انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی بهجت (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

قرار دادن چك به عنوان وثيقه

سؤال998. با توجّه به اين كه رهن بايد عين معيّن باشد، آيا مى  توان سند يا چك و نظير آن را به طور مستقلّ و بدون قرارداد نزد بانك يا كسى  كه از او وام گرفته شده به عنوان وثيقه قرارداد؟

جواب:  در موردى كه اسناد ذكر شده ارزش دارند، چنان چه ممكن باشد كه طلب كار، وقت تخلّف بدهكار از اداى بدهى، از آن سند طلبش را استيفا نمايد، صدق وثيقه مى  كند و موارد مذكور عين معيّن هم هست و مى  توان آن را رهن قرارداد.

 

فروش شى ء رهنى

سؤال999. اگر اشياى منقول را در برابر پولى كه قرض گرفته گرو بگذارد، در صورت تأخير بدهى، آيا مى  توان آن شى ء منقول را فروخت و دين را از آن برداشت نمود؟

جواب:  اگر وقت بدهى تمام شد و بدهكار بدهى خود را با وجود مطالبه طلب كار نداد، چنان چه طلب كار از طرف بدهكار، در فروش آن چه گرو گذاشته شده باشد وكيل مى  تواند اقدام به فروش آن كند و اگر وكيل نبود بايد به حاكم شرع مراجعه كرده و حاكم شرع به هر صورت كه صلاح بداند در مورد فروش گرو اقدام مى  كند، و اگر طلب كار به حاكم شرع دسترسى ندارد و يا دسترسى به او مشكل است و يا محذور ديگرى در كار است، به مؤمن عادل مراجعه كرده و اين كار به وسيله او انجام مى  گيرد. البته در صورتى كه جايز باشد طلب كار گرو را بفروشد، بايد به مقدار طلبش اكتفا نمايد و اگر وصول طلبش متوقف بر فروختن تمام آن باشد، در صورتى كه بعد از فروش، مبلغ حاصله زيادتر از طلبش باشد، مقدار زيادى را به صورت امانت نزد خود نگه مى  دارد.

 

غيبت راهن

سؤال1000. كسى زمينى را رهن گذاشته و قرض گرفته و سر موعد قرض را ادا نكرده است و اكنون دسترسى به او نيست. آيا مرتهن مى  تواند زمين را بفروشد يا صلح كند؟

جواب:  اگر امكان تفحّص و جستجو نيست، حاكم شرع ولىّ فرد غايب است كه به مقدار دين آن يا تمامش را مى  فروشد و سهم راهن را نگه مى  دارد.

 

فروختن مال مرهون براى گرفتن طلب

سؤال1001. اگر مال مرهونه از مستثنيات دين باشد ـ مانند خانه مسكونى ـ آيا با ساير اموال از جهت اين كه مرتهن مى  تواند با شرايطش آن را بفروشد و به عوض دين آن را بردارد، تفاوت دارد؟

جواب:  اگر راهن در موعد مقرر دين را نپرداخت، مرتهن مى  تواند با شرايطش آن را بفروشد و به عوض دينش آن را بردارد، ولى در اطلاق جواز رهن آن و فروش آن تأمّل است.

 

گرفتن سند به عنوان رهن

سؤال1002. آيا در گرفتن عين رهنى، همين مقدار كه در اين زمان مرسوم است يعنى سند را از طريق اداره  ى ثبت اسناد توقيف مى  كنند كافى است؟

جواب:  قبض مرهونه با ساير موارد قبض فرقى نمى  كند و ميزان صدق عرفى قبض در هر چيز به تناسب آن است، به طورى كه موجب استيلاى شخص بر شى ء بدون مزاحم باشد كه ـ مثلاً در رهن ـ بتواند استيفاى دين خود در صورت امتناع مديون از آن بنمايد.

 

رهن گذاشتن مال مرهون

سؤال1003. آيا راهن مى  تواند مالى را كه به رهن گذاشته، قبل از آزاد شدن از رهن، نزد شخص ديگرى در قبال بدهى خود به رهن بگذارد؟

جواب:  خير، نمى  تواند.

 

پول پيش از اجاره

سؤال1004. آيا پول پيشى كه بابت منزل از مستأجر گرفته مى  شود اشكال دارد؟

جواب:  در صورتى كه ضمن اجاره، شرط قرض كرده باشد و معامله متعارف باشد، اشكالى ندارد.

 

رهن منزل

سؤال1005. ساختمانى را به يك ميليون تومان به مدت يك سال، بدون اجاره رهن مى  كنند جايز است يا خير؟

جواب:  بايد در برابر اجاره ى اندكى، شرط شود كه مستأجر مبلغ يك ميليون تومان به موجر پرداخت نمايد، كه در اين صورت اجاره بدون اشكال است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -