انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی خوئی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال1057- اگر ذابح شيعه است ليكن پاى‏بند به مراعات شروط نيست از روى تهاون آيا جايز است اكل ذبيحه او؟

جواب:  اگر بدانيم ترك نمودن او شروط را، جايز نيست اكل آن و اگر ندانيم جايز است.

سؤال1058- آيا حلال است گوشت گوسفندى كه مخالف ذبح كرده با اينكه مراعات استقبال به قبله نمى‏كنند در حال ذبح و غير آن از بقيه شرايط، آيا حكم مشتبه را دارد يا غير مشتبه؟

جواب:  حلال است و حكم مشتبه را ندارد.

سؤال1059- آيا حضرت عالى چنين گوشتى را مى‏خوريد با اينكه مذبوح روى به قبله ذبح نشده؟

جواب:  بله ما مى‏خوريم و حلال است، و موضوع استقبال به ذبيحه حكم آن منوط است به عقيده ذابح، پس اگر به نظر او لازم نيست ضرر به حليت ذبيحه نمى‏زند

سؤال1060- بعضى از قصابها تقليد مى‏كنند كسى را كه شرط مى‏كند استقبال به محل ذبح را فقط، و اين پيش خودشان صحيح است به جهت تقليدشان، حال تكليف آنهايى كه تقليد مى‏كنند كسى را كه شرط مى‏كند استقبال را به تمام ذبيحه، آيا حلال است براى اينها؟

جواب:  مانعى ندارد از خوردن آن در اينجا مسئله‏اى در منهاج الصالحين كتاب معاملات مسئله 1674 هست مراجعه گردد.

سؤال1061- در منهاج جلد دوّم صفحه (328) چاپ بيستم فرموده‏ايد شرط اوّل از شروط ذباحت استقبال به ذبيحه است حال ذبح نمودن به اينكه تمام اعضاى حيوان و محل ذبح او به سوى قبله باشد، پس اگر اخلال بزند به آن عالماً عامداً حرام مى‏گردد، و ما جماعتى هستيم رفتيم قصاب خانه كه در قطر موجود است و آن يك قصاب خانه ملى است و طورى آن را ساخته‏اند كه ذبيحه فقط محل ذبح به سوى قبله است غير ساير اعضاى حيوان و اعضاى حيوان به سوى شمال است، وقتى به آنها مسئله را گفتيم، گفتند مى‏دانيم وليكن اين طور راحت‏تر است، پس آنها مخالفت شرط نموده‏اند رأى حضرت عالى در اين مسأله چيست؟

جواب:  حلال نيست خوردن آنچه كه ذكر شد.

سؤال1062- اگر شروع كند ذابح يا نحر كننده در ذبح قبل از اينكه بسم اللّه بگويد به كمى يا شروع در ذبح و بسم اللّه با هم بود، اين ذبيحه چه حكمى دارد؟

جواب:  ضرر ندارد و مادامى كه از ذبح فارغ نشده باشد و هنوز اوداج اربعه را قطع نكرده باشد.

سؤال1063- ذبيحه را اگر عمداً بسم اللّه نگويند يا عمداً رو به قبله ننمايند حرام است، آيا فعل حرام است يا ذبيحه هم حرام است و بر فرض حرمت نجس هم مى‏باشد يا پاكست؟

جواب:  در فرض مذكور ذبيحه هم حرام است و هم نجس، و شرعاً ميته است و حكم ميته را دارد.

سؤال1064- گاهى است حيوانى مريض است و قبل از ذبح آن يا در حين ذبح زنده بودن آن معلوم است ولى بعد از ذبح حركتى از ذبيحه ديده نمى‏شود يا چون استعجال در ذبحش مى‏شود به واسطه استعجال يا تاريكى محل التفات به حركت بعد از ذبح نمى‏شود يا خون معمولى از او نمى‏آيد، مستدعى است كه راجع به حركت و خون در ذبيحهء مريض جوابى بفرمائيد.

جواب:  در مفروض سؤال اگر يقين به حيات در حال ذبح باشد حاجت به حركت گوش يا دُم نيست، و الّا بدون احراز آن محكوم به حرمت است، و با آمدن خون معمولى آنچه معمول حيوان مريض باشد اگر بيايد كافى است. واللََّه العالم.
سؤال1065- بنا به اظهار بعض اهل خبره حيوان مريض بعد از قطع نخاع آن حركتى از او مشاهده مى‏شود بنابر اين جمع بين اين مطلب و مسئله شماره رقم 24 از كتاب ذباحه منهاج الصالحين چگونه است.

جواب:  هر گاه به ذبح قطع نخاع شود حرام است خوردن آن على الاحوط چه حركت بكند بعد از آن و يا نكند و اين موضوع مربوط به قسمت لزوم حركت در موارد شك در حيات حيوان نيست. واللََّه العالم.

سؤال1066- سر حيوانى به واسطه افتادن آهن و غيره از بدن جدا گرديده يا ذبح كننده خطا كرده و از ما فوق جوزه ذبح كرده و سر را جدا نموده ولى حيوان هنوز در حال حركت است اگر از بقيهء گلو اوداج أربعه را با حفظ شرايط لازمه ذبح كننده حلال مى‏شود يا نه؟

جواب:  در فرض مزبور با جدا شدن سر قبلاً، ديگر قابل تذكيه نيست، واللََّه العالم.

سؤال1067- كسى كه سر مرغ را نزد، ذبح عمداً جدا كرده گوشت او چه حكمى دارد؟

جواب:  جايز است خوردن گوشت او.

سؤال1068- در توضيح مرقوم فرموده‏ايد سر حيوان را قبل از ازهاق روح از بدن جدا نكنند اگر اين عمل را عمداً انجام دادند آيا ذابح خطاكار است و يا اينكه ذبيحه و گوشت حرام مى‏شود؟

جواب:  بلى ذبيحه اگر غير از طيور است احتياط واجب در ترك خوردن آن گوشت است ولى در طيور حرمت اكل نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -