انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی امام خمینی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: آیا واجب است که اعتقاد انسان به اصول دین، از  روی تحقیق باشد یا اینکه تقلید از اهل فن کفایت می کند؟

جواب: در اصول اعتقادیه میزان علم و یقین است و اگر از قول دیگری حاصل شود کفایت می کند.

سؤال: در اولین مسأله ای که در اکثر رساله ها در مور د احکام آمده ، نوشته شده است که مسلمانان باید  به اصول دین یقین داشته باشد. منظور از اصول دین در این مسأله چیست؟آیا منظور، اصول پنجگانه(توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت) است یا اینکه منظور  هرگونه اصل اعتقادی است مثل نفس نماز خواندن، نفس روزه گرفتن؟

جواب: منظور از اصول دین اصول پنجگانه است.

سؤال: آیا از کسی که از نظر  علم کمتر از دیگری باشد ولی از نظر تقوا از او برتری دارد می توان تقلید کرد؟

جواب: تقلید اعلم لازم است علی الأحوط.

سؤال:نسبت داده شده است که حضرتعالی عدول از مجتهد حیّ را به مجتهد  دیگر جائز نمی دانید، آیا این مطلب صحت دارد و حکم شرعی آن چیست؟ 

جواب: نسبت مذکور اصل ندارد و در صورت احراز یا احتمال اعلمیت مجتهد دوّم، عدول لازم است، احتیاطاً .

سؤال: در اوائل سنین تکلیف، از شخصی تکلیف می کردم که پدرم تقلید می کرد(به تبعیّت از پدرم) و مسائل تقلید را درست نمی دانستم، ولی با شروع انقلاب اسلامی، بدون در نظر گرفتن دو عادل و مسائلی که در مورد عدول وجود دارد، رساله حضرتعالی را تهیه کرده و از شما تقلید نمودم؛ اکنون این مسأله برایم پیش آمده که وضع تقلیدم چگونه است؟ هم در دوران قبل از انقلاب و هم بعد از آن، البته حدود یک سال است که تحقیق می کنم، بعضی از علما نظرشان به حضرتعالی است و بعضی نظرشان به مراجع دیگر، خواهشمندم مشخص بفرمائید تا تکلیفم روشن گردد.

جواب: باید از مجتهدی که اعلمیت او را احراز کرده اید، یا احتمال اعلمیّت او را می دهید، تقلید کنید و اعمال سابقه اگر مطابق فتوای مجتهدی است که تقلید از او لازم است، صحیح است.

سؤال: شخصی از مجتهدی تقلید می کرده و اکنون بدون رجوع به خبره یا عدلین، با مشاهدات خود احتمال می دهد که مجتهد دیگر اعلم است، می تواند با همین احتمال رجوع کند؟

جواب:  در صورت اعلمیت مجتهد دوم یا احتمال اعلمیت، عدول واجب است علی الأحوط.

سؤال: من از سن 9 سالگی تا 17 سالگی، بدون تحقیق از مجتهدی تقلید می کردم. بعداً به مجتهدی دیگر عدول کردم، البته این بار هم بدون تحقیق ؛بعد از مدتی شهید آیت الله صدوقی و شهید آیت الله دستغیب، اعلمیّت مجتهد دوم را تصدیق کردند. با این صورت آیا تقلید من در حال حاضر صحیح است یا نه؟ تکلیف من در گذشته و حال چیست؟

جواب:  صحیح است و اعمال گذشته و فعلی در  صورتی که مطابق فتوای مجتهدی باشد که باید از او تقلید کرد، صحیح است.

س: آیا تبعیض در تقلید را جایز می دانید یا خیر؟

جواب:  اگر اعلمیت ثابت یا محتمل نباشد، جایز است.

سؤال: آیا انسان می تواند در نماز و روزه مقلّد دو نفر باشد، به این معنی که نمازش را در محلّ کار شکسته بخواند و روزه اش را به فتوای مرجع دیگر بگیرد؟

جواب: با علم به اینکه یکی از دو فتوی صحیح نیست، نمی تواند به این دو فتوی عمل کند و باید تقلید از اعلم یا محتمل الأعلمیّه نماید و اگر ممکن نیست به فتوای یکی عمل کند.

سؤال: آیا کسی که در تمام مسائل از یک مرجع، تقلید کرده در یک یا دو مسأله از مرجع دیگر می تواند تقلید کند یا خیر؟

جواب:  اگر از اول از مرجعی که واجد تمام شرایط بوده تقلید کرده نمی تواند در بعض مسائل از مجتهد دیگر تقلید کند.

سؤال: آیا این مسأله صحّت دارد که فقط در یک مسأله شرعی می توان از مجتهد دیگری غیر از مرجع تقلید خود  شخص، تقلید کرد؟

جواب:  صحت ندارد.

سؤال: در بعضی از مسائل، مراجعه به مراجع تقلید دیگر غیر از مجتهدی که از او تقلید می کند جایز است یا خیر؟

جواب:  در مسائلی که مرجع تقلید فتوی دارد، رجوع به غیر صحیح نیست.

سؤال: بعضی در مورد عدول از بعضی مراجع، واهمه از باطل بودن اعمال گذشته خود دارند، نظریه حضرتعالی در این مورد چیست؟

جواب:  اعمال گذشته، اگر  مطابق واقع یا مطابق با فتوای کسی که لازم بود از او تقلید نمایند، انجام گرفته، محکوم به صحت است.

سؤال: در مسآله 8 تحریر که تبغیض در تقلید را جائز دانسته اید، آیا مراد در ابتداء تقلید است یا بعد از  عدول از مجتهدی به مجتهد دیگر بعضی مسائل را که هنوز عمل نکرده می تواند به فتوای  دیگری عمل نماید؟

جواب:  مقصود ابتدای تقلید است و اگر به مجتهدی که جامع شرایط است عدول کرده، مورد تبعیض نیست.

سؤال: اگر کسی در زمان طاغوت از مجتهدی به ظاهر مجتهد، بدون داشتن رساله، مقلد وی بوده است، آیا می تواند از او به مجتهد دیگر عدول کند یا خیر؟

جواب:  باید از مجتهدی که تمام شرایط را واجد است، تقلید نماید.

سؤال: اینجانب در رابطه با عدول از مرجع تقلیدی به مرجع تقلید دیگر، که به اعلمیت او پی برده ام، سؤالی دارم: شرایط عدول به چه صورت باید باشد، آیا همینکه به اعلمیت مرجع جدید  پی بردم، می توانم تقلیدم را عوض کنم یا اینکه باید از مرجع قدیمی خودم در رابطه با این موضوع سؤال نمایم؟

جواب:  اگر اعلم را تشخیص داده اید، عدول به او لازم است علی الأحوط و سؤال از مرجع قدیمی لازم نیست.

سؤال: در چه شرایطی مقلّد  می تواند از مقلّد خود به مقلد دیگر رجوع کند ؟

جواب: در صورت احتمال یا احراز اعلمیت مجتهد دوم، عدول لازم است علی الأحوط و همچنین در صورت سلب بعض شرایط تقلید، لازم است عدول.

سؤال: کیف هی اعمالی السابقة التی کنت اعمل بها علی فتاوی المرجع الّذی کنت اقلّده ، هل اعیدها ام هی مجزیة مبرئة للذّمه؟

جواب:  اذا وقعت مطابقة للتقلید الصحیح تجزی والّا فهی محکومة بالبطلان الّا اذا کانت موافقة لفتوی من یجوز تقلیده فعلاً.

سؤال: آیا اجازه می فرمائید چنانچه قبلاً مسأله ای را از مجتهد دیگری تقلید کرده ایم، با توجه به اینکه الان از جنابعالی تقلید می کنیم، بر آن تقلید باقی باشیم؟

جواب:  جایز نیست.

سؤال:آیا بقاء بر تقلید میت اعلم جایز است؟ در صورت جواز، نسبت به مسائل مستجدّه (مستحدثه) که نمی توان نظر مجتهد را راجع به آن به دست آورد چگونه باید عمل کرد؟

 جواب:  اشکال ندارد و نسبت به مسائلی که فتوای میت معلوم نیست باید  از حیّ اعلم تقلید کند.

سؤال: اگر مجتهد مقلَّد از دنیا برود تا زمانی که مقلّد جدید مشخص شود انسان  چه کند؟

 جواب:  می تواند باقی بماند یا احتیاط کند.  

سؤال:  در توضیح المسائل ، مسأله 9 آمده است: « اگر مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، باید از مجتهد زنده تقلید کرد ولی کسی که در بعضی از مسائل به فتوای مجتهدی عمل کرده، بعد از مردن آن مجتهد می تواند در همه مسائل از او تقلید کندـ». سؤال این است: آیا کسی که در تمام مسائل از مجتهدی تقلید کرده نیز می تواند  بعد از مردن آن مجتهد به فتوای او باقی بماند یا خیر؟

جواب:  بقاء بر تقلید میّت اشکال ندارد.

سؤال: ما حکم من کان یقلّد مرجعاً ثم توفّی هذاالمرجع، هل یستمرّ علی تقلیده ام یقلد من یعتقد انه الاعلم الآن؟

 جواب:  یجوز البقاء و یجوز العدول.

سؤال: آیا درست است که تقلید افراد خانواده(همسر و فرزند) تابع سرپرست خانواده می باشد؟

 جواب:  در تقلید تبعیت نیست.

سؤال: بفرمائید زن شوهر دار چگونه باید تقلید کند و می تواند مجتهد دیگری داشته باشد و اگر می تواند منافاتی با لزوم اطاعت زن از شوهر دارد یا نه؟

جواب:  زن در تقلید مستقل است ولی در امور زناشویی باید از شوهر اطاعت کند و بدون اجازه شوهر نمی تواند  از منزل خارج شود.

سؤال: یشترط فی المفتی أن یکون عادلاً و یکتفی بحسن الظّاهر فی اثبات ذلک ؛ السؤال هو: ما المقصود بحسن الظّاهر؟

جواب:  المراد حسن ظاهره فی اقواله و افعاله الکاشف عن اهتمامه علی التّجنب عن الحرام و علی المواظبة علی الواجبات.

سؤال: اگر مدتی از بلوغ بگذرد (مثلا 1 یا 2 سال) و در این مدت عمل به تقلید نکرده باشد(از روی نادانی) و اصولاً به مسائل واجب آگاهی نداشته باشد، بعد از مقید شدن و آگاه شدن آیا باید واجبات آن مدت را (مانند نماز و ر وزه) قضا بکند؟

جواب:  عملی که بدون تقلید انجام گرفته اگر مطابق فتوای مجتهد اعلم باشد محکوم به صحت است.

سؤال: بعضی از مردم نماز می خوانند و روزه هم می گیرند ولی مرجع تقلید ندارند و از احتیاط هم استفاده نمی کنند، آنچه را که از پدرانشان و یا مردم شنیده اند  عمل می کنند. این اشخاص آیا نماز و روزه شان صحیح است یا خیر؟

جواب:  عمل او اگر مطابق فتوای مجتهدی باشد که باید از او تقلید کند ، صحیح است.

سؤال: مکلّفی که مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داده است و حالا مقلّد شده است، برای بررسی صحت یا عدم صحت اعمال گذشته اش (اعمالی که از روی تقلید انجام نمی داده) آیا باید تحقیق کند که فتوای مجتهدی که وظیفه اش تقلید از او بوده و یا فتوای مجتهدی که فعلا ً باید از او تقلید کند، در مورد آن عمل در همان تاریخ، چه بوده است؟

جواب:  لازم نیست و چنانچه عمل مطابق فتوای فعلی بوده، صحیح است.

سؤال: اینجانب تاکنون نمی دانسته ام که باید از مرجعی تقلید نمایم، اکنون که فهمیده ام با کمال شرمندگی از خدای بزرگ طلب مغفرت و توبه می نمایم و فعلاً از شما تقلید می کنم، امیدوارم مرا به عنوان یک مقلّد بپذیرید، در ضمن لطفاً بفرمائید تکلیف اینجانب که تاکنون از مرجعی تقلید ننموده ام چیست؟ و نمازهای یومیه ای که تا به حال خوانده ام چه می شود؟

جواب: می توانید فعلاً تقلید نمائید و نسبت به اعمال گذشته اگر مطابق فتوای فعلی باشد،تکلیفی ندارید.

سؤال: اگر مکلفی مجتهد نباشد و به احتیاط هم عمل ننماید، وظیفه اش تقلید از مرجع اعلم جامع الشرایط می باشد، حال اگر چنین شخصی تقلید هم نکرد و اعمالی انجام داده است، از نظر شرع مقدس چه وضعیتی دارد؟

جواب:  اگر اعمالش بر خلاف فتوای مجتهدی که باید از او تقلید کند  باشد، باطل است.

سؤال: اگر در مورد احکام تقلید کسی چیزی نداند(یعنی به او نگویند که بعد از اینکه به حدّ بلوغ رسیده باید تقلید کند) و تقلید نکند آیا باید نمازهائی که بعد از بلوغ خوانده قضا کند؟

جواب: اگر عملی که انجام داده مطابق فتوای مجتهدی است که باید از او تقلید کند صحیح است و الّا نمازهائی که برخلاف وظیفه شده و در ارکان آن خللی حاصل شده مثل اینکه غسل او باطل بوده باید قضا شوند و در غیر ارکان اگر تقصیر در تقلید نکرده قضا ندارد.

سؤال: اینجانب خواهری دارم که حدود 16 سال دارد و از بدو تولد تا به حال از نعمت راه رفتن محروم است، ولی دارای قدرت تکلم و هوش نسبتاً خوبی است؛ ولی هنوز نتوانسته فرائض دینی خود را یاد بگیرد و هرگاه کسی می خواهد به او چیزی یاد بدهد، فقط می خندد و نمی تواند بگوید و تکرار کند خواهشمند است نظر خود را در مورد چگونگی وظائف و فرائض شخص مذکور، بیان نمایید.

جواب:  اگر می تواند و عقل دارد باید وظایفش را یاد بگیرد و به هر طور می تواند عمل کند.

سؤال: اینجانب سرایدار یکی از مدارس استثنایی هستم(مدرسه ای که دانش آموزان ناشنوا، نابینا و عقب مانده در آن تحصیل می کنند) در همین مدرسه، پسری ناشنوا که حدود 16 سال دارد نزد من زندگی می کند فرد مذکور چیزی از واجبات دینی و مذهبی( نماز، طهارت، غسل...) نمی داند و چون ناشنوا است، یاد دادن واجبات مذکور به وی برایم مقدور نیست، آیا از نظر شرعی اشکالی دارد یا خیر؟

جواب:  با فرض اینکه قدرت ندارید، اشکالی ندارد.

سؤال: اینجانب روزانه مجبورم 72 کیلومتر راه طی کنم تا چندی پیش مقلد آقای حکیم بودم ولی اکنون مقلد امام شده ام آیا می توانم در مورد نماز و روزه که امام فتوا داده برای مثل من که روزه باطل و نماز شکسته است به فتوای آقای حکیم که هر دو را درست می داند رفتار نمایم؟

جواب:  اگر از تقلید آن مرحوم عدول کرده اید دو مرتبه نمی توانید به ایشان برگردید.

سؤال: ما قبل از آمدن امام به وطن از شخص دیگری تقلید می کردیم که شش ماه ماندن در محلّ یا بیشتر از آن را در حکم وطن می دانست، از وقتی که به امام رجوع کرده ایم شاید حدود کمتر از یک سال، ما نماز و  روزه را مانند وطن بجا آورده ایم در  صورتی که امام می فرمایند: در غیر وطن ماندن [بدون قصد توطّن] برای هر چند سال هم که باشد، حکمش مانند مسافر است؛ حالا تکلیف ما چیست؟

جواب:  اگر مطابق تقلید صحیحی عمل کرده اید، قضا ندارد .

سؤال: من تا اوائل سال 60، هنوز مسألۀ مسافر در  مورد بلاد  کبیره را نمی دانستم، بنابراین طبق روال سابق که از مجتهد دیگر تقلید می کردم، عمل می نمودم حالا حکم وظائف و فرائضی که قبلاً انجام داده ام چیست؟

جواب:  اگر مطابق تقلید صحیح بوده یا طبق فتوای مجتهد فعلی که تقلید او لازم است باشد، صحیح است.

سؤال: کسانی که هر روزه برای انجام کارشان بیش از مسافت شرعی می روند و بر می گردند و به فتوای جنابعالی نمازشان شکسته است و نباید  روزه بگیرند آیا می توانند  در  این مسأله از مرجع دیگری تقلید نمایند؟

جواب:  این مسأله و نظیر آن که در آن فتوی هست، مورد رجوع بغیر نیست.

سؤال: اگر مرجع تقلید می گوید اقامه در بلد کبیر مثل تهران در  دو محل ناقض قصد اقامه است و لذا نماز شکسته است ولی مقلد دو محل را ناقض قصد اقامه نمی داند تکلیف مقلد چیست؟

جواب: اگر دو محل بودن مفروض است لکن اختلاف دارند که دو محل ناقض است یا نه باید از مجتهد تبعیّت نماید.

سؤال: تشخیص موضوعات که در رابطه با مستنبطات روایات و ادلۀ شرعیه نیست، با کیست؟ اگر با عرف است آیا مجتهد می تواند تعیین مصادیق عرفیه کند؟ یا باید به عرف واگذارد؟ و اگر در موردی نظر مقلد با مجتهد متفاوت بود کدام یک از نظرها لازم الإتباع است؟ جواب:  میزان عرف است و اگر بین مجتهد و مقلد اختلاف باشد باید از عرف نظرخواهی کنند و اگر هریک مدعی است که عرف چنین است هر یک به نظر خود عمل کند.

سؤال: عمل کردن بعضی از مسائل شرعی بستگی به ضرورت دارد، آیا تشخیص این ضرورت به عهدۀ خود شخص است؟

جواب:  تشخیص با خود مکلّف است.

سؤال: متمنی است دستور فرمائید مرقوم نمایند: 1-در صورتی که حواشی حضرتعالی بر عروةالوثقی با متن تحریرالوسلیه اختلافی احیاناً داشته باشند، کدام را مقدم بداریم؟ 2-اگر احیاناً حاشیه بر عروه،فتوائی را فقط متعرض بود ملاک عمل قرار گیرد یا خیر؟ج: 1-تحریر الوسیله مقدم است.

جواب:  2-اگر در تحریر نبود، معتبر است و باید عمل شود.

سؤال: در مواردی بین مسائل مندرجه در کتاب شریف تحریر الوسیله با رساله های عملیّۀ فارسی اختلاف است در چنین مواردی عمل به کدام یک مجزی است؟

جواب:  تحریرالوسیله مقدم است.

سؤال: هل کتابکم (تحریرالوسیله) یجوز العمل به؟ و ما قولکم فی الاختلافات الموجودة فی تحریر الوسیله و فی توضیح المسائل؟

جواب:  فی موارد الاختلاف یکون المحکّم هو کتابنا تحریرالوسیله.

سؤال: کسی که فریضۀ حج را نیابتاً برای کسی انجام می دهد، آیا باید طبق فتوای مرجع تقلید خود عمل نماید یا طبق فتوای مرجعی که میت قبلاً تقلید می کرده؟

جواب:  باید طبق فتوای مرجع خودش عمل کند.

سؤال: المجتهد الجامع للشرائط اذا صدر امراً الزامیاً بالجهاد او بأی شیءٍ آخر فهل یجب علی غیر مقلدیه امتثال امره؟

جواب:  ینفذ حکم ولیّ الامر فی حق الجمیع حتی علی المجتهدین الأخر.

سؤال: بیان فرمائید، منظور حضرتعالی در تحریر از اقوی و مشکل و یا فیه اشکالُ چیست؟.

جواب:  اقوی فتوی است و مشکلُ یا فیه اشکالُ فتوی نیست.

سؤال: هرگاه شخصی که مقلّد حضرتعالی بوده و هست، لکن در جوّ خفقان رژیم منحوس سابق، به علّت عدم دسترسی به تمام فتاوای حضرتعالی، به یک یا چند مسأله بنحوی که مذکور شد، عمل نشده و بعد از پیروزی جمهوری اسلامی متوجه این معنی می شود، آیا عمل گذشته او مجزی محسوب می شود یا خیر؟

جواب:  اگر مطابق فتوا نبوده مجزی نیست.

سؤال: مجتهدی در  مسأله ای فرمود ه اند: بنا بر احتیاط واحب، آیا به این مسأله باید عمل کنیم یا خیر؟ مثل [حرمت] تراشیدن صورت با تیغ و صورت تراش برقی.

جواب:  لازم است بر طبق احتیاط واجب عمل شود.

سؤال: آیا مسأله ای که دو قسمت دارد، مثل این که یک قسمت فتوی است و یک قسمت احتیاط، می شود یک بار به فتوی عمل کند و یک بار به احتیاط؟

جواب:  اشکال ندارد.

سؤال: در مورد احتیاط واجب که می شود به مجتهدی دیگر رجوع کرد، آن کسانی که امام را اعلم تشخیص داده اند، در مورد احتیاط واجب، آیا می شود به مجتهد قبلی شان رجوع کنند؟

جواب:  در صورتی که جامع الشرائط باشد با مراعات الأعلم فالأعلم، مانع ندارد.

سؤال: اگر  انسان در انجام دادن یک کار، وظیفۀ دینی آن را نداند که: آیا اگر اینطور انجام دهم صحیح است یا اگر آنطور کنم؟ و در عین حال مدتی طول بکشد تا فتوای مرجع تقلید را بفهمد، چکار باید بکند؟

جواب:  در مدّت مذکور احتیاط نمایند.

سؤال: اگر انسان اجمالاً بداند در بعضی از  مسائل رساله ای اشتباهاتی شده است، ولی نمی داند آنها کدامند؛ آیا صرف این اجمال مانع از استفاده از آن رساله می شود یا نه؟

جواب:  باید رساله ای که از او فتوای مرجع تقلید اخذ می شود مورد اعتماد و اطمینان باشد.

سؤال: آیا زن می تواند به مقام اجتهاد برسد یا خیر؟ لطفاً تو ضیح دهید!

جواب: امکان رسیدن به رتبۀ اجتهاد برای زن هم هست ولی نمی تواند مرجع تقلید برای دیگران باشد.

سؤال: با توجه به سؤالات زیر: 1-در مسأله 2615 از رساله می خوانیم: «اگر ماهی فلس دار را زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد،پاک و خوردن آن حلال است... و ماهی بی فلس را اگرچه زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد، حرام است» در حالی که در سورۀ مائده آیه 96 می خوانیم: «احل لکم صید البحر و طعامه متاعاً لکم» 2-در مسأله 2397 می خوانیم: «زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره بطور  دائم ازدواج کند، ولی صیغه کردن زنهای اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد» و این مسأله ظاهراً منافات دارد با آیۀ 5 سورۀ مائده که در آنجا ازدواج با زنهای اهل کتاب را بطور مطلق ذکر می نماید.3- در رسالۀ عملیه می خوانیم: «مسافر باید نماز ظهر و عصر و عشاء را با هشت شرط شکسته بخواند ... » ولی قرآن مجید در آیۀ 101 سوره نساء می فرماید: «و اذا ضربتم فی الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصّلوة» با توجه به این آیه بفرمائید که مسافر مجبور است که نماز را شکسته بخواند یا مختار؟ خواهشمند است در مورد چگونگی تطبیق مسائل مذکور با آیات قرآن توضیح دهید.

جواب:  جواب سؤالهای 1و2و3-مدرک استنباط احکام اسلام، فقط کتاب خدا نیست تا به ملاحظۀ اطلاق آیه ای، حکمی اثبات شود، بلکه یکی از مهمترین مدارک آن، سنّت پیغمبر اکرم، (صلّی الله علیه و آله) و روایات مأثوره از اهلبیت آن حضرت است که آنچه از رساله نقل نموده اید بوسیلۀ آنها اثبات می شود


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -