انهار
انهار
مطالب خواندنی

شهادت مظلومانه أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) (40 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شهادت مظلومانه‏ ی حضرت اميرالمؤمنين امام علی(ع) در كوفه(40 ق)پس از ضربت خوردن امام علي (علیه السلام) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان توسط ابن ملجم مرادي از بازماندگان خوارج نهروان، درمانِ آن زخم تاثيري نبخشيد و نويد پيامبر به امام به اين كه محاسن سفيد حضرت به خون سرش رنگين مي‏گردد، تحقق يافت. شهادت آن امام پس از سي سال امامت و چهار سال و نه ماه خلافت صورت گرفت. بدن مطهرامام علي (علیه السلام) را شبانه در محلي به نام نجف دفن كردند و اين مكان، تا نزديك به يكصد و پنجاه سال، از عموم مخفي بود و تنها برخي از شيعيان خاص از محل دفن امام آگاهي داشتند. امام علي (علیه السلام) در طول حيات پربركت خويش در جنگ‏هاي صدر اسلام شركت كرد و بزرگان مشرك عرب را به خاك مذلت كشاند. آن حضرت پس از رحلت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) به خاطر مصالح مسلمانان به مدت بيست و پنج سال خانه‏ نشيني گزيد و سكوت اختيار كرد. با قتل سومين خليفه، مردم، امام را به خلافت برگزيده و در آن دوران پرآشوب نيز سه جنگ جمل، صفين و نهروان از جانب ناكثين (پيمان شكنان) قاسطين (معاويه و مردم شام) و مارقين (خوارج و خارج شدگان از دين) بر امام علي (علیه السلام) تحميل شد. فضايل امام علي (علیه السلام) فوق آن است كه در اين مختصر بگُنجَد و در اينجا تنها به دو سخن درباره‏ي آن حضرت بسنده مي‏كنيم. ناظم نيشابوري درباره‏ي آن امام بزرگ گفته است كه: علي بن ابي‏طالب، بر گوينده و نويسنده، محنتي گران و باري سنگين است كه اگر بخواهد حقش را ادا كند به كفر و گزافه‏گويى دچار گردد و اگر كوتاه آيد، خيانت و جفا نموده باشد و حدّ وسط در فضايل او آن قدر دقيق و باريك است كه جز يك انديشمند ماهر و حاذق از عهده ‏اش نيز برنيايد. هم‏چنين ابن ابي‏ الحديد معتزلي، شارح نهج‏ البلاغه گويد: فضايل علي (علیه السلام) در آن حد از عظمت است كه نويسنده و گوينده در برابر آن، خود را ضعيف و زبون و شرمسار مي‏بيند كه درصدد تفصيل آن برآيد. دشمنان هرچه كوشيدند كه نور عظمتش را فرو نشاند، فضايل آن حضرت بيشتر شايع گشت.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -