انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام وصیت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: بنده جوانى هستم بيست ساله و غير از وسايل معمولى منزل، چيز ديگرى ندارم. در اين صورت وصيت بر من واجب است يا نه؟

پاسخ: وصيت بر كسى واجب است كه دينى يا امانتى از مردم نزد او باشد، يا واجباتى بر عهده او باشد. اما كسى كه هيچ يك از آنها بر ذمه او نيست وصيت بر او واجب نيست.

سؤال: آيا در وصيت، لفظ خاصى معتبر است يا خير؟

پاسخ: لفظ خاص لازم نيست. لذا هركلامى كه دلالت بر وصيت كند و به هر لغتى باشد، كفايت مى كند.

سؤال: آيا وصيت لازم است در نوشته و امضا باشد، يا زبانى هم كافى است؟

پاسخ: نوشته و امضا لازم نيست. همين كه معلوم باشد نظر موصى چه بوده و به قصد وصيت چه گفته است. بايد به وصيت او عمل شود.

سؤال: شخصى بارها به پسرش گفته تو وصى من هستى و پسر قبول نكرده است، در مرض موت پدر مجدداً او را وصى خود قرار مى دهد و پسر با وجود اينكه ناراضى است به جهت احترام پدر در ظاهر سكوت مى كند، آيا اجراى چنين وصيتى براى پسر واجب است؟

پاسخ: در فرض سؤال بنابر احتياط واجب پسر بايد به وصيت پدر عمل كند.

سؤال: شخصى به ديگرى مى گويد كه اين مقدار از املاكم بعد از فوتم مال تو باشد، آيا اين عمل هبه محسوب مى شود يا وصيّت؟

پاسخ: ظاهراً اين عمل وصيت محسوب مى شود.

سؤال: شخصى از دنيا رفته و از وى وصيتنامه اى به دست خط خودش باقى مانده لكن فاقد امضاء است، آيا ورثه نسبت به اجراى مفاد وصيتنامه وظيفه اى دارند؟

پاسخ: اگر مطمئن هستند كه آن نوشته وصيتنامه او است بايد طبق آن عمل كنند، گرچه فاقد امضاى وصيت كننده باشد.

سؤال: متوفى با اينكه پدرش زنده است، شخص امينى را وصىّ خود قرار داده، پدرش مى گويد پدر ولايت بر فرزند دارد، لذا وصيتنامه قابل اجرا نيست و وصىّ حق دخالت ندارد، حكم شرعى چيست؟

پاسخ: در فرض سؤال اگر وصيت مربوط به كفن و دفن و تجهيز باشد احتياط واجب آن است كه اين امور با اجازه وصىّ و پدر انجام شود اما اگر مربوط به امور ديگر است اختيار با وصىّ است و پدر شرعاً حق دخالت ندارد.

سؤال: اگر شخص وصيت كند بعد از مرگ تا زمانى كه همسرش زنده است تركه او را تقسيم نكنند، و بر اين اساس وصيت نامه هم تنظيم شده باشد، آيا عمل به اين وصيت لازم است؟

پاسخ: چنين وصيتى تا ثلث اموال ميت مشروع و نافذ است.

سؤال: شخصى وصيت به ثلث كرده ولى معلوم نكرده ثلث را از پول نقد او بدهند، آيا ورثه و وصى مى توانند ثلث را از اموال منقول ميت بپردازند و در نتيجه سهم الارث همسر كمتر مى شود يا بايد از مجموع اموال بپردازند؟

پاسخ: ثلث از مجموع اموال خارج مى شود و بايد بالنسبه توزيع گردد به نحوى كه هيچ كدام از ورثه متضرر نشوند و شخص وصى يا ساير ورثه اختيار ندارند بگونه اى كه خودشان مى خواهند عمل كنند.

سؤال: شخصى فوت كرده و مديون است و وصيت نكرده و اموال منقول و غيرمنقول دارد اگر بدهى او را از اموال منقول و نقدى او بدهند سهم الارث همسرش كمتر مى شود و همينطور مخارج كفن و دفن او به چه نحوى محاسبه شود؟

پاسخ: در فرض سؤال بدهيهاى ميت كه بر ذمه او بوده و مخارج كفن و دفن او به مقدار واجب بر همه اموال منقول و غيرمنقول او توزيع و از مجموع پرداخت شود بطورى كه هيچ يك از ورثه متضرّر نشوند.

سؤال: آيا وراث مكلف به پرداخت مهريه همسر ميت به صورت يكجا هستند و يا مى توانند آن را به صورت قسطى پرداخت كنند؟

پاسخ: ورّاث قبل از اداى دين ميّت از اصل مال ميّت و قبل از عمل به وصيّت، نمى توانند در ارث تصرّف كنند و مهريه زن جزء ديون ميّت مى باشد كه بايد قبل از تقسيم و تصرّف در ارث بپردازند.

سؤال: شخصى براى ثلث اموال خود محل مصرفى را معين كرده و علاوه بر آن اظهار داشته است كه مهريه همسر او كه اكثريت اموال او را شامل مى شود بدهند. بيان فرماييد: اولاً چنين وصيتى وجهه شرعى دارد؟ ثانياً پرداخت مهريه بر ساير وراث واجب است؟ ثالثاً تقدم و تأخر در ذكر موارد فوق (ثلث و مهريه) تغييرى در حكم دارد؟

پاسخ: مهريّه، دين محسوب مى شود كه بايد از اصل مال پرداخت شود و اگر وصيّت هم نكرده بود بايد از اصل مال مى پرداختند و آنچه از مال بعد از اداى ديون ميّت باقى ماند ثلث آن صرف مصرفى مى شود كه معيّن كرده است و بقيّه بين ورثه كما فرض الله تقسيم مى شود.

سؤال: پدر اين جانب وصيت كرده كه جنازه او را به كربلا برده و در آنجا دفن كنند و فعلاً مدت 30 سال است كه فوت كرده و هنوز امكان عمل به وصيت پيدا نشده است، تكليف اين جانب را روشن فرماييد.

پاسخ: به طور كلى عمل به وصيت مقيد به زمان خاصى نيست. لذا هنگام قدرت و امكان لازم است طبق وصيت عمل كنيد.

سؤال: اگر كسى نسبت به تمام ماترك خود وصيت كند و همه ورثه نيز در آن زمان با وصيت موافقت كرده اند، آيا پس از فوت موصى وصيت مزبور نافذ است؟

پاسخ: در فرض سؤال كه ورثه در زمان حيات موصى اجازه داده اند وصيت در كل نافذ است.

سؤال: شخصى وصيت كرده كه پس از مرگ او اعمالى را برايش انجام دهند و مقدارى از املاك خود (كمتر يا مساوى ثلث) را نيز براى انجام آن اعمال در نظر گرفته است پس از مرگ او قيمت املاك افزايش يافته و علاوه بر عمل به وصيت مقدارى از آن زياد مى آيد، بيان فرماييد اين مقدار متعلق به كيست؟

پاسخ: اگر به تمام وصيت عمل شده است، آنچه زياد آمده بايد بين ورثه (مطابق احكام ارث) تقسيم شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -