انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی سیستانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: آیا قرآن، دعاها و ذکرهای ویژه محافظت، روزی و یا عافیت و سلامت را می توان به کافران هدیه داد؟

جواب:  اگر جانب احترام رعایت شود و آنها در معرض بی حرمتی قرار نگیرند، مانعی ندارد.

سؤال: می خواستم بدانم که طلایی که خانواده داماد سر عقد به عروس هدیه می دهند متعلق به عروس است یا به داماد ؟

جواب:  اگر طلائی باشد که خانم ها می پوشند مربوط به زن است و اگر غیر آن باشد مانند سکه و امثال آن مربوط به قصد شخص بخشنده که نوعاً از روی قرائن معلوم می شود .

سؤال: هدیه گرفتن از کفار چه حکمی دارد؟

جواب:  اشکال ندارد وملک انسان می شود.

سؤال: اگر کسی هدیه ای بدهد و شرطی در ضمن آن بکند مثلاً بگوید این پول را بگیر و با آن فلان چیز را بخر آیا میشود از این شرط تخلف کرد و در جای دیگر آن پول را خرج نمود با توجه به این مطلب که آن پول فقط هدیه است نه کفاره و نذر واگر شک داشته باشم که هدیه است یا کفاره و... حکم چیست؟

جواب:  در هر دو فرض نمیشود تخلف کرد.

سؤال: اینجانب مدتی است که با همسرم اختلاف دارم و ایشان قبل از اینکه به خانه بنده بیایند از طریق دادگاه مطالبه مهر و نفقه نموده اند ، این در حالی است که قرار بود خانواده ایشان زمان عروسی را به ما اطلاع بدهند و این مدت را ایشان در خانه پدرشان باشند عرف حاکم در بین اقوام ما این است که در این مدت مرد نفقه نمی دهد ولی من در این مدت با اعطای هدایایی سعی کردم دینی بر عهده ام نباشد همینطور با ایشان در رابطه با پرداخت مهریه در اینده به صورت اقساط صحبت کرده بودم . از طرفی مدتی قبل ایشان در بین تعدادی (بیش از هشت نفر) از بزرگان فامیل اظهار داشتند قصد مراجعت به منزل اینجانب را ندارند و طلاق می خواهند و این موضوع را به کرات (بیش از سه مرتبه) عنوان نموده اند . (البته بنده حاضر به طلاق نیستم مگر به خواست ایشان باشد و با پاره ای توافقات) همچنین مقداری نیز جواهرات به صورت امانت نزد ایشان است ( بنده نزد وجدان خود اسوده ام که کوتاهی از اینجانب نبوده است) . سوالم اینست : وضعیت امانات شرعا چگونه خواهد بود ؟

جواب:  هدآیائی که زن و شوهر به یکدیگر می دهند چنانچه باقی باشد می توانند پس بگیرند .


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -