بیست و هفتم صفر سال 11 هجرى قمرى
- کشته شدن اسود عنسى متنبّى زمان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله ،به تدبیرفرمانداریمن
اءسودعنسى که نامش عبهلة بن کعب و ملقّب بهذوالخماربود، در سالهاى آخر عمر پیامبراسلام صلّى اللّه علیهو آله ، در یمن ادّعاى پیامبرى نمود و خود را بهرحمان یمنمعروف ساخت
ادّعاى دروغین وى ، مقارن بود با ادّعاى مسلیمه کذّاب وسجّاح دختر حارث تمیمى در یمامه و ادّعاى طلیحه بن خویلددر طایفه بنى اسد. این سه تن ، پس ازرحلت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و در اوائل خلافت ابوبکر ادعاى دروغین خود راآشکار ساختند و مورد هجوم نیروهاى خلیفه قرار گرفتند.
این چهار مدعى دروغین ،موجب گمراهى و ارتداد بسیارى از مردم عرب در مناطق یمن ، یمامه و حجازگردیدند.
اءسودعنسى ، کاهنى شعبده باز و شیرین سخن و خوش گفتار بود که پیش ازدرگذشت باذان حاکم ایرانى نژاد یمن ، زمینه اى براى ادعاى دروغین پیامبرى نیافته بود، زیرا تا زمانى کهباذانزنده بود و به عنوان استاندار منصوب پیامبراکرم صلّىاللّه علیه و آله در یمن حکمرانى مى نمود، چنان استیلایى بر یمن داشت که همه اهالى آن منطقه ، ایمان آورده و به پیامبراسلام صلّى اللّه علیه و آله گرویده بودند. امّاپس از درگذشت باذان و تجزیه شدن حکومت یمن در دست چند عامل تازه منصوب شده از سوىپیامبراکرم صلّى اللّه علیه و آله ، مخالفان اسلام در آن سرزمین قدرت یافته ومسلمانان را تضعیف نمودند.
اءسودعنسى که مترصد چنین وضعیتى بود، شورش را آغازکرد و در اندک زمانى سراسر یمن را به تصرف خویش درآورد و عاملان پیامبراکرم صلّىاللّه علیه و آله را ناچار به گریز از منطقه کرد و شهربن باذان را که پس از درگذشتپدرش بر منطقه اى از یمن حکومت داشت و به جنگ او رفته بود، در جنگ به شهادت رسانیدو با همسرش بنامآزادبه اجبار واکراه ازدواج کرد.
پیامبراکرم صلّى اللّه علیه و آله به عاملان خود در یمن وحضرموت ، پیام فرستاد که همه ، دست به کار شده و با اتحاد و جهاد خود، از پیشروىکفر و ضلالت جلوگیرى نمایند.
تمامى عاملان پیامبراکرم صلّى اللّه علیه و آله وصاحب نفوذان مسلمان و مسیحى در یمن ، همداستان شده تا در یک زمان مناسب بر اسودعنسىبتازند و او را از میان بردارند. ولى او از اتّحاد دشمنان خود باخبر گردید و جمعیتآنان را پراکنده کرد.
فیروز که پس از درگذشت باذان و کشته شدن شهربن باذان به دست اسود عنسى ، ریاست ایرانیان مقیم یمن را که معروف به ابناء بودند بر عهدهداشت ، باآزادبیوه شهربن باذان که به اجبار به همسرى اسودعنسى درآمده بود و دخترعموى فیروز بود، هم پیمان شد تا درفرصتى مناسب اسودعنسى را به قتل رسانند. سرانجام با تدبیر این بانوى شجاع و مسلمان ایرانى تبار یعنى آزاد، اسودعنسى در شب 27 صفر سال 11 هجرى قمرى به دست فیروز، به هلاکت رسید و توطئه بزرگ شیطانى که مى رفت فراگیرتر گردد و حتّى به حجاز هم سرایتکند، از ریشه کنده شد.
جبرئیل امین ، این خبر مسرت بخش را به پیامبراکرم صلّى اللّه علیه و آله رسانید. آن حضرت در حالى که آخرین روز عمرش را طى مى کرد و دربستر بیمارى افتاده بود، بسیار خرسند گردید و فرمود: دیشب عنسى به قتل رسید، مردى خجسته به نام فیروز او را کشت.
امّا رسولان یمن که خبر هلاکت اسودعنسى را ازسوى فیروز به مدینه مى آوردند، هنگامى به مدینه منوّره رسیدند که پیامبراکرم صلّىاللّه علیه و آله رحلت کرده بود و مسلمانان در رحلت او سوگوار بودند.
فتنه اسودعنسى از آغاز تا پایان آن ، به مدت سه ماه و به روایتى ، چهار ماه ادامه داشت ، تا به دست مردى از تبار ایرانیان کشته شد و غائله اش پایان یافت.