس از چند سال، زن بدون اذن شوهر خانه را ترك كرده و تمكين نمى كند، آيا مرد مى تواند به عين موهوبه رجوع كند؟

جواب: درمورد سؤال اگرعين موهوبه تغييرنكرده و عيناً باقى مانده است و بدون عوض بوده،واهب حق رجوع دارد واحتياط مستحب عدم رجوع است.

سؤال 879 ـ خانمى مهر خود را كه به ذمه شوهرش بوده، به شوهرش بخشيده است به شرط اينكه او همسر ديگرى نگيرد، ولى شوهر به شرط عمل نكرده و زن ديگرى گرفته است، آيا خانم مى تواند رجوع كند و مهر خود را مطالبه و اخذ كند؟

جواب: بلى در فرض سؤال كه هبه مشروط بوده و طرف به شرط عمل نكرده است واهب حق رجوع دارد.

سؤال 880 ـ شخصى مغازه و سرمايه خود را به فرزند خود بخشيده است، مشروط بر اينكه تا وقتى پدر زنده است، تمام مخارج پدر را بطور متعارف بدهد. فرزند تا دو سال به شرط عمل كرده ولى حالا طبق شرط عمل نمى كند و به همين دليل پدر از بخشش خود پشيمان شده است. آيا مى تواند مغازه و سرمايه خود را پس بگيرد؟

جواب: بلى در فرض سؤال كه فرزند به شرط عمل نكرده است پدر مى تواند رجوع كرده و مغازه و سرمايه خود را پس بگيرد.

سؤال 881 ـ شخصى چيزى را به فردى بخشيده است، مشروط بر اينكه آن فرد كارى براى او انجام دهد ولى آن شخص به آن شرط عمل نكرده و كار مورد نظر را انجام نمى دهد، ضمن اينكه آن چيز تلف شده و از بين رفته است، آيا واهب در فرض سؤال مى تواند رجوع كرده مثل يا قيمت چيزى را كه بخشيده بگيرد؟

جواب: بلى، در فرض سؤال مى تواند رجوع كند و مثل يا قيمت آن را بگيرد.

سؤال 882 ـ آيا در هبه دين به مديون، قبول شرط است؟

جواب: بلى در صحت هبه مطلقاً قبول شرط است، لذا چنانچه مديون، بخشش را قبول نكند، هبه باطل است و دين همچنان به ذمّه مديون باقى مى ماند

سؤال 883 ـ شخصى از كسى طلبى داشته و بدون اينكه به او بگويد او را برئ الذمه كرده است، آيا در صورت پشيمان شدن، مى تواند رجوع و طلب خود را بگيرد؟

جواب: پس از آن كه طلبكار مديون را برئ الذمّه كرد نمى تواند به او رجوع كند و در ابراء، قبول و اطلاع مديون، لازم نيست.

سؤال 884 ـ شخصى مقدارى از املاك خود را به فرزند خود هبه كرده و در ضمن عقد هبه شرط كرده كه تا وقتى زنده است منافع آن ملك مال خودش باشد، آيا اين هبه صحيح است؟ در ضمن قبض هم صورت گرفته است.

جواب: چنين هبه اى صحيح است و شرط آن نيز لازم الوفاء مى باشد.

 


[1]- البته فايده هبه دين همان فايده ابراء است كه سقوط دين باشد، ولى سقوط دين در هبه به دلالت التزامى است ولى در ابراء، به دلالت مطابقى مى باشد و اين نيز فرق ديگرى است كه بين آنها وجود دارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -