انهار
انهار
مطالب خواندنی

متفرقات نیابت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

نيابت از چند نفر

سؤال: آيا عمره مفرده يا طواف استحبابي را مي‎توانيم به نيابت از چند نفر انجام دهيم، و در اعمال آن ـ از جمله طواف نساء ـ نيّت همه بايد بشود، يا نيّت بعضي كافي است؟

پاسخ: بلي مي‎توانند، و بايد در اعمال تمام افراد را در نيّت داشته باشد.

نيـابت از طـفل

سؤال: آيا وَلّي در حالي كه محرم است قبل از انجام اعمال خود مي‎تواند نيابتاً از طرف طفل، اعمال او را انجام دهد يا نه؟

پاسخ: اولي و احوط اين است كه اوّل طواف و نماز آن وسعي خود را بجا آورد و بعد نيابتاً اعمال طفل را بجا آورد.

فوت نايب پس از احرام

سؤال: اگر نائب بين عمره و حج بميرد آيا حج او كافي است و مبرء ذمّه منوب عنه مي‎باشد يا نه؟

پاسخ: در فرض سوال، كه بعد از محرم شدن و دخول حرم، فوت نموده كافي است و ذمّه منوب عنه بري شده است.

پذيرفتن نيابت پس از عمره تمتّع

سؤال: كسي كه به قصد حج مستحبي، عمره تمتّع براي خود بجا آورده، انگاه در مكّه اجير شده، و مجدداً به ميقات ادني الحل برگشته، و سپس عمره و حج تمتّع را به نيابت از شخص متوفي بجا آورده است، تكليف او چيست؟

پاسخ: اجاره باطل، و حج او نيز مجزي از حج منوب عنه نيست بنابراحتياط واجب ولي اگر عمره تمتّع دوم را كه به قصد نيابت بجاي آورده در غير ماهي كه عمره اولي را بجا آورده انجام داده كفايت آن از منوب عنه خالي از وجه نيست. و در اين صورت بطلان اجاره اگر بعد از خروج از مكّه و گذشتن ماه عمره واقع شده معلوم نيست و مع ذالك مسئله محتاج به تأمل است.

سؤال: كسي كه براي حج تمتّع استحبابي به مكّه رفته، و عمره تمتّع را انجام داده، و از روي جهل به مسئله براي حج تمتّع ميقاتي در مكّه اجير شده، و به ميقات رفته، و براي عمره تمتّع محرم شده، و به مكّه آمده، و اعمال عمره را انجام داده، سپس مسئله را فهميده، معلوم است كه حج ميقاتي صحيح نيست، بفرماييد نسبت به اعمال خود چه وظيفه‎اي دارد؟

پاسخ: احرام او براي عمره حج ميقاتي درست نبوده، و بايد بقيه اعمال خود را بجا آورد، يعني در مكّه براي حج محرم شود، و به عرفات برود، و مناسك را انجام دهد، و حج تمتّعش صحيح است ولي در اين فرض نظري كه در ذيل فرع قبل بود جاري است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -