پس از شهادت اميرمؤمنان علي بن ابيطالب علیهالسلام و دفن بدن مطهر وي در شب بيست و يكم ماه رمضان سال چهلم قمري، در روز آن مردم كوفه و شيعيان داغدار و ماتمزده اين شهر در بيرون خانه آن حضرت و در مسجد اعظم كوفه به عزاداري و سوگواري پرداخته و بيصبرانه منتظر ورود فرزندان گرامي آن حضرت به مسجد كوفه و تعيين خليفه مسلمانان بودند.
ساعاتي از روز نگذشته بود كه فرزندان امام علی علیهالسلام، از جمله امام حسنمجتبي علیهالسلام، امام حسين علیهالسلام، محمد حنفيه و اصحاب و ياران خاص اميرمؤمنان علیهالسلام از خانهاش بيرون آمده و به سوي مسجد حركت كردند و مردم با ديدن آنها با ذكر صلوات و تكبير به استقبالشان شتافتند.
پس از ورودشان به مسجد، امام حسنمجتبي علیهالسلام به عنوان وصي و جانشين پدرش حضرت علي علیهالسلام بر فراز منبر رفت و خطبه غرّايي ايراد كرد. آن حضرت در فرازي از خطبهاش فرمود: در شب گذشته مردي رخت از جهان بست كه هيچ يك از پيشينيان در انجام وظيفه بر او پيشدستي نگرفتند و آيندگان هم نتوانند پا به پاي او به كارهاي خويش بپردازند.
او در ركاب پيامبر خدا صلی الله علیه و آله پيكار ميكرد و در پاسداري از او، از خودگذشتگي نشان ميداد و رسول خدا صلی الله علیه و آله وي را پرچمدار خود قرار ميداد و جبرئيل از طرف راست و ميكائيل از جانب چپ از او نگهباني ميكردند و او از ميدان نبرد بازنميگشت تا خداي متعال به كمك او لشكر اسلام را پيروز ميساخت.
علي علیهالسلام در شبي از دنيا رفت كه در آن شب عيسي علیهالسلام به آسمان صعود كرد و يوشع بن نون، وصي موسي علیهالسلام درگذشت. وي در حالي جهان را وداع گفت كه براي خويش سيم و زري باقي نگذاشت و تنها هفتصد درهم از عطايايش مانده است كه ميخواست خدمتگذاري براي كسان خود فراهم كند. در اين هنگام، گريه گلوگير امام حسن علیهالسلام شد و شروع كرد به گريستن و مردم نيز با او همآوا شده و مسجد اعظم كوفه، يكپارچه گريه و ناله شد.
آن حضرت سپس خطبهاش را ادامه داد و درباره خودش نيز مطالبي فرمود و در پايان با اين جملات، سخنرانياش را به پايان رسانيد: أنا من اهل بيت فرض الله مودّتهم في كتابه، فقال تعالي: "قُلْ لاأسئَلُكُمْ عَلَيْهِ أجْراً اِلاّ الْمَوَدَّهَ فِي الْقُرْبي و مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً"،[۱] فالحسنه مودّتنا اهل البيت علیهالسلام.
آنگاه عبدالله بن عباس برخاست و در كنار آن حضرت ايستاد و گفت: معاشر الناس! هذا ابن نبيّكم و وصيّ امامكم فبايعوه؛ اي مردم! اين بزرگ مرد، فرزند پيامبرتان و جانشين امامتان است. پس با او بيعت كنيد.
مردم كه از اين سخن به وجد آمده بودند، گفتند: ما أحبّه الينا و أوجب حقّه علينا؛ چقدر او براي ما دوست داشتنيتر و حقش بر ما واجبتر است. سپس با كمال رغبت و اشتياق با آن حضرت بيعت كردند و او را به عنوان خليفه و جانشين پدرش امام علی علیهالسلام پذيرفته و پيروياش را بر عهده گرفتند.[۲]
گفتني است، امام حسن مجتبي علیهالسلام پنجمين خليفه مسلمانان بود كه پس از رحلت پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله به اين مقام نايل شد. از ميان پنج خليفه نخستين ابوبکر، عمر، عثمان، امام علي علیهالسلام و امام حسن علیهالسلام تنها دو خليفه آخر يعني امام علي علیهالسلام و امام حسنمجتبي علیهالسلام به صورت آزاد و مستقيم از ميان مردم انتخاب شدند ولي سه خليفه ديگر نه با رأي آزاد و دموكراتيك مردم، بلكه هر كدام به نحوي از مردم بيعت گرفته و بر اوضاع مسلط شدند.
به هر روي، بنا به گفته شيخ مفيد بيعت با امام حسنمجتبي علیهالسلام در روز جمعه بيست و يكم ماه رمضان سال 40 هجري قمري واقع گرديد و از آن پس، آن حضرت عاملان و استانداران خود را معرفي و حكومت را به طور رسمي بر عهده گرفت.[۳] ولي برخي از علماي اهل سنت بيعت با آن حضرت را روز بيست و سوم ماه رمضان دانستهاند.[۴]
1- سوره شورى(42)، آيه 23.
2- الارشاد (شيخ مفيد)، ص 347؛ منتهي الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، ص 224؛ زندگاني چهارده معصوم علیهمالسلام (ترجمه اعلام الوري)، ص 300.
3- الارشاد، ص 349.
4- التنبيه والاشراف (مسعودي)، ص 260.