سؤال١٣١١:- اگر كسى قرآنى را به ديگرى به اين شرط كه در روز مقدارى قرآن تلاوت كند، هديه نمايد؛ آيا پذيرفتن شرط از سوى گيرنده لازم است؟ نيز بدان رفتار نكند چه طور؟
جواب: باسمه تعالى؛ مىتواند هديه را قبول نكند، ولى اگر قبول كرد بايد به شرط عمل كند؛ و در صورتى كه دهنده به قصد قربت هديه نكرده باشد، چنانچه به شرط عمل نكرد، دهنده مىتواند رجوع كند و هديهاش را پس بگيرد، و الله العالم.
سؤال ١٣١٢:اگر كسى قرآنى را به ديگرى هديه بدهد، آيا مىتواند آن را پس بگيرد؟
جواب: باسمه تعالى؛ اگر براى نيل به ثواب هديه داده است، نمىتواند پس بگيرد، و الله العالم.
سؤال ١٣١٣:گدايى از درآمدش پارچهاى را به كسى هديه مىكند تا پس از مرگش با آن او را كفن نمايند، آيا مىتوان از او پذيرفت؟
جواب: باسمه تعالى؛ جايز است، و الله العالم.
سؤال ١٣١۴:زمين مزروعى موروثى فيما بين سه برادر ابوينى كه در شانزده سال پيش در مورد اختلاف ما بين مالك و مستأجر منجر به دادگاه شد و دو برادر حقّ خود را به دلائلى به برادر متوسط هبه نمودند من جمله از آن دلائل بىارزش بودن زمين در آن زمان و زحمات دادگاه حقوقى و دورى مسافت از قم و تهران به يكى از
روستاهاى شمال غرب كشور جهت دادگاه مربوطه بايد مىرفتند، و برادر متوسط متصرف چون خود را با بذل برادران مالك اصلى مىدانسته و لذا با صرف مخارج بيش از ارزش پول زمين در آن زمان آن را از مدّعى غاصب پس گرفته، و حالا كه زمين نسبت به خودش در همه جا قيمت پيدا كرده بعد از بيش از بيست و هفت سال از فوت پدر مرحوممان و شانزده سال از جريان دادگاه و هشت سال از فوت برادر بزرگ مرحوممان مىگذرد، خانم برادر بزرگ مىگويد برادرت مىگفت زمين را از فلانى ( يعنى برادرم)مىگيرم و يا نمىدهم و برادر كوچكتر نيز مثل برادر بزرگ بطور كلى از حقّ خود در زمان پىگيرى دادگاه منصرف شده و يك ريال از مخارج و اقساط زمين را نداده است؛ و لازم به يادآورى است هر دو برادر حقّ خود را به برادر متوسط بذل نمودند و فعلاً تمايل به برگشت از هبه و بذل خود دارند، با توجه به مسألۀ هبه يا بذل به ارحام جواب مسأله را مرقوم فرماييد؟
جواب: باسمه تعالى؛ چنانچه دو برادر سهم خود از زمين را به برادر متوسط هبه كردهاند و او هم سهم آنها را قبض نموده- همانطور كه در سؤال فرض شده- سهم آنها ملك برادر متوسط شده است و هبۀ مزبور قابل رجوع نيست؛ و الله العالم.
سؤال ١٣١۵:شخصى از مال منقولى براى پسر خود كه غايب بوده هبه كرده و ديگرى را وكيل ساخته تا از جانب پسرش قبض نمايد، آيا اين هبه نافذ است، چون پدر تا برگشت غايب فوت كرده، و اين وكالت با اجازه وكيل حاكم شرع بوده كه پدر وكيل براى فرزندش گرفته؟
جواب: باسمه تعالى؛ ظاهر اين است كه اين مال جزء تركۀ واهب محسوب مىشود، و لكن احوط اين است كه ورثه با متهب مصالحه كنند، و الله العالم.
سؤال١٣١۶:شخصى ملك و زمين خود را به كسى هبه مىكند و مىگويد: تا زندهام اختيار آن را داشته باشم، آيا اين هبه نافذ و شرط لازم مىشود؟
جواب: باسمه تعالى؛ اگر مقصودش شرط انتفاع باشد، اشكال ندارد؛ ولى اگر مقصودش شرط رجوع در هبه باشد، اين شرط اثرى ندارد؛ و تنها در موارد هبۀ جايز رجوع نافذ است؛ و به هر حال در صحت هبه، قبض متهب معتبر است، و الله العالم.
سؤال١٣١٧:آيا همسر از ذى رحم است؟ آيا رجوع از هبه به همسر صحيح است؟
جواب: باسمه تعالى؛ زوجه از ذى رحم حساب نمىشود، ولى احتياط واجب آن است كه از هبه به زوجه رجوع نشود، و الله العالم.
سؤال١٣١٨:اگر شخصى صد هزار تومان به كسى صلح يا هبه نمايد به اين شرط كه تا زنده است سالى ده هزار تومان بگيرد، و پس از مرگ او هم تا ده سال هر سالى ده هزار تومان در هر عملى كه وصيت مىكند دفع نمايد، صحيح است آيا حاجتى به ضميمه است؟
جواب: باسمه تعالى؛ صلح و هبه به نحو مزبور محل اشكال است، و الله العالم.
سؤال١٣١٩:فردى همۀ دارايى خود را به فرزندانش- از بزرگ تا كوچك- بخشيده، منتهى به فرزندان بزرگ خود نگفته، آيا شرط خيار ضمن هبه صحيح است؟
جواب: باسمه تعالى؛ هبه نسبت به اولاد كبار به جهت اينكه به آنها قبض نداده، نافذ نيست، ولى نسبت به صغار، هبه نافذ است؛ و شرط خيار در ضمن هبه اشكال دارد، و الله العالم.
سؤال١٣٢٠:شخصى زمين خود را به كسى هبه مىكند به شرط عوض، موهوب اليه عوض را برنمىگرداند تا بخشنده مىميرد، سپس آيا ورثۀ هبهكننده خيار فسخ هبۀ پدر خود را دارند؟
جواب: باسمه تعالى؛ اگر مورث حقّ خيار خود را ساقط نكرده باشد، خيار به ورثۀ وى منتقل مىشود، و الله العالم.
سؤال١٣٢١:آيا در وقف و هبه صرف نيّت اهداءكننده كافى است؟
جواب: باسمه تعالى؛ انشاى وقف و تمليك، قصد ارتكازى هر يك همراه با لفظ يا فعلى كه دلالت بر مقصود نمايد لازم است، و الله العالم.
سؤال١٣٢٢:آيا زمينى كه اصالتاً باير بوده، وقفپذير است؟ اگر كسانى آن را احيا كنند، مىتوانند آن را بعنوان مسجد وقف كنند؟ نيز بىاجازۀ حاكم شرع تصرف شود، چه صورتى دارد؟ يا ميان صاحب سند و ديگران در احياء يا موات بودن اختلاف پديد آيد، چه كنند؟
جواب: باسمه تعالى؛ در صورتى كه زمين زراعى بوده، گرچه بعداً موات شده باشد، تعيين براى مسجد و وقف و تعيين متولى به اختيار مالك شرعى است؛ و اگر موات بالأصاله بوده است، قابل وقف نيست، ولى احياكننده يا احيا كنندگان پس از احيا مىتوانند آن را وقف كنند؛ و كسانى كه در صورت اخير متصدى پول گرفتن و خرج كردن و خريد لوازم و غيره در زمين مزبور هستند بايد از حاكم شرع اجازه بگيرند تا تصرفاتشان شرعاً نافذ باشد؛ و چنانچه در احيا و موات بودن زمين، بين صاحب سند و ديگران اختلاف باشد، نياز به مرافعۀ شرعيه دارد، و الله العالم.
ج2:
سؤال ١٢۴۶ -آيا برداشتن پولهايى كه در عروسيها بر سر عروس و داماد مىريزند اشكالى دارد و استفاده از آنها چطور است؟
جواب:بسمه تعالى -اگر صاحب پول منع از برداشتن نكرده مانعى ندارد، و اللّه العالم.
سؤال ١٢۴٧ -آيا شخصى كه زمين به او هبه شده اگر بميرد ورثۀ شخص واهب مىتوانند زمين را از ورثۀ شخص موهوب له بگيرند يا نمىتوانند؟
جواب:بسمه تعالى -هبه به موت واهب يا متّهب لازم مىشود و ورثۀ واهب نمىتوانند به متّهب يا ورثۀ متّهب رجوع كرده و زمين را از آنها پس بگيرند، و اللّه العالم.
سؤال ١٢۴٨ -در صورتى كه جواب دو سؤال قبل مثبت باشد شخص موهوب له روى آن زمين مفروض منزل درست نموده، حال كه زمين را از او پس مىگيرد مصالح ساختمان از قبيل زحمت و كار كردن و چوبهايى كه به او برده شده و مصالح ديگر بايد به شخص موهوب له بدهد يا خير؟
جواب:بسمه تعالى -در صورتى كه متّهب در زمين هبه شده ساختمان درست كند هبه لازم مىشود و واهب حقّ رجوع در هبه ندارد چه متّهب از ارحام واهب باشد يا از ارحام نباشد و چه در هبه قصد قربت شده باشد يا قصد قربت نشده باشد، و اللّه العالم.
سؤال ١٢۴٩ -چند سال پيش به عنوان مدير مدرسه، با پيشنهاد و تصويب انجمن اوليا و مربيان مدرسه هديهاى را به مبلغ ١۵ هزار تومان جهت بزرگداشت روز معلم تهيه كردم و به دبيران اهدا نمودم ولى بعدا انجمن مزبور پول فروشنده را نداد و بنده هم كه فقط مجرى طرح پيشنهادى ايشان بودم و از طرفى تمكّن مالى نداشتم، آن وجه را پرداخت نكردم و هر وقت با انجمن در مورد پرداخت بدهى تماس گرفتم امروز و فردا كردند، حال بفرماييد در اين قضيه بنده مديون و مسئول هستم؟ آيا وجه را بپردازم يا نه؟ حال اگر به ١۵ هزار تومان راضى نشد با توجه به اينكه چند سالى گذشته است آيا مجبورم كه با پرداخت وجه اضافى او را راضى كنم يا نه؟
جواب:بسمه تعالى -در فرض سؤال شما به فروشنده مديون هستيد و بايد همان پانزده هزار تومان را به ايشان بپردازيد، و فروشنده حقّ مطالبۀ بيش از آن را ندارد، و چنانچه افراد انجمن از شما خواستهاند كه شما هديۀ مزبور را بخريد و به دبيران اهداء كنيد شما نيز مىتوانيد پانزده هزار تومان را كه به فروشنده دادهايد از افراد انجمن مطالبه كنيد، و اللّه العالم.
سؤال ١٢۵٠ -اگر شخصى تمام يا بخشى از املاك خود را به فرزند صغير يا كبير خود هبه نمايد آيا هبۀ اين صحيح است و ديگر ورّاث حقّى نسبت به هبۀ مذكوره ندارند، يا صحيح نيست و ديگران هم ذى حق مىباشند؟
جواب:بسمه تعالى -چنانچه ولد صغير باشد قبض خود پدر كفايت مىكند و اگر كبير باشد چنانچه به قبض او داده، هبه صحيح است وگرنه هبه تمام نشده، و چنانچه هبهكننده بميرد آن مال جزء ما ترك مىشود، و اللّه العالم.
سؤال ١٢۵١ -در هبۀ مشروطه به عوض قبل از وصول عوض به واهب، اگر واهب از هبه رجوع كند مىتواند يا خير؟
جواب:بسمه تعالى -در هبۀ قابل رجوع، تا عوض را واهب نگرفته حقّ رجوع دارد، و اللّه العالم.
سؤال ١٢۵٢ -در جايى كه مردم هدايا به عنوان عروس و داماد مىدهند ولى بر اثر اختلاف بين عروس و داماد عقد به هم مىخورد يا طلاق واقع مىشود، آيا مردم مىتوانند هداياى خود را پس بگيرند؟
جواب:بسمه تعالى -چنانچه ارحام نباشند و هدايا باقى باشد و هبۀ معوّضه نباشد هديۀ خود را مىتوانند پس بگيرند، و اللّه العالم.
سؤال ١٢۵٣ -اشيايى كه پدر زمان شوهر دادن دختر به عنوان جهيزيه مىدهد مىتواند استرداد كند؟
جواب:بسمه تعالى -چنانچه آنها را تمليك به دخترش كرده نمىتواند پس بگيرد، و اگر ادّعاى عدم تمليك نمايد دعوايش مسموع است، و اللّه العالم.
سؤال ١٢۵۴ -كسى كه در وقت ازدواج پسرش به عروسش كه زوجۀ پسرش مىباشد زيور آلات زنانه مثل گردنبند و ساير اشياء قيمتى مىدهد بعدا مىتواند پس بگيرد يا نه؟
جواب:بسمه تعالى -اگر غير طلا و نقره باشد، فقط در صورت بقاء عين مىتواند آن را پس بگيرد و همچنين اگر طلا و نقره باشد و لكن آن را تمليك نموده باشد، و امّا در طلا و نقرهاى كه فقط اذن در تصرف آن داده مىتواند عين آن را مطالبه كند و در صورت تلف آن عوضش را مطالبه نمايد، و اللّه العالم.